حسین واعظ؛ یدالله زرگر؛ عبدالزهرا نعامی؛ تقی دوست قرین؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نخست بهطور تصادفی از 4 ناحیه، 2 ناحیه انتخاب گردید؛ سپس از مدارس هر ناحیه 4 مدرسه (دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه) و از هر مدرسه یک کلاس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نخست بهطور تصادفی از 4 ناحیه، 2 ناحیه انتخاب گردید؛ سپس از مدارس هر ناحیه 4 مدرسه (دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه) و از هر مدرسه یک کلاس و از هر کلاس به تصادف 10 نفر انتخاب شدند. در نهایت 80 نفر از دانشآموز با توجه به دو ملاک در دو گروه آزمایشی (20 دختر و 20 پسر) و دو گروه کنترل (20 دختر و 20 پسر) بهعنوان نمونه نهایی انتخاب و به همراه خانواده در مداخله شرکت کردند. دانشآموزان به همراه اعضای خانواده در مداخله گروه آموزشی برنامه همکاری خانه و مدرسه به مدت 8 جلسه 150 دقیقهای به مدت دو ماه شرکت نمودند. در این مطالعه از پرسشنامههای دموگرافیک و مشکلات رفتاری کودکان گودمن استفاده شد. کاربندی آزمایشی به مدت دو ماه اجرا شد و دو ماه بعد از پس آزمون، آزمون پیگیری گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که برنامه همکاری خانه و مدرسه در کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان مؤثر بوده است. همچنین، کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است.
منیر حسینی؛ ایران داودی؛ عبدالکاظم نیسی؛ یدالله زرگر
چکیده
مداخله روانشناختی جامعنگر برنامه درمانی نوینی است که بر اساس مشکلات و نیازهای روانی افراد نابارور طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله روانشناختی جامعنگر بر سلامت روانشناختی و نرخ بارداری زنان با ناباروری نامشخص و تحت درمان لقاح آزمایشگاهی است. بدین منظور با استفاده از نمونهگیری دردسترس از میان کلیه زنان ...
بیشتر
مداخله روانشناختی جامعنگر برنامه درمانی نوینی است که بر اساس مشکلات و نیازهای روانی افراد نابارور طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله روانشناختی جامعنگر بر سلامت روانشناختی و نرخ بارداری زنان با ناباروری نامشخص و تحت درمان لقاح آزمایشگاهی است. بدین منظور با استفاده از نمونهگیری دردسترس از میان کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه 30 زن نابارور تحت درمان IVF که در دو حیطه از سه حیطه مقیاس21DASS- نمره متوسط به بالا داشتند، انتخاب و به شیوه تخصیص تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی تحت 11 جلسه مداخله روانشناختی جامعنگر 120 دقیقهای قرار گرفت. گروه کنترل هیچ مداخله درمانی را دریافت نکرد. شرکتکنندگان قبل و بعد از مداخله و در پیگیری یک ماهه، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21DASS- را تکمیل کردند. نرخ بارداری در دو گروه بر اساس نتیجه آزمایش βHCG سنجیده شد. تحلیل دادهها با روش کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله روانشناختی جامعنگر در مرحله پس آزمون به طور معنیداری موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایشی شده بود (001/0< p)، و این تأثیر در پیگیری یک ماهه همچنان تداوم داشت (001/0< p). نرخ بارداری در گروه آزمایشی 7/46% و در گروه کنترل 3/13% به دست آمد و از نظر آماری معنیدار بود (05/0>p). به عبارت دیگر مداخله روانشناختی جامعنگر در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس و افزایش سلامت روانشناختی و نرخ بارداری زنان با نابارور نامشخص تحت درمان لقاح آزمایشگاهی مؤثر است.
کرامت کرامتی؛ ید اله زرگر؛ عبدالزهرا نعامی؛ کیومرث بشلیده؛ ایران داودی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری گروهی کودک و مادر - کودک بر اضطراب اجتماعی، عزتنفس و جرات ورزی دانشآموزان پایههای پنجم و ششم شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایههای پنجم و ششم مدارس شهر اهواز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. از بین 525 دانشآموزا که به صورت تصادفی چند مرحلهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری گروهی کودک و مادر - کودک بر اضطراب اجتماعی، عزتنفس و جرات ورزی دانشآموزان پایههای پنجم و ششم شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایههای پنجم و ششم مدارس شهر اهواز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. از بین 525 دانشآموزا که به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند تعداد 36 نفر که دارای 1 انحراف استاندارد اضطراب اجتماعی بالاتر از میانگین بودند در سه گروه 12 نفره گمارده شدند. گروه یک، در درمان شناختی – رفتاری کودک و گروه دو در درمان شناختی – رفتاری مادر – کودک شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل در هیچ درمانی شرکت داده نشدند. ابزارهای مورداستفاده شامل آزمون اضطراب اسپنس فرم کودکان، سیاهه اضطراب و فوبی اجتماعی کودکان و پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ است. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل میباشد. نتایج تحلیل فرضیهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان شناختی – رفتاری مادر –کودک باعث کاهش معنی دار اضطراب اجتماعی، افزایش جرات ورزی و عزتنفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل گردید، درحالیکه گروه شناختی – رفتاری کودک در مقایسه با گروه کنترل فقطسبب کاهش معنیدار اضطراب اجتماعی و افزایش جرات ورزی گردید. مرحله پیگیری بین گروههای آزمایشی (کودک و مادر – کودک) و گروه گواه در متغیر اضطراب اجتماعی وجود دارد درحالیکه در دو متغیر دیگر تفاوت معنیدار نیست.
سیمین غلامرضایی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر؛ ایران داودی؛ سودابه بساک نژاد
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 33-54
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان به صورت تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. در مرحله بعد 32 دانشجو بر اساس ملاک شمول نمره 20 و بالاتر در پرسشنامه نگرشهای خوردن به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. در این پژوهش به منظور سنجش مؤلفههای اختلال خوردن از آزمون نگرش خوردن و برای سنجش عملکرد روانی- اجتماعی از پرسشنامه ارزیابی آسیب بالینی استفاده شد. در مورد گروه آزمایش مداخله درمانی شامل 14 جلسه درمان بین فردی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه از لحاظ عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن تفاوت معنیداری به نفع گروه آزمایش وجود دارد. بنابراین میتوان بیان داشت درمان بین فردی در بهبود عملکرد روانی – اجتماعی و کاهش مؤلفههای اختلال خوردن دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه مؤثر بوده است.
یداله زرگر؛ حسین واحدی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 161-174
چکیده
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو ...
بیشتر
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه درمان نوروفیدبک و دارودرمانی، مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند اجرا، گروه نوروفیدبک به مدت 20 جلسه طی دو ماه تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفت و گروه درمان دارویی در این مدت ریتالین مصرف کرد. نتایج اثربخشی هر دو درمان نوروفیدبک و دارودرمانی را در بهبود توجه و کاهش تکانشوری تأیید کرد. بین دو گروه درمانی در بهبود عملکرد مداوم تفاوت معنیداری یافت نشد.
کیهان فتحی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یدالله زرگر؛ ایران داودی؛ نریمان شهبا
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 193-216
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه در دسترس استفاده گردید، بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه در دسترس استفاده گردید، بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) 16 نفری گماشته شدند. همهی شرکت کنندگان به پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری، شاخص کیفیت زندگی اسکیندکس 16، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی و شاخص وسعت و شدت پسوریازیس پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری مانکوا و آنکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی به طور معنیداری ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت روان و علائم بالینی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه، بهبود بخشیده است. این یافتهها نشان میدهد که مدیریت استرس به شیوه شناختی-درمانی گروهی میتواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در کمک به بیماران مبتلا به پسوریازیس در کنترل علائم بالینی بیماری و همچنین کاهش پیامدهای بیماری پسوریازیس سودمند باشد.
مهدی زمستانی؛ ایران داودی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 183-212
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعالسازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروههای آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بودند که در سه مرحلهی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعالسازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیکهای درمانی با توجه به اثربخشیشان بر جنبههای مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخشتر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری بر روی این راهبرد همچنان حفظ شده بود ولی نمرات گروه درمان فعالسازی رفتاری تا حدودی بازگشت نشان داده بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی میتوانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه میکنند گزینهی درمانی مناسبی باشند.
سید علی مرعشی؛ عبدالزهرا نعامی؛ کیومرث بشلیده؛ یداله زرگر؛ باقر غباری بناب
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 63-80
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر با پژوهش همراهی کردند که در دو گروه آزمایشی (48 نفر) و گواه (46 نفر) قرار داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، و اضطراب وجودی گود (1974). این تحقیق یک پژوهش آزمایشی میدانی حقیقی از نوع طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. بعد از انجام پیش آزمون برای گروههای آزمایشی و گواه، گروه آزمایش در 15 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش هوش معنوی بر اساس 7 مرحله بسته آموزشی بوول (2004) قرار گرفتند. آنگاه پس آزمون برای گروههای آزمایش و گواه انجام شد. نتایج تحلیل واریانسهای چندمتغیری بیانگر افزایش معنیدار تمام مؤلفههای بهزیستی روانشناختی (شامل پذیرش خود، هدف و جهتگیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، استقلال و خودمختاری، و روابط مثبت با دیگران)، و هوش معنوی، و کاهش اضطراب وجودی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است.