Fariba Kalantari؛ seyed akbar Mosavi
چکیده
Aim: The aim of the present study was to investigate th Causal relationship between core self-evaluation, information processing styles and job compatibility, and the mediation of integrative self-knowledge in secondary school (second stage) teachersMethods:The statistical population was all Man and Woman secondary school teachers in Ramhormoz City in the academic year 1402-1401. The statistical sample included 420 people and were selected by one-stage cluster sampling method.To collect data, questionnaires of information processing styles (REI), central self-evaluations (CSES), integrated ...
بیشتر
Aim: The aim of the present study was to investigate th Causal relationship between core self-evaluation, information processing styles and job compatibility, and the mediation of integrative self-knowledge in secondary school (second stage) teachersMethods:The statistical population was all Man and Woman secondary school teachers in Ramhormoz City in the academic year 1402-1401. The statistical sample included 420 people and were selected by one-stage cluster sampling method.To collect data, questionnaires of information processing styles (REI), central self-evaluations (CSES), integrated self-knowledge (ISK) and occupational adaptation of Shahrabi teachers were used. 55 questionnaires were excluded from the study due to incompleteness and outlier data of several variables. And the information of 366 people was subjected to final analysis using SPSS 26 and Amos 24 software. Descriptive statistics methods were used to calculate the mean and standard deviation, and inferential statistics and path analysis methods were used to test the hypotheses. Also, a significance level of 0.05 and in the form of two domains has been considered for all research analyses.Results:The results of the fitted model showed that information processing styles of rationalism and central self-evaluations had a direct, positive and significan effect on Integrative self-knowledge. Experiential information processing style had a direct, negative and significant effect on Integrative self-knowledge. And Integrative self-knowledge also had a significant direct effect on job compatibility. Also, the information processing style of rationalism and central self-evaluations with the mediation of Integrative self-knowledge had an indirect, positive and significant effect on job compatibility.Discussion: According to the fitted model, the two variables of central self-evaluation and rationalistic information processing style can increase the level of coherent Integrative self-knowledge. And the increase of Integrative self-knowledge as a mediating variable increases job compatibility in teachers. The results of this research can help to increase the quality of work and improve teachers' work interactions by identifying the variables that affect the job compatibility of teachers. and help education in order to attract more adaptable teachers and also hold in-service courses for current teachers to improve their level
فریبا کلانتری؛ مهدی مرارت
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی ، سبک اسنادی و تمایزیافتگی خود با پیمان شکنی زناشویی از طریق میانجیگری باورهای غیر منطقی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان زن و مرد متأهل دانشگاه آزاد اسلامی رامهرمز تشکیل دادند که تعداد 230 نفر از آنها براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی ، سبک اسنادی و تمایزیافتگی خود با پیمان شکنی زناشویی از طریق میانجیگری باورهای غیر منطقی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان زن و مرد متأهل دانشگاه آزاد اسلامی رامهرمز تشکیل دادند که تعداد 230 نفر از آنها براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پیمانشکنی زناشویی (دریگوتاس، 1999) ، پرسشنامه شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، پرسشنامه سبک اسنادی( پترسون، 1984)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود( اسکورون، 1998) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی (جونز، 1968)استفاده گردید. نتایج حاصل از الگوسازی معادلات ساختاری نشان داد که روان رنجوری و توافق اثر مثبت مستقیم و برونگرایی، وجدانی بودن، سبک اسنادی و تمایزیافتگی اثر منفی مستقیم بر پیمان شکنی زناشویی داشتند ولی گشودگی اثر منفی معناداری بر پیمان شکنی زناشویی نداشت. هم چنین نتایج تحلیل بوت استراپ نشان داد که روان رنجورخویی اثر مثبت غیرمستقیم و برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری، وجدانی بودن، سبک اسنادی و تمایزیافتگی خود از طریق باورهای غیرمنطقی بر پیمان شکنی زناشویی اثر منفی غیر مستقیم داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده ویژگی های شخصیتی، سبک اسنادی، تمایزیافتگی خود و نیز باورهای غیرمنطقی از قابلیت پیش بینی کنندگی پیمان شکنی زناشویی برخوردار می باشند. بنابراین در نظر گرفتن این عوامل در مشاوره ها و آموزش های پیش از ازدواج می تواند اثر بخش باشد.
فریبا کلانتری؛ ایران داودی؛ سودابه بساک نژاد؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ مجید کاراندیش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مطالعهی تأثیر روش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در وجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافهوزن شهر اهواز بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و از طریق فراخوان عمومی و پس از ارزیابیهای اولیه و تشخیص داشتن اضافهوزن توسط متخصص تغذیه 36 نفر انتخاب و درسه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مطالعهی تأثیر روش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در وجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافهوزن شهر اهواز بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و از طریق فراخوان عمومی و پس از ارزیابیهای اولیه و تشخیص داشتن اضافهوزن توسط متخصص تغذیه 36 نفر انتخاب و درسه گروه آزمایش، پلاسیبو و فهرست انتظار به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقهای شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزنکشی هفتگی، مداخلهی روانشناختی نیز دریافت کردند. گروه پلاسیبو به تعداد جلسات گروه آزمایش در جلسات جداگانه شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزنکشی هفتگی، هر هفته نیز گزارش فرمهای پایش خود را ارائه میدادند. اما گروه فهرست انتظار هیچگونه پایش و مداخلهای دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پرسشنامههای مربوط به متغیرهای پژوهش را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با روش تجزیهوتحلیل کوواریانس در سطح معنیداری (05/0p<) نشان داد که در مرحله پسآزمون از نظر نمایه توده بدن بین گروه آزمایش و پلاسیبو با فهرست انتظار تفاوت معنیدار بود، اما بین گروه آزمایش و پلاسیبو در مرحله پسآزمون تفاوت معنیدار نبود. ولی در مرحله پیگیری تفاوت معنیدار بود. یعنی این که هر دو گروه در مرحله پسآزمون کاهش وزن داشتند ولی در مرحله پیگیری دو ماه و نیمگروه آزمایش وزن کاهشیافته خود را حفظ نمودند در حالی که گروه پلاسیبو بازگشت وزن داشتند. همچنین نتایج نشان داد که این درمان منجر به افزایش خودکارآمدی وزن و کاهش نارضایتی از تصویر بدن در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و پیگیری گردید.