روانشناسی رشد
آرزو حسین رضایی؛ فریبرز درتاج؛ سید علی حسینی المدنی
چکیده
این تحقیق با هدف ارائه مدل تبیین اضطراب امتحان بر اساس برانگیختگی هیجانی، مدیریت احساسات و خودکارآمدی تحصیلی با توجه به میانجیگری عادتهای مطالعه در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به تعداد حدود ...
بیشتر
این تحقیق با هدف ارائه مدل تبیین اضطراب امتحان بر اساس برانگیختگی هیجانی، مدیریت احساسات و خودکارآمدی تحصیلی با توجه به میانجیگری عادتهای مطالعه در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به تعداد حدود 4700 نفر که در سال تحصیلی ۱۴۰۱ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدهند، که 354 نفر با روش تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای اضطراب امتحان (ساراسون، ۱۹۵۷)، پرسشنامه مهارتهای مطالعه (هاستون، ۲۰۱۳)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مرگان، 1999)، پرسشنامه مدیریت احساسات (ویلیامز و همکاران، 1997)، پرسشنامه هیجان خواهی (زاکرمن، 1978)، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزارهای spss24 و Amos24 انجام گرفته و از رگرسیون چندگانه، آزمون سوبل و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی پژوهش، نشان داد که بین برانگیختگی هیجانی با اضطراب امتحان و عادتهای مطالعه در بین دانش آموزان دختر رابطه معنیداری وجود دارد (۰۵/۰ p<). نتایج آزمون سوبل نشان میدهد عادتهای مطالعه در رابطه بین برانگیختگی هیجانی با اضطراب امتحان دانشآموزان نقش میانجی دارد. بین مدیریت احساسات با اضطراب امتحان و عادتهای مطالعه در بین دانشآموزان دختر رابطه معنیداری وجود دارد.بنابراین نتیجه میگیریم، که وقتی که دانشآموزان در برابر اتفاقات پیش بینی نشده زود آشفته شوند، و در موقعیتهای مختلف، فشار روانی زیادی را تحمل کنند، انعطافپذیری کمی پیدا میکنند و در زمان امتحان دچار اضطراب و آشفتگی روانی میشوند.
هوشنگ جدیدی؛ ناصر بهروزی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ سیداسماعیل هاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بـررسی رابطه علّی بین خوشبینی، اضطراب امتحان و عملــکرد ریاضی با میانجیگری راهبردهای مقابله صفتی و حالتی امتحان در دانشجویان علوم پایه دانشگاه کردستان در سال تحصیلی90-89 بود. نمونه شامل 279 نفر از دانشجویان دختر و پسر بود که به روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنــامه اضطراب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بـررسی رابطه علّی بین خوشبینی، اضطراب امتحان و عملــکرد ریاضی با میانجیگری راهبردهای مقابله صفتی و حالتی امتحان در دانشجویان علوم پایه دانشگاه کردستان در سال تحصیلی90-89 بود. نمونه شامل 279 نفر از دانشجویان دختر و پسر بود که به روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنــامه اضطراب آزمون (TAI)، آزمون بازنگری شده جهتگیری زندگی (LOT-R) و پرسشنــامه سبکهای مقابله مسئلهـ محور (PF-SOC) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. پژوهش حاضر جزء طرحهای همبستگی و از نوع تحلیل مسیر است. از روش تحلیل ساختارهای گشتاوری (AMOS) جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که خوشبینی علاوه بر اثر مستقیم بر عملکرد ریاضی، دارای اثر غیرمستقیم از راه سبک مقابله تأملی صفتی بر عملکرد ریاضی است. همچنین اثر مستقیم اضطراب امتحان بر عملکرد ریاضی و اثر غیرمستقیم اضطراب امتحان بر عملکرد ریاضی از طریق سبک مقابله واکنشی حالتی و سبک مقابله باز دارنده حالتی وجود داشته است. در مجموع در مدل اصلاحی تمام ضرایب مسیر معنیدار و شاخصهای مدل قابل قبول و مدل از برازش مناسب برخوردار میباشد.
الناز حسن پور؛ فرزانه میکائیلی منیع؛ علی عیسی زادگان؛ عبداله آدینه وند؛ سعید سعادتمند
دوره 21، شماره 2 ، دی 1393، ، صفحه 19-44
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حافظه وخودتنظیمی هیجانی بر کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر از دانشآموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان بودند ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حافظه وخودتنظیمی هیجانی بر کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر از دانشآموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان بودند که از طریق پرسشنامه اسپیلبرگر شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر کدام 15 نفر) جایگزین شدند. شرکتکنندگان دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله، پرسشنامه اسپیلبرگر را تکمیل کردند. برنامه آموزش مهارتهای حافظه به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. همچنین برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت 7 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکرد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای حافظه و خودتنظیمی هیجانی بر کاهش اضطراب امتحان اثر مثبت و معناداری دارند (05/0>p). همچنین آزمون تعقیبی LSD نشان داد اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی نسبت به مهارتهای حافظه در کاهش اضطراب امتحان مؤثرتر است. در مجموع یافتههای پژوهش نشان داد اگرچه هردو روش مهارتهای حافظه و خودتنظیمی هیجانی در کاهش اضطراب امتحان مؤثر بودهاند اما روش خودتنظیمی هیجانی نسبت به روش آموزش مهارتهای حافظه مؤثرتر است.
فرهاد جوکار؛ فریدون یاریاری؛ مریم قاسمی
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 225-246
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و امواج مغزی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان داوطلب شاغل به تحصیل این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87 بود. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر (10 نفر گروه لمس ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و امواج مغزی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان داوطلب شاغل به تحصیل این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87 بود. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر (10 نفر گروه لمس درمانی، 10 نفر گروه آرمیدگی عضلانی، 10 نفر گروه کنترل دارای اضطراب امتحان و 10 نفر گروه کنترل عادی) بود. این افراد پس از تشخیص بر اساس نمرات مقیاس اضطراب امتحان ساراسون، به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و دستگاه موج نگار مغزی بود. برای آزمون فرضیههای پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به منظور بررسی و تحلیل فرضیههای پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس نمرات اختلافی استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه آرمیدگی عضلانی و گروه کنترل در متغیرهای اضطراب امتحان و فعالیت امواج مغزی تفاوت معناداری وجود داشته است، در حالی که تفاوت میان گروه لمس درمانی و گروه کنترل معنادار نبوده است. به عبارتی روش لمس درمانی نتوانسته است اضطراب امتحان آزمودنیها را به طور معناداری کاهش دهد و بر فعالیت مغزی آزمودنیها تأثیر معناداری داشته باشد، در حالی که روش آرمیدگی عضلانی اضطراب امتحان آزمودنیها را به طور معناداری کاهش داد، و همچنین موجب افزایش فعالیت موج مغزی تتا شده است. بنابراین از آنجا که روش آرمیدگی عضلانی در کنترل و کاهش اضطراب امتحان و نشانههای جسمانی ناشی از آن مؤثر بوده است، از این روش درمانی میتوان در کاهش اضطراب امتحان بهره برد.