سیمین غلامرضایی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر؛ ایران داودی؛ سودابه بساک نژاد
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 33-54
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان به صورت تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. در مرحله بعد 32 دانشجو بر اساس ملاک شمول نمره 20 و بالاتر در پرسشنامه نگرشهای خوردن به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. در این پژوهش به منظور سنجش مؤلفههای اختلال خوردن از آزمون نگرش خوردن و برای سنجش عملکرد روانی- اجتماعی از پرسشنامه ارزیابی آسیب بالینی استفاده شد. در مورد گروه آزمایش مداخله درمانی شامل 14 جلسه درمان بین فردی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه از لحاظ عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن تفاوت معنیداری به نفع گروه آزمایش وجود دارد. بنابراین میتوان بیان داشت درمان بین فردی در بهبود عملکرد روانی – اجتماعی و کاهش مؤلفههای اختلال خوردن دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه مؤثر بوده است.
منیجه شهنی ییلاق؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ زنده یاد جمال حقیقی؛ ناصر بهروزی
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 37-70
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مسأله خلاق (CPS)، به عنوان یک راهبرد آموزشی، بر افزایش تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مسأله خلاق (CPS)، به عنوان یک راهبرد آموزشی، بر افزایش تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامههای تفکر علمی لیانگ و همکاران، خلاقیت عابدی و نوآوری کولز و واندن بروک بودند. نمونهی پژوهش شامل 60 دانشجوی پسر و دختر دورهی کارشناسی، دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 88-1387 بود که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. قبل از آموزش فرایند CPS از هر دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمونهای تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری گرفته شد. سپس، به گروه آزمایش فرایند CPS آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارایه نشد. پس از اتمام دورهی آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، پس از 6 هفته از اتمام دورهی آموزشی دوباره از هر دو گروه آزمونهای تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری، به عنوان پیگیری، گرفته شد. نتیجهی تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش فرایند CPS باعث افزایش معنیدار تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان میشود. همچنین، نتیجهی تحلیل کوواریانس چند متغیری با سنجشهای تکراری نشان داد که اثر آموزش فرایند CPS در طول زمان بر تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری دانشجویان اثر پایدار دارد.