منیجه شهنی ییلاق؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ زنده یاد جمال حقیقی؛ ناصر بهروزی
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 37-70
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مسأله خلاق (CPS)، به عنوان یک راهبرد آموزشی، بر افزایش تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مسأله خلاق (CPS)، به عنوان یک راهبرد آموزشی، بر افزایش تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامههای تفکر علمی لیانگ و همکاران، خلاقیت عابدی و نوآوری کولز و واندن بروک بودند. نمونهی پژوهش شامل 60 دانشجوی پسر و دختر دورهی کارشناسی، دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 88-1387 بود که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. قبل از آموزش فرایند CPS از هر دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمونهای تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری گرفته شد. سپس، به گروه آزمایش فرایند CPS آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارایه نشد. پس از اتمام دورهی آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، پس از 6 هفته از اتمام دورهی آموزشی دوباره از هر دو گروه آزمونهای تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری، به عنوان پیگیری، گرفته شد. نتیجهی تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش فرایند CPS باعث افزایش معنیدار تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان میشود. همچنین، نتیجهی تحلیل کوواریانس چند متغیری با سنجشهای تکراری نشان داد که اثر آموزش فرایند CPS در طول زمان بر تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری دانشجویان اثر پایدار دارد.
عباس ابوالقاسمی؛ مسلم عباسی؛ محمد نریمانی؛ حسین قمری
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 129-152
چکیده
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب ...
بیشتر
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس منبع کنترل درونی، مقیاس تحمل ابهام، مقیاس خودکارآمدی، مقیاس خودشکوفایی، مقیاس عزتنفس و پرسشنامه شخصیتی استفاده شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتیجههای به دست آمده از معادله تابع ممیز، فرضیهی پژوهش را تأیید کرد و یافتهها نشان دادند که مدیران موفق و ناموفق در کارآفرینی را میتوان از روی متغیرهای شخصیتی پیشبینی کرد. نتیجههای به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش مورد بحث قرار خواهد گرفت.