سیده راضیه ذاکریان زاده؛ قادر زاده باقری؛ علیرضا ماردپور
چکیده
از مهمترین دغدغههای نظامهای آموزشی، ارتقای بهزیستی و عملکرد مطلوب فراگیران است. از آنجا که عوامل فردی و اجتماعی متفاوتی در بهزیستی، سلامت روان و عملکرد مطلوب تأثیرگذار است، مداخلۀ مؤثر برای بهبود و ارتقای آنها ضروری به نظر میرسد. هدفِ نویسندگان در این پژوهش، بررسی اثر آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبت (مدل پرما) بر جهتگیری آینده، ...
بیشتر
از مهمترین دغدغههای نظامهای آموزشی، ارتقای بهزیستی و عملکرد مطلوب فراگیران است. از آنجا که عوامل فردی و اجتماعی متفاوتی در بهزیستی، سلامت روان و عملکرد مطلوب تأثیرگذار است، مداخلۀ مؤثر برای بهبود و ارتقای آنها ضروری به نظر میرسد. هدفِ نویسندگان در این پژوهش، بررسی اثر آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبت (مدل پرما) بر جهتگیری آینده، خودکارآمدی و چشم انداز زمان دانشآموزان دختر است. روش پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با استفاده از اجرای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. در پژوهش حاضر گروه آزمایش تحت آموزش بسته پرما قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار، جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم (پایه یازدهم) شهر یاسوج در سال تحصیلی 1401-1400 بود. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای و ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه جهتگیریآینده ماگیو و همکاران (2016)، مقیاس خودکارآمدی دانشآموزان موریس (2001)، مقیاس چشم انداز زمانی زیمباردو (۱۹۹۹) بود. بر پایه نتایج پژوهش، اثر مدل پرما بر جهتگیری آینده در گروه مداخله پرما و کنترل در پسآزمون معنادار و مثبت است؛ یهمچنین، یافتهها نشان داد که اثر آموزش مدل پرما بر چشم انداز زمانی دانشآموزان در پسآزمون و پیگیری معنادار نیست. بر اساس یافتههای پژوهش، باید به فرآیندهای برنامهریزی و اجرای مداخله و تلفیق هر دو ویژگی مثبت و منفی عملکرد انسان توجه بیشتری شود؛ چرا که آموزش و تمرین مبتنی بر روانشناسی مثبت متمرکز بر آگاهی، میتواند مبنای طراحی و اجرای بسیاری از مداخلات باشد
روانشناسی بالینی
آسیه مظلوم قاضیانی؛ مریم قربانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تعادل عاطفی، احساس انسجام روانی و خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران فیبرومالژیا مراجعه کننده به مرکز علوم پزشکی شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از این بین 24 بیمار براساس ملاکهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تعادل عاطفی، احساس انسجام روانی و خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران فیبرومالژیا مراجعه کننده به مرکز علوم پزشکی شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از این بین 24 بیمار براساس ملاکهای ورود به مطالعه، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای در دوره درمان هیجان مدار شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه تعادل عاطفه اسپین داینر (2010)، پرسشنامه حس انسجام درونی آنتونفسکی (1993) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) پاسخ دادند. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. نتایج فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که درمان هیجان مدار بطور موثری سبب افزایش احساس مثبت، احساس انسجام روانی، خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا شهر اصفهان شده است (01/ 0p<). همچنین نتایج فرضیه فرعی اول نشان داد که درمان هیجان مدار بطور موثری سبب افزایش احساس انسجام روانی در ابعاد قابل درک بودن و قابل مدیریت بودن در بیماران فیبرومالژیا شهر اصفهان شده است (05/ 0p<). بنابراین توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میگردد که درمان هیجان مدار جهت افزایش ساس مثبت، احساس انسجام روانی، خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا استفاده نمود.
روانشناسی رشد
علیرضا رنجکش؛ کاظم برزگر بفرویی؛ علی نظری؛ محمد حسین فلاح
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته نوجوانان کمالگرا و تدوین بسته آموزشی رفتار درمانی دیالکتیک مبتنی بر تجارب زیسته نوجوانان از کمالگرایی و اثر بخشی آن بر خودکارآمدی نوجوانان کمالگرا انجام شده است. در بخش اول پژوهش از روش ترکیبی کیفی-کمی استفاده شده است. در مرحله اول پژوهش از روش کیفی- پدیدارشناسی استفاده شد. ابزار مورد استفاده در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته نوجوانان کمالگرا و تدوین بسته آموزشی رفتار درمانی دیالکتیک مبتنی بر تجارب زیسته نوجوانان از کمالگرایی و اثر بخشی آن بر خودکارآمدی نوجوانان کمالگرا انجام شده است. در بخش اول پژوهش از روش ترکیبی کیفی-کمی استفاده شده است. در مرحله اول پژوهش از روش کیفی- پدیدارشناسی استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این مرحله، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری شامل نوجوانان پسر دانشآموز متوسطه اول شهرستان فلاورجان در سال تحصیلی 1400 بود. 20 دانشآموز نوجوان پسر در محدوده سنی 13تا 16سال براساس غربالگری اولیه به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج شامل 6 مضمون اصلی، 13 مضمون فرعی (1) و 28 مضمون فرعی (2) بود. پس از آن نتایج حاصل از مصاحبهها، در قالب یک بسته آموزشی به تایید متخصصان درآمد. روش مورد استفاده در بخش دوم کمی روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پسران نوجوان در مقطع متوسطه شهر فلاورجان در سال 1400 بود. بسته آموزشی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در مرحله دوم پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی موریس (2002) بود. دادهها به وسیله تحلیل کواریانس یک راهه و با نرم افزار spss22 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر خودکارآمدی و مولفههای آن افزایش معنادار در مرحله پس آزمون داشتهاند (p0/05). در نتیجه، درمانگران میتوانند برای بهبود خودکارآمدی، از بسته آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کمالگرا استفاده کنند.
روانشناسی تربیتی
فاطمه نعمتی؛ سید موسی گلستانه؛ مهناز جوکار
چکیده
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ...
بیشتر
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر و پسر پایههای ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 503 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. از مقیاسهای خودکارآمدی موریس(2001)، پرسشنامه تابآوری دی کارولی و جان ساگون (2014) و پرسشنامه خوشبینی شیر و کارور (1985) استفادهشده است. تحلیل دادهها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرمافزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخص های برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوشبینی و خودکارآمدی به تابآوری در دوره نوجوانی معنادار بودند. همچنین، مسیر خوشبینی بهصورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تابآوری معنادار است. باتوجهبه یافتههای این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک میشویم تأثیر خوشبینی کمتر شده و همچنین بین خوشبین با تابآوری از طریق میانجیگری خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری هست.
مریم ستایش؛ محمد حاتمی؛ حسن احدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد. پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، شامل بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد. پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، شامل بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان مدائن تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 بیمار مبتلا به عروق کرونری قلب با روش نمونهگیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 بیمار در گروه آزمایش و 16 بیمار در گروه گواه). بیماران در آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Wynne et al. را طی یک و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی Sherer et al. (SEQ) و پرسشنامه خودمراقبتی Galiana et al. (SCQ) استفاده شد. دادههای حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از شش فرایند پذیرش روانی، گسلش شناختی، خود تحت عنوان زمینه، تعامل با زمان حال، ارزش های مشخص شده و رفتار متعهدانه میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب مورد استفاده قرار گیرد.
ندا سیفی پور امشی؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 نفر بهروش در دسترس جهت تدوین الگوی ساختاری انتخاب شدند. زمان اجرای این پژوهش شهریور تا مهر 1400 بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس اضطراب کرونا علیپور و همکاران، مقیاس تحمل پریشانی سیمون و گاهر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران بودند. در تجزیهوتحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری، با نسخه 24 نرمافزار SPSS و AMOS و جهت آزمون معنیداری مسیرهای غیرمستقیم از تحلیل بوت استرپ استفاده شد. تحلیلهای میانجی نشان داد که در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا، خودکارآمدی نقش واسطهای را ایفا میکند؛ درحالیکه تحمل پریشانی در رابطه بین این دو متغیر نقش واسطهای ندارد. اضطراب کرونا بهطور مستقیم بر امید به زندگی رابطه نشان داد. همچنین متغیر امید به زندگی بهاندازه 75/0 = تبیین گشت. با توجه به نتایج این پژوهش اگر ارتقاء خودکارآمدی بهعنوان متغیر تأثیرگذار بر امید به زندگی در اولویتهای کادر آموزش و درمان قرار گیرد، بر این اساس خودکارآمدی از طریق تأثیر بر کاهش اضطراب کرونا میتواند بر امید به زندگی تأثیر بگذارد.
پریسا گنجه؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی؛ یدالله زرگر
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر اهواز بود. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بینالمللی شیوعشناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آنها تأیید ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر اهواز بود. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بینالمللی شیوعشناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آنها تأیید گردید. 12 کودک شرکتکننده در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. همهی کودکان شرکتکننده در پژوهش به پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس خود کارآمدی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله شناختی- رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری یومان ویتنی در نرمافزار SPSS نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری به طور معنیداری کیفیت زندگی و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. اما در مؤلفه علائم آسم کیفیت زندگی، تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. یافتهها نشان میدهد که مداخله شناختی- رفتاری میتواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی برای کودکان دارای علائم آسم در کاهش پیامدهای بیماری سودمند باشد.
عباس حبیب زاده
دوره 21، شماره 2 ، دی 1393، ، صفحه 145-168
چکیده
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی تصوری معلمان انجام گرفته است. درس پژوهی روشی نوین و برخاسته از آموزش و پرورش ژاپن است که شامل طراحی، تدریس، مشاهده، ارزشیابی و بازنگری مشارکتی گروهی از معلمان در کلاس درس میشود. خودکارآمدی تصوری یکی از مؤلفههای مهم نظریه بندوراست. این تحقیق به شیوه پیش آزمون– پس آزمون ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی تصوری معلمان انجام گرفته است. درس پژوهی روشی نوین و برخاسته از آموزش و پرورش ژاپن است که شامل طراحی، تدریس، مشاهده، ارزشیابی و بازنگری مشارکتی گروهی از معلمان در کلاس درس میشود. خودکارآمدی تصوری یکی از مؤلفههای مهم نظریه بندوراست. این تحقیق به شیوه پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری شامل معلمان کلاس سوم مدارس ابتدایی پسرانه نواحی چهارگانه شهرستان قم بود و نمونه شامل 24 معلم از 8 مدرسه میشد که به طور تصادفی ساده انتخاب و در گروههای آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمعآوری دادهها فرم بلند مقیاس احساس کارآمدی معلمان تشانن– موران و هوی بود. پس از اجرای پیش آزمون و برگزاری پنج جلسه آموزش برای گروه آزمایشی و یک جلسه هماهنگی برای گروه کنترل، درس پژوهی به مدت 12 هفته و در 12 موضوع درسی ریاضی در گروه آزمایشی اجرا و در نهایت پس آزمون اجرا و نمرات اختلاف با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که درس پژوهی موجب تقویت خودکارآمدی تصوری معلمان در عوامل مدیریت کلاس درس، فعال کردن دانشآموزان و استفاده از راهبردهای آموزشی میشود.
شهرام مامی؛ نصرت ناصری؛ فاطمه ویسی
دوره 21، شماره 2 ، دی 1393، ، صفحه 169-178
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسأله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه دوم شهر ایلام بود. که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسأله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه دوم شهر ایلام بود. که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش هر یک به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از مقیاس خودکارآمدی ریاضی (MSES) و حل مسئله استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در نمرات پس آزمون حل مسئله و خودکارآمدی تفاوت معناداری دارند. بنابراین میتوان گفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسئله و خودکارآمدی دانشآموزان مؤثر میباشد و معلمان میتوانند با آموزش این راهبردها به بهبود مهارت حل مسئله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی کمک کنند.
عسکر آتش افروز
چکیده
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای هدفگزینی در دانشآموزان پسر دبیرستان-های شهر اهواز چکیدههدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای هدفگزینی در دانشآموزان سال سوم رشته ریاضی-فیزیک دبیرستان های شهر اهواز میباشد. جامعه آماری، شامل کل دانشآموزان سال سوم رشته ریاضی فیزیک دبیرستان های ...
بیشتر
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای هدفگزینی در دانشآموزان پسر دبیرستان-های شهر اهواز چکیدههدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای هدفگزینی در دانشآموزان سال سوم رشته ریاضی-فیزیک دبیرستان های شهر اهواز میباشد. جامعه آماری، شامل کل دانشآموزان سال سوم رشته ریاضی فیزیک دبیرستان های اهواز در سال تحصیلی 90-89 بود که به روش تصادفی چندمرحله ای، 592 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نظریه تلویحی هوش (ITIS)، مقیاس الگوهای یادگیری انطباقی (PALS) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) بودهاند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS-16 صورت گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی را با دادهها نشان داد و با ترسیم مسیر هدف عملکردگرا به هدف تبحرگرا برازش مطلوبی با داده ها به دست آمد. نتایج نشان داد که باورهای هوشی میتواند در هدفگزینی دانش آموزان نقش معنی داری ایفا نماید و هدف گزینی نیز می تواند به طور معنی داری برخی مؤلفه خودتنظیمی (از جمله خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم) را پیش بینی نماید.
سهیلا زمینی؛ لیلی برزگری؛ تورج هاشمی؛ رقیه کیانی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 207-222
چکیده
با توجه به اهمیت یادگیری درس زبان انگلیسی، هدف از این مطالعه بررسی نقش خودکارآمدی، جهتگیریهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری زبان در پیشبینی عملکرد تحصیلی زبان انگلیسی دانشآموزان مقطع سوم راهنمایی شهر تبریز است. بدین منظور 164 آزمودنی، شامل 83 دانشآموز دختر و 81 دانشآموز پسر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آزمودنیها ...
بیشتر
با توجه به اهمیت یادگیری درس زبان انگلیسی، هدف از این مطالعه بررسی نقش خودکارآمدی، جهتگیریهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری زبان در پیشبینی عملکرد تحصیلی زبان انگلیسی دانشآموزان مقطع سوم راهنمایی شهر تبریز است. بدین منظور 164 آزمودنی، شامل 83 دانشآموز دختر و 81 دانشآموز پسر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای "مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر"، "مقیاس جهتگیریهای یادگیری زبان"، "سیاهه راهبردهای یادگیری زبان" و همچنین "آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی" را تکمیل کردند. نتیجهی ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکارآمدی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، انگیزش درونی با عملکرد تحصیلی زبان انگلیسی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. و بین جهتگیری بیانگیزشی و عملکرد تحصیلی زبان انگلیسی رابطه منفی معنیدار وجود دارد. همچنین نتیجههای تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون بتا نشان داد که بیانگیزشی، خودکارآمدی و انگیزش درونی بهترین پیشبینی کنندههای پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی دانشآموزان است. در مجموع یافتههای پژوهش حاضر، بر نقش مؤثر خودکارآمدی، راهبردهای یادگیری زبان و جهتگیریهای انگیزشی زبان بر پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی تأکید میکند.
عباس ابوالقاسمی؛ مسلم عباسی؛ محمد نریمانی؛ حسین قمری
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 129-152
چکیده
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب ...
بیشتر
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس منبع کنترل درونی، مقیاس تحمل ابهام، مقیاس خودکارآمدی، مقیاس خودشکوفایی، مقیاس عزتنفس و پرسشنامه شخصیتی استفاده شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتیجههای به دست آمده از معادله تابع ممیز، فرضیهی پژوهش را تأیید کرد و یافتهها نشان دادند که مدیران موفق و ناموفق در کارآفرینی را میتوان از روی متغیرهای شخصیتی پیشبینی کرد. نتیجههای به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش مورد بحث قرار خواهد گرفت.