فاطمه نعمتی؛ سید موسی گلستانه؛ مهناز جوکار
چکیده
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ...
بیشتر
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر و پسر پایههای ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 600 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامهها از طریق شبکههای اجتماعی مانند شاد، تلگرام و واتس آپ در اختیار دانش آموزان قرار داده شد که در نهایت ۵۰۳ پرسشنامه قابل تحلیل بود. از مقیاسهای خودکارآمدی Muris، پرسشنامه تابآوری De Caroli and John Sagon و پرسشنامه خوشبینی Scheier and Carver استفادهشده است. تحلیل دادهها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرمافزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخصهای برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوشبینی و خودکارآمدی به تابآوری در دوره نوجوانی معنیدار بودند. همچنین، مسیر خوشبینی بهصورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تابآوری معنیدار است. با توجه به یافتههای این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک میشویم تأثیر خوشبینی کمتر شده و همچنین بین خوشبین با تابآوری از طریق میانجیگری خودکارآمدی رابطه مثبت و معنیداری هست.
مونا ایسوند؛ حسین بقولی؛ حجت اله جاویدی؛ مجید برزگر
چکیده
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای میگذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطافپذیری شناختی، تابآوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی ...
بیشتر
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای میگذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطافپذیری شناختی، تابآوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. 45 نفر از بیماران به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) ثبت شد. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری (Nolen-Hoeksema & Morrow)، انعطافپذیری شناختی (Dennis & Vander)، تابآوری (Connor-Davidson) و پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen et al.)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازهگیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معنیدار وجود دارد (P<0.05). در اثربخشی دو روش بر انعطافپذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچکدام از درمانها بر تابآوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد میتوانند به عنوان روشهای کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانههای افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروههای مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
پونه صفری؛ رضوان همایی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، آزمودن مدل بهزیستی روانشناختی مبتی بر هویت اخلاقی و تحمل آشفتگی با میانجیگری تابآوری در دانشآموزان دختر بود. طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بودند. به این منظور 253 دانشآموز دختر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، آزمودن مدل بهزیستی روانشناختی مبتی بر هویت اخلاقی و تحمل آشفتگی با میانجیگری تابآوری در دانشآموزان دختر بود. طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بودند. به این منظور 253 دانشآموز دختر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، هویت اخلاقی آکینو و رید (2002)، تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) و تابآوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. تحلیل دادهها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS ویراست 25 انجام شد. جهت آزمودن اثرات واسطهای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوتاستراپ استفاده گردید. الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با دادهها برخوردار بود. نتایج نشان داد تمامی مسیرهای مستقیم به جز رابطه هویت اخلاقی با بهزیستی روانشناختی معنیدار شدند. همچنین، بین هویت اخلاقی با بهزیستی روانشناختی از طریق تابآوری و نیز بین تحمل آشفتگی با بهزیستی روانشناختی از طریق تابآوری رابطه غیرمستقیم وجود داشت. میتوان از نتایج پژوهش در جهت بهبود بهزیستی روانشناختی دانشآموزان بهره جست.
هوشنگ گراوند
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای تابآوری در رابطه میان راهبردهای مقابلهای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامههای اضطراب کرونا ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای تابآوری در رابطه میان راهبردهای مقابلهای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامههای اضطراب کرونا ویروس علیپور و همکاران (1398)، راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1985) و تابآوری کونور- دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد راهبرد مقابلهای هیجانمدار دارای اثر مستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابلهای مسألهمدار بر اضطراب کرونا اثر مستقیم نداشت (05/0<p). راهبرد مقابلهای مسألهمدار دارای اثر مستقیم بر تابآوری بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابلهای هیجانمدار بر تابآوری اثر مستقیم نداشتند. همچنین تابآوری دارای اثر غیرمستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط راهبردهای مقابلهای مسألهمدار با میانجیگری تابآوری میتواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد. با توجه به یافتههای پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابلهای، میتواند اثر مهمی در اضطراب کرونا دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتی بر تابآوری و مقابله، در درمان اضطراب کرونا مورد توجه قرار گیرد.
موسی گلستانه؛ اسفندیار تیموری
چکیده
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل مفروض علّی متغیرهای پیشایند و پیامد تابآوری معلّمان بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمام معلّمان شاغل در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از این تعداد 400 نفر معلّم به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای تابآوری کانر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل مفروض علّی متغیرهای پیشایند و پیامد تابآوری معلّمان بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمام معلّمان شاغل در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از این تعداد 400 نفر معلّم به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای تابآوری کانر و دیویدسون (2003)، سیاهه ترجیحکاری آمابلی و همکاران (1994)، پرسشنامه تنظیم هیجانی جان و گراس (2003)، آزمون جهتگیری زندگی شییر و کارور (1994)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه راهبردهای مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر (1990)، پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه عملکرد خانواده اسپتاین و بالدوین (1983)، پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربون (1992) و پرسشنامه هوشمعنوی کینگ (2008) استفاده شد. نتایج مدل نشان داد که مسیرهای بین راهبردهای مقابله ای، انگیزش درونی-بیرونی، تنظیم هیجانی، عملکرد خانواده و هوش معنوی با تاب آوری معنی دار می باشد اما روابط متغیرهای حمایت اجتماعی و خوش بینی با تاب آوری غیر معنی دار بود. روابط بین تاب آوری با متغیرهای پیامد آن مانند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی معنی دار بود اما با متغیر خودکارآمدی رابطه معنی دار نبود.نتایج مدل کلی نشان داد شاخصهای مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردارند. به منظور برازندگی بهتر، مدل اصلاح شده بررسی شد. نتایج دلالت بر بهبود شاخصهای برازش مدل اصلاح شده داشت. بر این اساس نتیجه گیری می شود که افزایش تابآوری معلمان موجب افزایش کیفیت زندگی آنان خواهد شد.