آسیبشناسی اجتماعی
الهام توسلی؛ طیبه شریفی؛ رضا احمدی
چکیده
پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی بر حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن بود. مطالعۀ حاضر نیمه آزمایشی است، که از جامعۀ مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری، 60 مراقب اصلی با استفاده از ...
بیشتر
پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی بر حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن بود. مطالعۀ حاضر نیمه آزمایشی است، که از جامعۀ مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری، 60 مراقب اصلی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامههای حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی روانشناختی بود. تجزیه و تحلیل دادهها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمافزارSPSS-22 انجام شد. نتایج نشان داد اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش گروهی کیفیت زندگی اسلامی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراکشده (05/0> P) معنیدار و اندازه اثر 66/0 بوده و میزان اثربخشی آموزش گروهی کیفیت زندگی اسلامی بیشتر از آموزش مهارتهای خودتعیینگری بود. همچنین، اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت اسلامی بر افزایش بهزیستی روانشناختی (05/0>P) معنیدار و اندازه اثر 12/0 بوده و میزان اثربخشی آموزش کیفیت زندگی اسلامی بیشتر از آموزش مهارتهای خودتعیینگری بود. بنابراین، میتوان گفت آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی میتوانند میزان حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن را بهبود بخشند.
روانشناسی سلامت
اکرم حیدری هرزویلی؛ اسحق رحیمیان بوگر
چکیده
با توجه به پژوهشهای اخیر در ارتباط بین دلبستگی با رفتارهای ارتقادهنده سلامت و یافتههای روانشناسی مثبت در خصوص نقش میانجی عواملی نظیر بهزیستی روانشناختی در این رابطه، پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل در خصوص نقش سبکهای دلبستگی بر رفتارهای ارتقادهنده سلامت با عامل واسطهای بهزیستی روانشناختی انجام گرفت. طرح مطالعه ...
بیشتر
با توجه به پژوهشهای اخیر در ارتباط بین دلبستگی با رفتارهای ارتقادهنده سلامت و یافتههای روانشناسی مثبت در خصوص نقش میانجی عواملی نظیر بهزیستی روانشناختی در این رابطه، پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل در خصوص نقش سبکهای دلبستگی بر رفتارهای ارتقادهنده سلامت با عامل واسطهای بهزیستی روانشناختی انجام گرفت. طرح مطالعه توصیفی مقطعی بود که در قالب همبستگی در استانهای گیلان و قزوین به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 550 نفر از دانشجویان پزشکی طی خردادماه تا اسفندماه 1401 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اخذ رضایت آگاهانه کتبی و توضیح اهداف طرح پژوهش برای شرکتکنندگان، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان Hazan & Shaver، مقیاس بهزیستی روانشناختی Ryffو نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت Walker et al. ارائه و تکمیل شدند. تحلیل دادهها با بررسی آمارههای توصیفی، پیشفرضهای آزمونهای آماری و آزمون فرضیههای مطرحشده با SPSS-25 و مدلیابی معادلات ساختاری با LISREL-8.7 انجام شد. یافتهها نشان داد سبکهای دلبستگی با رفتارهای ارتقادهنده سلامت رابطه مستقیم و معناداری دارند و بهزیستی روانشناختی در رابطه سبکهای دلبستگی با رفتارهای ارتقادهنده سلامت میانجیگری میکند (001/0>P). با توجه به شاخصهای بهدستآمده در مدل آزمون شده (09/2=ϰ^2⁄df، 94/0=CFI، 92/0=GFI، 91/0=AGFI، 058/0=RMSEA، 96/0=NNFI، 96/0=NFI)، مدل از برازش مناسبی برخوردار است (05/0>P). طبق نتایج، سبکهای دلبستگی نقش تعیینکنندهای در اقدام به رفتارهای مرتبط با سلامت دارد و بهزیستی روانشناختی در ارتباط سبکهای دلبستگی با رفتارهای ارتقادهنده سلامت نقش واسطهای دارد. این نتایج حاوی مضامین کاربردی در تدوین مداخلات مناسب برای ارتقای رفتارهای مرتبط با سلامت بر اساس انواع سبکهای دلبستگی و بهزیستی روانشناختی است.
ناصر بهروزی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ترس از کووید-19 و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی بود. این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399-1400 بودند که از میان آنها 360 نفر با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ترس از کووید-19 و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی بود. این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399-1400 بودند که از میان آنها 360 نفر با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای ترس از کووید-19 مارتینز-لورکا و همکاران (2020)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، سرسختی روانشناختی کیامرثی و همکارن (1377) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) برای جمعآوری دادهها استفاده شد. روابط مستقیم دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS-23 و AMOS-23 و روابط غیرمستقیم با استفاده از بوتاسترپ مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین ترس از کووید-19 با سرسختی روانشناختی، حمایت اجتماعی و بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و معنیدار وجود دارد (01/0˂p). همچنین نتایج نشان داد که سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی نقش میانجیگر را ایفا میکنند. با توجه به ارتباط معکوس بین ترس از کووید- 19 و حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی به نظر میرسد وجود تمهیدات حمایتی از طرف خانواده و اطرافیان در زمان همهگیری کرونا ویروس ضروری باشد. همچنین میتوان با افزایش ویژگی سرسختی روانشناختی میزان ترس از کووید-19 را کاهش داده و بهزیستی روانشناختی افراد را افزایش داد.
فرهاد ملایی امجز؛ علی فرنام
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیتهای کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادهها بهوسیله پرسشنامه ذهنآگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. دادههای به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-PLS3 تجزیهوتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهنآگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهنآگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روانشناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهنآگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روانشناختی باعث بهبود خردمندی آنان میشود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همهگیری بیماریهای نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روانشناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهنآگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخهای خردمندانه مدافعان سلامت میشود.
زهرا قاسمی؛ ایلناز سجادیان؛ محمدعلی نادی؛ شهاب الدین ذوفقاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته درمانی مثبتنگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و پریشانی روانشناختی دانشآموزان دختر متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته درمانی مثبتنگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و پریشانی روانشناختی دانشآموزان دختر متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز د دانشآموزان دختر متوسطه دوم با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (15 دانشآموز در گروه آزمایش و 15 دانشآموز در گروه گواه). گروه آزمایش بسته درمانی مثبتنگر ایرانی- اسلامی را طی سه ماه در 11 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی، 1376)؛ پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر توسط نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته درمانی مثبتنگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و پریشانی روانشناختی دانشآموزان دختر متوسطه دوم تأثیر معناداری داشته است(p <0/001). بدین صورت که این بسته روانشناختی توانسته منجر به بهبود بهزیستی روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی دانشآموزان دختر متوسطه دوم شود.
نیما اسدزاده؛ بهنام مکوندی؛ پرویز عسکری؛ رضا پاشا؛ فرح نادری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیتدرمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیری که در سال 1396 به کلینیکهای درمانی روانشناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 نفر بهصورت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیتدرمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیری که در سال 1396 به کلینیکهای درمانی روانشناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش گمارش تصادفی ساده در گروه آزمایشی و گروه گواه قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع تجربی پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس سازگاری اجتماعی ویسمن و پیکل، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس خودانتقادی گیلبرت و همکاران استفاده شد. مداخله واقعیتدرمانی بر روی گروه آزمایشی در 8 جلسه 120 دقیقهای به مدت دو ماه اجرا گردید. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که واقعیتدرمانی بر بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی در مراجعین مبتلا به اضطراب فراگیر تأثیر داشت اما، این مداخله بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر سازگاری اجتماعی تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
فاطمه سپهرنوش مرادی؛ الهه حجازی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای امید در رابطه سرمایههای تحولی خانواده، مدرسه و سایرین با بهزیستی روانشناختی دانشآموزان است. جامعه آماری، دانشآموزان دبیرستانهای دولتی شهر همدان بودند که نمونه شامل 410 نفر (222 دختر و 188 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به مقیاسهای سرمایههای تحولی، امید و بهزیستی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای امید در رابطه سرمایههای تحولی خانواده، مدرسه و سایرین با بهزیستی روانشناختی دانشآموزان است. جامعه آماری، دانشآموزان دبیرستانهای دولتی شهر همدان بودند که نمونه شامل 410 نفر (222 دختر و 188 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به مقیاسهای سرمایههای تحولی، امید و بهزیستی روانشناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سرمایههای تحولی خانواده و مدرسه به طور مستقیم با امید ارتباط دارند و سرمایههای تحولی خانواده و امید نیز به طور مستقیم با بهزیستی روان-شناختی رابطه دارند. سرمایههای تحولی خانواده و مدرسه با واسطه امید بر بهزیستی روانشناختی اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثر سرمایههای تحولی سایرین بر امید و بهزیستی روانشناختی معنیدار نبود. مقایسه مدل پیشنهادی پژوهش به طور کلی برای دو گروه دختر و پسر تفاوت قابل توجهی نداشت. با توجه به یافتهها میتوان گفت که امید نقش واسطهای در رابطه بین سرمایههای تحولی خانواده و مدرسه با بهزیستی روانشناختی دارد.
سید علی مرعشی؛ عبدالزهرا نعامی؛ کیومرث بشلیده؛ یداله زرگر؛ باقر غباری بناب
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 63-80
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر با پژوهش همراهی کردند که در دو گروه آزمایشی (48 نفر) و گواه (46 نفر) قرار داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، و اضطراب وجودی گود (1974). این تحقیق یک پژوهش آزمایشی میدانی حقیقی از نوع طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. بعد از انجام پیش آزمون برای گروههای آزمایشی و گواه، گروه آزمایش در 15 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش هوش معنوی بر اساس 7 مرحله بسته آموزشی بوول (2004) قرار گرفتند. آنگاه پس آزمون برای گروههای آزمایش و گواه انجام شد. نتایج تحلیل واریانسهای چندمتغیری بیانگر افزایش معنیدار تمام مؤلفههای بهزیستی روانشناختی (شامل پذیرش خود، هدف و جهتگیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، استقلال و خودمختاری، و روابط مثبت با دیگران)، و هوش معنوی، و کاهش اضطراب وجودی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است.
عبدالکاظم نیسی؛ نسرین ارشدی؛ احسان رحیمی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 19-46
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی علّی سرمایه روانشناختی با هیجانهای مثبت، بهزیستی روانشناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی از طریق طراحی و آزمودن یک الگو بود. نمونهی این پژوهش، شامل 263 (228 زن و 35 مرد) بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی علّی سرمایه روانشناختی با هیجانهای مثبت، بهزیستی روانشناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی از طریق طراحی و آزمودن یک الگو بود. نمونهی این پژوهش، شامل 263 (228 زن و 35 مرد) بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامههای سرمایه روانشناختی، عملکرد شغلی، رفتارهای مدنی سازمانی، التزام شغلی، بهزیستی روانشناختی و هیجانات مثبت بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بر اساس نرمافزار AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثر واسطهای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با دادهها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر به دست آمد. به طور کلی 7 فرضیه مستقیم و یک فرضیه غیرمستقیم مورد تأیید قرار گرفتند.
منیجه شهنی ییلاق؛ آمنه شجاعی؛ ناصر بهروزی؛ غلامحسین مکتبی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 73-92
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 317 نفر بود که از بین جامعهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی شات، مهارتهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 317 نفر بود که از بین جامعهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی شات، مهارتهای اجتماعی (SSI) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (PWI) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی پیرسون، همبستگی بنیادی و تحلیل رگرسیون همزمان و مرحلهای استفاده شد. آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی پیشبینهای مثبت بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر هستند، بدین معنی که هر چه میزان هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانشجویان دختر بیشتر باشد، میزان بهزیستی روانشناختی آنها نیز بیشتر است. همچنین، نتیجهی این پژوهش نشان داد که بر خلاف انتظار، مهارت حساسیت اجتماعی، پیشبین منفی بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر است. نتیجهی تحلیل رگرسیون مرحلهای نیز نشان داد که مهارتهای کنترل اجتماعی، حساسیت اجتماعی، حساسیت هیجانی و مؤلفههای تنظیم هیجان و بهرهبرداری از هیجان پیشبینهای مناسبی برای بهزیستی روانشناختی دانشجویان میباشند. همچنین، نتیجههای تحلیلهای همبستگی بنیادی نشان داد که چهار متغیر بنیادی (بُعد بنیادی) برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و مجموعه متغیرهای پیش بین مورد نیاز است، و هر چهار بُعد، از خرده مقیاسهایی از مجموعه پیشبین و ملاک تشکیل شدهاند.
سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی؛ فاطمه امینی؛ سودابه بساک نژاد
دوره 17، شماره 1 ، تیر 1389، ، صفحه 52-33
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطهی علی بخشش و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری عواطف مثبت و منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. در این مطالعهی علّی- همبستگی، جامعهی آماری را کلیهی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز تشکیل میدادند که به روش تصادفی چند مرحلهیی 352 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطهی علی بخشش و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری عواطف مثبت و منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. در این مطالعهی علّی- همبستگی، جامعهی آماری را کلیهی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز تشکیل میدادند که به روش تصادفی چند مرحلهیی 352 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس گرایش به بخشش هارتلند (HFS)، برنامهی عاطفهی مثبت و منفی (PANAS) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (PWBS) بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتیجهها نشان دادند که بخشش هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق عاطفهی مثبت با بهزیستی روانشناختی رابطه دارد. رابطهی غیرمستقیم بخشش با بهزیستی روانشناختی از طریق عاطفهی منفی تأیید نشد.