روانشناسی سلامت
سید مجتبی عقیلی؛ زهرا پوربهمن؛ انسیه بابایی
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر نیازهای بنیادین روانشناختی، بزرگنمایی غیرانطباقی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلا به لوپوس بستری در بیمارستانهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر نیازهای بنیادین روانشناختی، بزرگنمایی غیرانطباقی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلا به لوپوس بستری در بیمارستانهای قائم و رضوی شهر مشهد در سال 1401 بود که تعداد 45 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش 1، آزمایش 2 و گروه گواه، جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای نیازهای بنیادین روانشناختی (BSNQ)، سبک بزرگنمایی غیرانطباقی (AIDS) و راهبردهای مقابله با استرس (CISS) بود. دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر نیازهای بنیادین روانشناختی، بزرگنمایی غیرانطباقی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اثربخش هستند (05/0>P). همچنین درمان متمرکز بر شفقت اثربخشی بیشتری بر نیازهای بنیادین روانشناختی، بزرگنمایی غیرانطباقی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس دارد. بر این اساس نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان متمرکز بر شفقت با مهار واکنشهای هیجانی منجر به افزایش احساس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و کاهش بزرگنمایی غیرانطباقی و راهبردهای مقابله با استرس می شود.
لیلا شاملی؛ زهرا بهرام آرا؛ مهرناز محمدی؛ حبیب هادیان فرد
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاریهای دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربهای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاریهای دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربهای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودکآزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربهای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاریهای دوران کودکی زمینهساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربهای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی میشود.
راضیه شهنی؛ محمدرضا شعیری؛ محمدعلی اصغری مقدم؛ محسن ناصری؛ مریم دلاوری
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 1-20
چکیده
مطالعهی حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری کنترل درد بر کاهش عواطف منفی و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن انجام شده است. بدین خاطر، پس از انتخاب 12 آزمودنی مبتلا به درد مزمن، آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری درد و گروه کنترل (6 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در یک دوره درمان 8 جلسهای ...
بیشتر
مطالعهی حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری کنترل درد بر کاهش عواطف منفی و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن انجام شده است. بدین خاطر، پس از انتخاب 12 آزمودنی مبتلا به درد مزمن، آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری درد و گروه کنترل (6 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در یک دوره درمان 8 جلسهای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه به مدت 2 ساعت) و اعضای گروه کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. آزمودنیهای هر دو گروه، یک بار پیش از آغاز دوره و بار دیگر در پایان دوره (حدوداً 2 ماه بعد)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس نتایج حاصل از تفاضل پیشآزمون و پسآزمون مربوط به دو گروه توسط مدلهای آماری با هم مقایسه شدند. نتایج به دست آمده به طور کلی نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث کاهش عواطف منفی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.