ریحانه تابش؛ فریبرز صدیقی ارفعی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی بر احساس عاملیت، کمالگرایی و عاطفه مثبت در بزرگسالی درحال ظهور انجام شد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود و جامعهآماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه اصفهان (بازه سنی 18-25 سال) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این میان تعداد 30 نفر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی بر احساس عاملیت، کمالگرایی و عاطفه مثبت در بزرگسالی درحال ظهور انجام شد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود و جامعهآماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه اصفهان (بازه سنی 18-25 سال) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این میان تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گماشته شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل مقیاس عاملیت انسانی (متشکل از سه مولفه هدفمندی، آیندهاندیشی و خودکارآمدی عمومی)، پرسشنامه کمالگرایی هویت و فلت (1991) و مقیاس عاطفه مثبت واتسون و همکاران ( 1988) بود. افراد گروه آزمایش طی 10 جلسهی 60دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی (هوتزل، 2002) قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات احساس عاملیت و عاطفه مثبت در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پسآزمون افزایش معنادار و میانگین نمرات کمالگرایی کاهش معناداری داشته است (P≤0/01). همچنین نتایج حاکی از ماندگاری اثر آموزش برای سازههای احساس عاملیت و کمالگرایی در طول زمان بود. از نتایج این پژوهش میتوان در برگزاری کارگاههای آموزشی با این مضمون برای افزایش مهارتهای مثبت و کمک به سلامت روان در دانشجویان استفاده کرد.
نجمه حمید؛ لیدا طالبیان؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ امیرحسین یاوری
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 199-224
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان بزرگ نفت اهواز بوده است که بدین منظور، نمونه اولیه مشتمل بر 60 بیمار با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از همتاسازی و در نظر گرفتن کلیه متغیرهای مورد نظر در پژوهش انتخاب و در نهایت تعداد 30 بیماری که در اضطراب و افسردگی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان بزرگ نفت اهواز بوده است که بدین منظور، نمونه اولیه مشتمل بر 60 بیمار با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از همتاسازی و در نظر گرفتن کلیه متغیرهای مورد نظر در پژوهش انتخاب و در نهایت تعداد 30 بیماری که در اضطراب و افسردگی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، برگزیده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار مورد کاربرد در این پژوهش پرسشنامههای اضطراب عمومی (ANQ)، افسردگی بک (BDI)و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (QLQ – C30) بود. هر دو گروه پرسشنامههای پژوهش را به عنوان پیشآزمون تکمیل کردند. تعداد 10 جلسهی معنادرمانی روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که در همین زمان گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات درمانی، دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتههای پژوهش بیانگر کاهش معنیدار میانگین نمرات اضطراب و افسردگی و افزایش معنیدار میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل بود که در این صورت میتوان بیان داشت که معنادرمانی گروهی باعث کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان میشود.