روانشناسی رشد
اکرم اصفهانی؛ حسن حیدری؛ ذبیح پیرانی؛ حسین داودی
چکیده
این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی علاقه اجتماعی بر اساس سبکهای دلبستگی با میانجی بخشایشگری زنان انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان مراجعه کننده به سرای محلات شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل داد، که از میان آنها، تعداد 305 نفر با روش نمونه گیری خوشهای تک مرحله ای انتخاب شدند. در ...
بیشتر
این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی علاقه اجتماعی بر اساس سبکهای دلبستگی با میانجی بخشایشگری زنان انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان مراجعه کننده به سرای محلات شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل داد، که از میان آنها، تعداد 305 نفر با روش نمونه گیری خوشهای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای علاقه اجتماعی (کراندال، 1975)، سبکهای دلبستگی (هازن و شاور، 1987) و بخشودگی (رای و همکاران، 2001) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-V23 و Lisrel-V7.8 استفاده گردید. بهمنظور پاسخگویی به فرضیههای پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد سبکهای دلبستگی بر علاقه اجتماعی در زنان تأثیر مستقیم دارد. سبکهای دلبستگی بر علاقه اجتماعی در زنان با نقش میانجی بخشایشگری تأثیر غیر مستقیم دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت بخشش از جمله فرآیندهای مهمی است که چه بهطور مستقیم و چه غیرمستقیم از راه کاهش تأثیر منفی عواملی مانند سبکهای دلبستگی ناایمن، سبب افزایش علاقه اجتماعی میشوند. در نتیجه، لازم است تا جهت افزایش علاقه اجتماعی بین همسران، ضمن توجه به نوع سبک دلبستگی آنها، به تقویت بخشایندگی بین آنها پرداخت.
زهرا ابراهیمی؛ شاهرخ مکوند حسینی؛ سید موسی طباطبایی
چکیده
اختلال اضطراب فراگیر جزء شایعترین اختلالات روانشناختی در ﻣﻴﺎن ﻛﻮدﻛﺎن و نوجوانان محسوب میشود که عمدتاً با اضطراب نسبت به عملکرد و رویدادهای روزانه مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی اختلال اضطراب فراگیر براساس سبکهای دلبستگی با واسطهگری طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ...
بیشتر
اختلال اضطراب فراگیر جزء شایعترین اختلالات روانشناختی در ﻣﻴﺎن ﻛﻮدﻛﺎن و نوجوانان محسوب میشود که عمدتاً با اضطراب نسبت به عملکرد و رویدادهای روزانه مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی اختلال اضطراب فراگیر براساس سبکهای دلبستگی با واسطهگری طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان مقاطع مختلف دبیرستان سنین بین 18-13 ساله ساکن استان تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، که با روش نمونهگیری تصادفی ساده، 297 نفر از آنها انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ)، مقیاس بازنگریشده سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و نسخه کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) استفاده شد. دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرمافزارهای SPSS و AMOS ویراست 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیر مستقیم دلبستگی ایمن و دلبستگی اجتنابی با اختلال اضطراب فراگیر منفی و معنیدار است (01/0p<) و سبک دلبستگی دوسوگرا ارتباط معنیداری با اختلال اضطراب فراگیر نداشت. همچنین نتایج تحلیل بوتاستراپ نشان داد طرحوارههای ناسازگار اولیه فقط اثر سبکهای دلبستگی ایمن و اجتنابی را بر اضطراب فراگیر میانجیگری میکند و در رابطه بین سبک دلبستگی دوسوگرا، طرحوارههای ناسازگار اولیه نقش میانجی ندارد.
گلبرگ زندی گوهرریزی؛ رضا قربان جهرمی؛ سمیه رباط میلی؛ مهدی زارع بهرامآبادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بود که 300 فرد مبتلا به درد مزمن به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از از پرسشنامه چند بُعدی درد وست هاون- ییل، سیاهه سبکهای دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان استفاده و تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی از طریق متغیر میانجی گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان، اثر غیرمستقیم معنیداری بر شدت درد در افراد مبتلا به درد مزمن دارد. این بدان معنی است که طرحوارههای ناسازگار اولیه در حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگرجهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش میانجیگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و شدت درد دارد. بنابراین با در نظر گرفتن طرحوارههای حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش مؤثری در شدت درد افراد مبتلا به درد مزمن داشت.
زینب خانجانی؛ تورج هاشمی؛ نرگس رحمت آبادی
چکیده
وسواس یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد. هدف از این پژوهش بررسی روابط ساختاری میان نشانههای اختلال شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی با نشانههای وسواس به واسطه تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش حاضر، ...
بیشتر
وسواس یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد. هدف از این پژوهش بررسی روابط ساختاری میان نشانههای اختلال شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی با نشانههای وسواس به واسطه تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش حاضر، توصیفی همبستگی مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و روش نمونهگیری آن تصادفی خوشهای بوده، بدین ترتیب که 5 دانشکده دانشگاه تبریز به طور تصادفی انتخاب شدند و در بین دانشکدهها به طور تصادفی بین کلاسهای ورودی 98 پرسشنامهها توزیع گردید و به منظور سنجش نشانههای وسواس از سیاهه بازنگری شده وسواسی-جبری Foa et al. (2002) نشانههای شخصیت مرزی از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی (1984) Claridge and Broks و سبکهای دلبستگی از پرسشنامهHazan and Shaver (1987) و تنظیم هیجان از پرسشنامه Gross and John (2003) استفاده گردید. دادههای به دست آمده از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نشانههای شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی در قالب روابط ساختاری و به واسطهی راهبردهای تنظیم هیجان (سرکوبی – ارزیابی مجدد) قادرند تغییرات نشانههای وسواس را بطور معنیدار تبیین کنند.
اکرم نظری چگنی؛ ناصر بهروزی؛ سید اسماعیل شیخ شبانی هاشمی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 81-100
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با افسردگی و رضایت از زندگی با میانجیگری خوشبینی و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه این پژوهش 300 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای اتنخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از، پرسشنامههای سبکهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با افسردگی و رضایت از زندگی با میانجیگری خوشبینی و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه این پژوهش 300 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای اتنخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از، پرسشنامههای سبکهای دلبستگی سیمپسون، خوشبینی شیر، کارور و بریج، حمایت اجتماعی فیلیپس، افسردگی بک، و رضایت از زندگی ریف، لی، اسکز و شموتی، استفاده شده است. یافتهها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنیدار و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنیداری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ایمن با خوشبینی و حمایت اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. به علاوه، نتایج پژوهش نقش میانجیگری متغیرهای خوشبینی و حمایت اجتماعی را تأیید کردند.