روانشناسی بالینی
شبنم روشنایی؛ هیمن محمودفخه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تاثیر برنامهی آموزشی کازلوف بر مولفههای فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران کودک مبتلا به اوتیسم بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم شهر ارومیه در سال ۱۴۰۲ که تعداد آنها ۱۰۰ نفر بود. از میان این افراد، ۳۰ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تاثیر برنامهی آموزشی کازلوف بر مولفههای فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران کودک مبتلا به اوتیسم بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم شهر ارومیه در سال ۱۴۰۲ که تعداد آنها ۱۰۰ نفر بود. از میان این افراد، ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش(۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) گمارده شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس فرسودگی هیجانی ماسلاخ و جکسون (۱۹۸۱) و پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (۱۹۹۱) استفاده شد. گروه آزمایش در طی ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای آموزش برنامهی والدین کازلوف کمپل و کازلوف را دریافت نمودند. تحلیل دادهها با روش کوواریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. طبق یافتهها آموزش برنامهی والدین کازلوف بر فرسودگی هیجانی مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم تاثیر گذار بود(۰۵/۰P<). همچنین طبق نتایج، این روش آموزشی بر نشخوار فکری مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم نیز تاثیر گذار بود(۰۵/۰P<). بنابراین، میتوان آموزش برنامهی والدین کازلوف را جهت کاهش فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم مورد استفاده قرار داد.
راضیه خورسندی؛ حبیب هادیان فرد؛ محمد علی گودرزی؛ نوراله محمدی
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 39-60
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش نشخوارفکری و دروناندیشی و ابعاد خصوصی و عمومی آنها، بهعنوان متغیرهای پیشبین، در افسردگی اجرا گردید. این پژوهش به صورت یک طرح اکتشافی در نظر گرفته شده است. شرکت کنندگان در این مطالعه، 129 نفر (67 نفر زن و 62 نفر مرد)، در سطوح مختلف افسردگی و بهنجار بودند. افراد بیمار به صورت نمونهگیری در دسترس، از بین ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش نشخوارفکری و دروناندیشی و ابعاد خصوصی و عمومی آنها، بهعنوان متغیرهای پیشبین، در افسردگی اجرا گردید. این پژوهش به صورت یک طرح اکتشافی در نظر گرفته شده است. شرکت کنندگان در این مطالعه، 129 نفر (67 نفر زن و 62 نفر مرد)، در سطوح مختلف افسردگی و بهنجار بودند. افراد بیمار به صورت نمونهگیری در دسترس، از بین مراجعهکنندگان به یکی از مراکز مشاورهای و یا از بیماران بیمارستانهای دارای بخش روانپزشکی شیراز انتخاب شدند و افراد بهنجار از بین افراد فاقد اختلال، بر اساس مصاحبه بالینی و پرسشنامه افسردگی بک 2 انتخاب گردیدند. سپس افراد پرسشنامهی تجدیدنظر شدهی نشخوارفکری-دروناندیشی فلخمر را که هر کدام دارای دو خرده مقیاس خصوصی و عمومی است را تکمیل کردند. تحلیل آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان در دو مرحله انجام شد. نتایج تحقیق نشان دادند که بین نشخوار فکری و افسردگی رابطه مثبت معنی دار و بین درون اندیشی و افسردگی از یک طرف و نشخوار فکری و درون اندیشی از طرف دیگر رابطه منفی معنی دار وجود دارد. (01/0p<). هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که نشخوار فکری و درون اندیشی نمره کلی افسردگی را بطور معنی داری پیش بینی می کند. هم چنین نتایج نشان داد که همبستگی بین نشخوار فکری خصوصی، عمومی و افسردگی مثبت و معنیدار، همبستگی بین دروناندیشی خصوصی و عمومی و افسردگی، منفی و معنیدار میباشد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که نشخوار فکری خصوصی و عمومی، نمرهی کلی افسردگی را به طور مثبت و معنیدار پیشبینی میکند. دروناندیشی خصوصی، نمرهی کلی افسردگی را به طور منفی و معنیدار پیشبینی میکند ، اما بعد دروناندیشی عمومی، قادر به پیشبینی افسردگی نیست.