روانشناسی سلامت
عبدالباسط محمودپور؛ فاطمه آل کثیر؛ سلیمان احمدبوکانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1962)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و حمایت اجتماعی (زیمت، 1988) گردآوری شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی ارتباط مستقیم وجود دارد (05/0>p). راهبردهای تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در سالمندان میتواند ظرفیت سازگاری اجتماعی را در آنها تغییر داده و بدینترتیب سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
آسیبشناسی اجتماعی
علی پاکیزه؛ صادق حکمتیان فرد؛ سارا خیراندیش
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش پیشگیرانه تعالی شخصیت و ابعاد آن، و همچنین مهارت تنظیم هیجانی در مقابل افکار خودکشی در دانشجویان اجرا گردید. مطالعهی حاضر در قالب یک طرح همبستگی در دانشگاه خلیج فارس بوشهر انجام گردید. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه ...
بیشتر
تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش پیشگیرانه تعالی شخصیت و ابعاد آن، و همچنین مهارت تنظیم هیجانی در مقابل افکار خودکشی در دانشجویان اجرا گردید. مطالعهی حاضر در قالب یک طرح همبستگی در دانشگاه خلیج فارس بوشهر انجام گردید. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه شامل 200 نفر دانشجو (81 پسر 119 دختر) میباشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. مقیاسهای استفاده شده تحقیق شامل پرسشنامهی تعالی شخصیت پاکیزه، پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی گرتز و روئمر و پرسشنامه خودکشی بک بود. دادهها با استفاده از تحلیل آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه تحلیل آماری نشان داد که تعالی شخصیت پیش بینی کننده معکوس افکار خودکشی است و مشکلات تنظیم هیجانی پیش بینی کننده مستقیم افکار خودکشی در دانشجویان میباشند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که ابعاد تعالی شخصیت مانند تجربههای روحانی و نظم و انضباط شخصی، قویترین پیش بینهای معکوس افکار خودکشی و راهبردهایی مانند عدم پذیرش هیجان و عدم آگاهی هیجانی، قویترین پیش بینهای مستقیم افکارخودکشی در دانشجویان میباشند. با توجه به نقش پیشگیرانهی ابعاد تعالی شخصیت و نقش تسهیلگر مشکلات تنظیم هیجان در گرایش به خودکشی دانشجویان، اجرای برنامههای آموزشی در جهت ارتقاء تعالی شخصیت دانشجویان و آموزش مهارتهایی به منظور به کارگیری راهبردههای سازگارانه تنظیم هیجان و برطرف نمودن مشکلات تنظیم هیجانی، میتواند نقش موثری در کاهش آسیبهای روانی و جسمی و پیامدهای ناگوار خودکشی در فضای دانشگاه داشته باشند
عبدالله شفیع ابادی؛ جعفر حسنی؛ مرسده یاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری هیجانمدار با شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تصویر بدنی و نظمجویی شناختی هیجان در دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم پایه یازدهم و دوازدهم مدارس دولتی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1398 تشکیل دادند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری هیجانمدار با شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تصویر بدنی و نظمجویی شناختی هیجان در دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم پایه یازدهم و دوازدهم مدارس دولتی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1398 تشکیل دادند. در یک طرح نیمهآزمایشی از این جامعه، با استفاده از نمونهگیری چندمرحلهای دو دبیرستان انتخاب شدند؛ 45 نفر واجد شرایط ورود به پژوهش (انجام اقدامات اولیه پیش از جراحی) بودند که از این جامعه، 30 دانشآموز بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه همتاسازی شدند. ابزار گردآوری دادهها دو پرسشنامه روابط چندبعدی خود- بدن (MBSRQ) و پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان (CERQ) میباشد. برای گروههای آزمایش 8 جلسه 120 دقیقهای هفتگی در نظر گرفته شد. درنهایت پس از گذشت یکماه از پایان درمان پیگیری انجام گردید. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو درمان شناختی- رفتاری هیجانمدار و درمان مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود تصویر بدن و نظمجویی شناختی هیجان دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی اثربخش بوده است (05/0p<). اما بین اثربخشی این دو شیوه درمان بر متغیرهای مذکورتفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0p>). براساس یافتهها میتوان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر بهبود تصویر بدن و تنظیم شناختی هیجان اثرگذار است.
سمیرا گایینی؛ شهرزاد سراوانی؛ مجید ضرغام حاجبی
چکیده
هدف این پژوهش، پیش بینی طرحواره ناسازگار خودانضباطی ناکافی بر اساس انگیزه پیشرفت، معنای زندگی و دشواری تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بود که نمونه ای متشکل از 368 نفر از آن ها به روش خوشهای تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ...
بیشتر
هدف این پژوهش، پیش بینی طرحواره ناسازگار خودانضباطی ناکافی بر اساس انگیزه پیشرفت، معنای زندگی و دشواری تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بود که نمونه ای متشکل از 368 نفر از آن ها به روش خوشهای تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ و همکاران، انگیزه پیشرفت هرمنس، معنای زندگی استیگر و همکاران، و دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر جمع آوری شد و با روش رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها رابطه منفی و معنی داری بین انگیزه پیشرفت و دو زیر مقیاس وجود معنا و جستجو برای یافتن معنا در زندگی با طرحواره ناسازگار خودانضباطی ناکافی را نشان دادند (p <0.05). همچنین زیرمقیاسهای عدم پذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی، رابطه مثبت و معنی داری با طرحواره خودانضباطی ناکافی دارند (p <0.05). یافته ها به طور کلی بیانگر آن است که وجود انگیزه ضعیف پیشرفت، نبود معنای شایسته در زندگی و دشواری داشتن در تنظیم هیجانات می تواند باعث تداوم طرحواره ناسازگار خودانضباطی ناکافی در افراد گردد.
محمد وطن خواه؛ موسی کافی؛ عباس ابوالقاسمی؛ ایرج شاکری نیا
چکیده
چکیدهبا توجه به دشواری در تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق استفاده از مداخلات روانشناختی جهت تنظیم هیجان و بهبود کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه ...
بیشتر
چکیدهبا توجه به دشواری در تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق استفاده از مداخلات روانشناختی جهت تنظیم هیجان و بهبود کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن شهر اصفهان بود که در سال 1398 به مراکز بهداشت این شهرستان مراجعه نمودهاند. روش نمونهگیری به صورت در دسترس از میان مراجعهکنندگان به مراکز سلامت شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004)، آزمون ویسکانسین و استروپ جهت سنجش کارکردهای اجرایی بودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیلهای پژوهش نشان داد که آموزش خودتنظیمی بر سطح توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی شرکتکنندگان مؤثر بود، با اینحال سطح توده بدنی آزمودنیها به عنوان متغیر مستقل دوم در نتایج پژوهش دخیل نبود. آموزش مبتنی بر تنظیم رفتار بر شاخص توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی بدون توجه به سطح چاقی و اضافه وزن شرکتکنندگان مؤثر بود. با توجه به نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت آموزش خودتنظیمی میتواند از طریق بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان منجر به بهبود خودکنترلی و مدیریت خوردن در نوجوانان شده و در نتیجه موجب کاهش سطح توده بدنی آنها میشود.
مهدیه رحمانیان؛ حسین زارع؛ امیر پورکاشانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل و آموزش تنظیمهیجان و تبیین تفاوت این دو روش آموزشی در اصلاح باورهای غیرمنطقی و سبکهای تصمیمگیری دختران نوجوان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. نمونۀ پژوهش حاضر شامل 34 دانشآموز دختر پایۀ ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل و آموزش تنظیمهیجان و تبیین تفاوت این دو روش آموزشی در اصلاح باورهای غیرمنطقی و سبکهای تصمیمگیری دختران نوجوان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. نمونۀ پژوهش حاضر شامل 34 دانشآموز دختر پایۀ دوم تا سوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-95 دبیرستانهای شهر فردیس بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995) و پرسشنامۀ باورهای غیرمنطقی جونز (1969) است. برای آموزش مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل از بسته آموزش جونز و استوارت (1987) و برای آموزش تنظیمهیجان از مدل گراس (2015) استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد هر دو رویکرد تحلیلرفتارمتقابل و آموزش تنظیمهیجان بر باورهای غیرمنطقی و سبکهای تصمیمگیری نوجوانان مؤثر است (01/0≥P)؛ اما تفاوت معناداری در میزان اثربخشی بین تحلیلرفتار متقابل و آموزشتنظیمهیجان مشاهده نشد. نتیجهگیری: آموزش تحلیلرفتارمتقابل و تنظیمهیجان میتوانند بر کاهش باورهای غیر منطقی موثر بوده و سبک تصمیمگیری منطقی را افزایش داده و باعث کاهش سبک تصمیمگیری وابسته و اجتنابی شوند.
حسین زارع؛ فاطمه امینی؛ علیرضا آقایوسفی؛ سید اسماعیل هاشمی؛ اردوان جلالی
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تنظیم شناختی هیجان بر سبکهای تصمیم گیری با در نظر گرفتن نقش میانجیگرانه خودتاملی و بینش انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهشهای همبستگی با استفاده از مدلیابی علی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت پالایش گاز پارسیان تشکیل دادند که از میان آن ها 178 نفر به عنوان نمونه از میان واحدهای مختلف پالایشگاه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تنظیم شناختی هیجان بر سبکهای تصمیم گیری با در نظر گرفتن نقش میانجیگرانه خودتاملی و بینش انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهشهای همبستگی با استفاده از مدلیابی علی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت پالایش گاز پارسیان تشکیل دادند که از میان آن ها 178 نفر به عنوان نمونه از میان واحدهای مختلف پالایشگاه از طریق نمونه گیری طبقهای انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002)، خودتاملی و بینش گرنت و همکاران (2002) و سبکهای تصمیمگیری اسکت وبراس (1995) بود. تحلیل داده ها از طریق الگوی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS-21 انجام گرفت. تحلیل مدلیابی معدلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها می باشد. نشان همچنین نتایج نشان دادند که راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان هم به صورت مستقیم و هم از طریق خودتاملی و بینش بر سبک تصمیمگیری کارآمد اثر میگذارند. از این رو سازمانها با به کارگیری راهکارهای مناسب به منظور تنطیم و مدیریت هیجانات کارکنان خود، نه تنها میتوانند خطاهای مربوط به تصمیم-گیری را کاهش دهند بلکه از این طریق میتوانند موجب کاهش حوادث و سوانح در محیط کار شوند.
سیده لیلا پورسمر؛ پرویز آزادفلاح؛ حجتالله فراهانی
چکیده
پژوهش حاضر به شیوه کیفی نظریه داده بنیاد و بر اساس مدل کوربین و استراوس اجرا شد. شرکتکنندهها در دو سطح زنان ایرانی و جمعی از متخصصان حوزه هیجان حضور داشتند. ۳۱ مصاحبه عمیق با زنان شرکتکننده و ۹ مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان برگزار شد. تحلیل دادهها به ۵ مقوله اصلی «سازمانگر اجتماعی»، «سازمانگر شخصی»، «پردازشگری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به شیوه کیفی نظریه داده بنیاد و بر اساس مدل کوربین و استراوس اجرا شد. شرکتکنندهها در دو سطح زنان ایرانی و جمعی از متخصصان حوزه هیجان حضور داشتند. ۳۱ مصاحبه عمیق با زنان شرکتکننده و ۹ مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان برگزار شد. تحلیل دادهها به ۵ مقوله اصلی «سازمانگر اجتماعی»، «سازمانگر شخصی»، «پردازشگری کنشپذیر»، «پردازشگری کنشگر» و «بازمانه عاطفی» منجر شد. بر اساس پارادایم تحلیلی این پژوهش سازمانگر اجتماعی و سازمانگر شخصی شرایط زمینهای فرآیند تنظیم هیجان زنان ایرانی را تشکیل میدهند. راهکارهای پردازشگری کنشپذیر شامل: وانهادگی، فرافکنی، گریز، واکنش زودانگیخته و پرخاشگری فعلپذیر هستند. راهکارهای پردازشگری کنشگر شامل: بازپردازشگری، دگرپرستی، حمایتجویی، چالشگری و چارهگری هستند. همچنین بررسی مقوله بازمانه عاطفی نشان داد راهکارهای تنظیم هیجان گوناگون میتوانند با پیامدهای مثبت و منفی همراه باشند. نتایج پژوهش افزون بر این که مفهومپردازی کلاسیک تنظیم هیجان را شامل میگردد، مقولههای جامعتری را در این گستره مورد نظر قرار داده است که برگرفته از دادههای وابسته به فرهنگ میباشند.
همت نورعلی؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ غلامحسین مکتبی
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز مشتمل بر 538 نفر در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در این پژوهش ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز مشتمل بر 538 نفر در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. در نهایت بر اساس لیست دانشآموزان دوره اول متوسطه 30 دانشآموز که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. پژوهش حاضر یک تحقیق آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری (2 ماهه) با گروه گواه بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی، پرسشنامه بهزیستی مدرسه و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. اعضای گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان استعدادهای درخشان دورههای اول متوسطه شهر اهواز مؤثر بوده است. همچنین در مرحله پسآزمون و پیگیری، بین گروه آزمایشی و گروه گواه، در میزان سازگاری، بهزیستی مدرسه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنیداری وجود دارد. بر این اساس آموزش مهارتهای تنظیم شناختی هیجان میتواند بهعنوان یک روش مداخلهای مفید جهت افزایش سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم شناختی هیجانی و در نتیجه کارآمدی بهتر دانشآموزان بکار رود.
محبوبه محمودنژاد؛ احمد کربلایی محمد میگونی؛ مهرداد ثابت
چکیده
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی ایدهپردازی خودکشی و خشونت بینفردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواریهای تنظیم هیجان و صفات سنگدلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونهبرداری آسان انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی ایدهپردازی خودکشی و خشونت بینفردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواریهای تنظیم هیجان و صفات سنگدلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونهبرداری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شناختهای خودکشی، پرسشنامه حالت- صفت بیان خشم، پرسشنامه آسیب کودکی، پرسشنامه دشواریهای تنظیم هیجان و پرسشنامه صفات سنگدلی- فقدان همدلی بود. تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد فقدان عاطفه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و غفلت ایدهپردازی خودکشی را پیشبینی میکنند. همچنین تحلیل دادهها نشان داد سنگدلی، دشواری در رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی و آزار عاطفی خشونت بینفردی را پیشبینی میکنند. از این رو، پیشنهاد میشود بر محیطهایی که این کودکان در آن رشد مییابند به ویژه محیطهای خانوادگی آنها و بر تعاملات بین والدین و کودکان که احتمالاً حاکی از غفلت و توهین و بیتوجهی به کودک است، تمرکز شود.
محمدعلی بشارت
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 19-38
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش واسطهای خودتنظیمگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. ششصد و دوازده نفر (282 مرد، 330 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال(AAI) ، "مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS) و فرم کوتاه مقیاس خودتنظیمگری ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش واسطهای خودتنظیمگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. ششصد و دوازده نفر (282 مرد، 330 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال(AAI) ، "مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS) و فرم کوتاه مقیاس خودتنظیمگری (SRI-S) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی رابطهی منفی معنیدار و بین سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی رابطهی مثبت معنیدار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خودتنظیمگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی تأثیر واسطهای دارد. سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن از طریق خودتنظیمگری در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیشبینی میکنند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که تأثیر واسطهای خودتنظیمگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است.