معصومه نظری؛ مجید یوسفی افراشته؛ ذکراله مروتی
چکیده
پژوهش حاضر اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت را بر یادآوری واژههای با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی مورد بررسی قرار داد. روش پژوهش از نوع مداخلهای(نیمه آزمایشی) با طرح عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در بازهی سنی 15 تا 16 سال بود، که در سال تحصیلی 98-97 در پایه دهم در دبیرستانهای شهر ...
بیشتر
پژوهش حاضر اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت را بر یادآوری واژههای با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی مورد بررسی قرار داد. روش پژوهش از نوع مداخلهای(نیمه آزمایشی) با طرح عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در بازهی سنی 15 تا 16 سال بود، که در سال تحصیلی 98-97 در پایه دهم در دبیرستانهای شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20) به منظور غربالگری در میان 150 نفر از دانش آموزان -به روش در دسترس- توزیع گردید. در مرحلهی بعد، به طور تصادفی 40 نفر از دانش آموزان(20 نفر با ناگویی هیجانی) و (20 نفر بدون ناگویی هیجانی) انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت همتا قرار داده شدند. پس از اجرای پیش آزمون واژههای با بار عاطفی برای هر دو گروه، گروه آزمایش 4 جلسهی 45 دقیقهای تحت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت قرار گرفت و سپس، پس آزمون واژههای با بار عاطفی برای هر دو گروه اجرا شد. دادهها با آزمونهای آماری توسط نسخه 22 نرم افزار SPSS تحلیل گردید. برای پاسخ به سوالهای پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغییری و تحلیل کواریانس تک متغییری استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تفاوت معنی دار مربوط به یادآوری واژههای با بار منفی در گروهی است که آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت دریافت کرده بودند، دریافت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت در یادآوری واژههای با بار عاطفی مثبت و خنثی در دو گروه با و بدون ناگویی هیجانی تفاوت معنیداری نداشت.
زهرا منصورنژاد؛ مختار ملک پور؛ امیر قمرانی؛ احمد یارمحمدیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.