روانشناسی تربیتی
حسن جرفی؛ غلامحسین عبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سواد عاطفی بر خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی میباشد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطه شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است که از بین آنها تعداد ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سواد عاطفی بر خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی میباشد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطه شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است که از بین آنها تعداد 40 نفر از طریق روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از شروع آزمایش هدف از اجرای مطالعه برای آن ها تشریح شد وپس از ایجاد آمادگی به طور همزمان ازهر دو گروه آزمودنیها خواسته شد تا پرسشنامه نظم-جویی هیجانی گراس و جان، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی منجمیزاده و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران را تکمیل نمایند ( پیش آزمون) . سپس آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش سواد عاطفی شرکت داده شدند اما آزمودنیهای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند (اجرای متغیر آزمایش ). پس از برگزاری جلسات آموزشی هر دو گروه برای بار دوم به سه پرسشنامه قبلی پاسخ دادند و بعد از گذشت 45 روز بار دیگر پرسشنامههای پژوهش را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازههای تکراری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش سواد عاطفی بر بهبود خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان مؤثر میباشد و پس از 45 روز آموزش سواد عاطفی بر متغیرهای خود نظم جویی هیجانی ، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثر بخشی اشته است .
عبدالناصر جوان مجرد؛ علی اکبر شیخی فینی؛ حسین زینلی پور؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای اجرای پژوهش، تعداد 600 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس، آنها مقیاسهای کیفیت برنامه درسی، اشتیاق تحصیلی ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای اجرای پژوهش، تعداد 600 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس، آنها مقیاسهای کیفیت برنامه درسی، اشتیاق تحصیلی و سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی روانشناختی) را تکمیل کردند. دادههای حاصله با استفاده از نرمافزار آماری Amos24 با رویکرد مدل مسیر و به کمک آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (r = 0.47, p < 0.01). همچنین، خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان در رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان نقش میانجیگری جزئی ایفا میکند (0.23). بنابراین، با بهبود کیفیت برنامه درسی رشتههای تحصیلی و حس خودکارآمدی روانشناختی در دانشجویان میتوان اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقا داد.