مونا ایسوند؛ حسین بقولی؛ حجت اله جاویدی؛ مجید برزگر
چکیده
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای میگذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی ...
بیشتر
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای میگذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیکهای روان پزشکی بود. 45 نفر از بیماران به صورت گمارش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) کاربندی گردیدند. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو(1991)، انعطافپذیری شناختی دنیس و واندروال(2010)، تابآوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازهگیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان دادند بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معناداری وجود دارد. در اثربخشی دو روش بر انعطاف پذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچکدام از درمانها بر تاب آوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد میتوانند به عنوان روشهای کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانههای افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروههای مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
فرزین باقری شیخانگفشه؛ زینب شریفی پور چوکامی؛ خزر تاج بخش؛ عارفه حمیده مقدم؛ وحید حاجی علیانی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش استفاده از شبکههای اجتماعی، انعطافپذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیشبینی کرونا فوبیا دانشآموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در مطالعه حاضر، 170دانشآموز به صورت روش نمونهگیری در دسترس ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش استفاده از شبکههای اجتماعی، انعطافپذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیشبینی کرونا فوبیا دانشآموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در مطالعه حاضر، 170دانشآموز به صورت روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری دادهها ازپرسشنامههای ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2019)؛ استفاده از شبکههای اجتماعی شی و همکاران (2014)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و حساسیت اضطرابی تیلور و همکاران (2007) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از شبکههای اجتماعی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا همبستگی مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در مقابل، بین انعطافپذیری شناختی با کرونا فوبیا رابطه منفی معناداری بدست آمد (01/0>P). نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پژوهش به طور معناداری توانستند 61 درصد از تغییرات کرونا فوبیا را پیشبینی کنند. نتیجه گرفته میشود که بین شبکههای اجتماعی، انعطافپذیری شناختی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا دانشآموزان رابطه مستقیمی وجود دارد. از آنجایی که دو سال از شیوع کووید-19 گذشته است و همچنان این ویروس کشنده در حال جهش است، لازم است تدابیری در جهت کنترل استفاده از شبکههای اجتماعی و افزایش سلامت روانشناختی دانشآموزان اتخاذ گردد.