روانشناسی تربیتی
سارا دیبازر؛ زینب صبوری؛ لیلا میرزایی؛ راضیه صفاری فرد؛ زهرا نقش
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی تابآوری تحصیلی در رابطه بین خودباوری تحصیلی و نگرش به آینده شغلی با مشغولیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بود. این پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. به این منظور تعداد 202 دانشجو به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامههای مشغولیت تحصیلی (Reeve,2013)؛ ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی تابآوری تحصیلی در رابطه بین خودباوری تحصیلی و نگرش به آینده شغلی با مشغولیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بود. این پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. به این منظور تعداد 202 دانشجو به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامههای مشغولیت تحصیلی (Reeve,2013)؛ خودباوری تحصیلی (Nori, Jafari & Saadatmand, 2014)؛ نگرش به آینده شغلی Hasanlu, Hassannejad & Khazaeipol,2016 و تابآوری تحصیلی (Samuels, 2004) در بین آنها توزیع شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار Amos نسخه 24 انجام گرفت. برای سنجش روابط غیرمستقیم از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی متغیرهای پژوهش در سطح 01/0>p رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در مسیرخودباوری تحصیلی به مشغولیت تحصیلی (066/0=β) که در سطح p>0.05 از لحاظ آماری معنیدار نبود بنابراین این فرضیه تأیید نشد. مسیر نگرش به آینده شغلی به مشغولیت تحصیلی (185/0=β)، مسیر خودباوری تحصیلی به تابآوری تحصیلی (301/0=β)، مسیر نگرش به آینده شغلی به تابآوری تحصیلی (492/0=β)، مسیر تابآوری تحصیلی به مشغولیت تحصیلی (350/0=β) که همگی در سطح p<0.01 از لحاظ آماری معنیدار بوذند وتمام این فرضیه ها شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی دارای برازش مطلوبی است و گام مهمی در راستای شناخت عوامل مؤثر در مشغولیت و انگیزش تحصیلی دانشجویان بهحساب میآید و میتواند بهعنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامههای پیشگیری از افت تحصیلی و بیانگیزگی تحصیلی دانشجویان، مفید واقع شود.
روانشناسی تربیتی
مسلم امیری؛ جواد مصرآبادی؛ ابوالفضل فرید؛ سیاوش شیخعلیزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی حوزههای اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی در مطالعات گذشته و بر اساس مرور نظاممند انجام شد. جستجوی سوابق پژوهشی با استفاده از پایگاههای الکترونیکی متعدد داخلی، با استفاده از کلیدواژه-های: تئوری انتخاب، ویلیام گلسر یا ویلیام گلاسر، واقعیتدرمانی، واقعیتدرمانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی حوزههای اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی در مطالعات گذشته و بر اساس مرور نظاممند انجام شد. جستجوی سوابق پژوهشی با استفاده از پایگاههای الکترونیکی متعدد داخلی، با استفاده از کلیدواژه-های: تئوری انتخاب، ویلیام گلسر یا ویلیام گلاسر، واقعیتدرمانی، واقعیتدرمانی گروهی، مدرسهکیفی یا مدارسکیفی، مدرسه گلسری یا مدارس گلسری، مدیریت راهبرانه، فرزندپروری مسالمتآمیز، فرزندپروری مبتنی بر تئوری انتخاب، تربیت فرزند بر اساس تئوری انتخاب و روانشناسی کنترل درونی انجام شد. محتوای مقالات بعد از استخراج، با چکلیست prisma مورد ارزیابی کیفی قرارگرفته و جهت بررسی دادهها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 53 پژوهش با 62 متغیر مورد بررسی انجام گرفت. بیشترین پژوهشها به ترتیب شامل حوزههای مهارتهای فردی و اجتماعی با 16پژوهش، روابط بینفردی با 15پژوهش، اختلالات هیجانی-خلقی با 15پژوهش، اختلالات مخرب رفتاری با 10 پژوهش، و حوزه تعللورزی با 6 پژوهش بودند. یافتهها نشان داد که حوزههای اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب در 5 طبقه اختلالات هیجانی-خلقی، اختلالات مخرب رفتاری، تعللورزی، روابط بین فردی و مهارتهای فردی و اجتماعی جای میگیرند. نتایج این مطالعه میتواند به عنوان یک جمعبندی به روشن شدن هر چه بیشتر حوزههای اثربخش تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی کمک کرده و یک نقشه جامع برای انجام مطالعات به صورت منسجمتر و با کیفیتتر برای پژوهشگران در تحقیقات آتی فراهم آورد.
روانشناسی تربیتی
آرش آخش؛ عسکر آتش افروز؛ منیجه شهنی ییلاق؛ مرتضی امیدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چندسطحی رابطه ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالش-انگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم و مهارتهای مطالعه ریاضی با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چندسطحی رابطه ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالش-انگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم و مهارتهای مطالعه ریاضی با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونهای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر، مقیاس ادراک دانشآموزان از فعالیتهای کلاسی جنتری و اسپرینگر، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران، مقیاس مهارتهای مطالعه ریاضی هوپر و نمرات نوبت اول درس ریاضی دانش-آموزان استفاده شد. دادهها به کمک مدلسازی خطی سلسلهمراتبی (HLM) تحلیل شد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (مهارتهای مطالعه ریاضی) و سطح 2 (میانگین مهارتهای مطالعه ریاضی کلاس، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم) به طور مثبت و معنیدار، پیشبین عملکرد ریاضی بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب مهارتهای مطالعه ریاضی و عملکرد ریاضی معنیدار بود. تفاوت عملکرد ریاضی در بین کلاسها و تفاوت کلاسها از لحاظ شیب مهارتهای مطالعه ریاضی و عملکرد ریاضی معنیدار بود. بر اساس تحلیل چندسطحی در این پژوهش میتوان نتیجه گرفت توجه به ارتقاء مهارتهای مطالعه ریاضی دانشآموزان و متغیرهای کلاسی (میانگین مهارتهای مطالعه ریاضی کلاس، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم) منجر به بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان و نگرش مثبت آنها نسبت به این درس خواهد شد.
روانشناسی تربیتی
نسرین طاهری اصغری؛ شهرام واحدی؛ داود طهماسب زاده شیخلار؛ ;کیومرث تقی پور؛ حسن صبوری مقدم
چکیده
هدف از این مطالعه سنجش اثربخشی رویکرد تدریس مغز محور بر انگیزه یادگیری به موضوع فیزیک در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه است. در این پژوهش نیمهآزمایشی از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری، شامل دانشآموزان دختر پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر تاکستان بوده که ۵۰ نفر بهصورت نمونه در دسترس از بین ...
بیشتر
هدف از این مطالعه سنجش اثربخشی رویکرد تدریس مغز محور بر انگیزه یادگیری به موضوع فیزیک در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه است. در این پژوهش نیمهآزمایشی از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری، شامل دانشآموزان دختر پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر تاکستان بوده که ۵۰ نفر بهصورت نمونه در دسترس از بین آنها انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش یادگیری نسبت به فیزیک، نوشتههای روزانه و مصاحبههای ساختاریافته از دانشآموزان بود. پس از برگزاری پیشآزمون، گروه آزمایش به مدت هشت هفته به کمک روش مغز موضوع دینامیک ( قوانین نیوتن) را آموزش دیدند، و پس از پایان مداخله پسآزمون برگزار شد. از تحلیل کوواریانس، آزمون یومان - ویتنی، و کروکسال والیس برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها نشان داد دانشآموزان گروه آزمایش، انگیزه یادگیری بیشتری نسبت به گروه کنترل دارند و در خرده مقیاسهای انگیزش درونی، هدف و خودکارآمدی شاهد برتری معناداری آنها بودیم، هر چند تفاوتی در میانگین خرده مقیاس خودمختاری و شغل وجود داشت، اما معنادار نبود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت آموزش مغز محور میتواند بهعنوان مداخلهای مؤثر برای افزایش انگیزه نسبت به فیزیک مورداستفاده معلمان و مشاوران قرار گیرد
روانشناسی تربیتی
امین شریفی؛ مسعود فضیلت پور؛ محبوبه فولاد چنگ؛ فرهاد خرمایی
چکیده
استد لال اخلاقی یکی از مؤلفه های اصلی در میان رویکردهای مختلف در فلسفه اخلاق است. پژوهش حاضر باهدف ارائة مدلی تبیینی از استدلال اخلاقی بر اساس ویژگیهای شخصیتی انجام شد. بدین منظور ویژگیهای شخصیتی بهعنوان متغیر برونزاد و متغیر ذهنآگاهی بهعنوان متغیر واسطهای سطح اول و نظام ارزشی بهعنوان متغیر واسطهای سطح دوم و متغیر ...
بیشتر
استد لال اخلاقی یکی از مؤلفه های اصلی در میان رویکردهای مختلف در فلسفه اخلاق است. پژوهش حاضر باهدف ارائة مدلی تبیینی از استدلال اخلاقی بر اساس ویژگیهای شخصیتی انجام شد. بدین منظور ویژگیهای شخصیتی بهعنوان متغیر برونزاد و متغیر ذهنآگاهی بهعنوان متغیر واسطهای سطح اول و نظام ارزشی بهعنوان متغیر واسطهای سطح دوم و متغیر استدلال اخلاقی بهعنوان متغیر درونزاد در نظر گرفته شد. شرکتکنندگان شامل ۴۰۰ نفر از دانشجویان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای از دانشکدههای دانشگاه شیراز انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (Goldberg ، 1999)، پرسشنامه ذهنآگاهی ( Brown & Ryan، 2003)، پرسشنامه ارزشهای فردی (Schwartz ، 1994) و پرسشنامه استاندارد استدلال اخلاقی (Rest ، 1973) بود که پس از وارسی پایایی و روایی مورداستفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شد. یافتهها حاکی از آن بود که از بین پنج عامل بزرگ شخصیت، ویژگیهای توافقپذیری، وظیفه مداری و گشودگی به تجربه رابطه مثبت و معنیداری با استدلال اخلاقی دارند. همچنین، از بین پنج عامل بزرگ شخصیت، ویژگیهای توافقپذیری، ثبات هیجانی و گشودگی به تجربه رابطه مثبت و معنیداری با ذهنآگاهی نشان دادند. بعلاوه، ارزشهای فردی تعالی خود و ارتقای خود به همراه ذهنآگاهی، بین ویژگیهای شخصیتی ثبات هیجانی، گشودگی به تجربه، توافقپذیری و استدلال اخلاقی نقش واسطهای ایفا کردند. یافتهها در قالب نظریهها و یافتههای موجود موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
روانشناسی تربیتی
ابوالفضل نجاتی مهر؛ محمدسعید عبدخدائی؛ عباس فیروزآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشفقتورزی و فرسودگی شغلی معلمان با سابقه بالای 10 سال با توجه به نقش واسطهای تابآوری انجام شد. این پژوهش که با روش همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری انجام شد، نمونهای به حجم 372 معلم با سابقه کاری بالای ده سال به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات مقیاسهای خودشفقتورزی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشفقتورزی و فرسودگی شغلی معلمان با سابقه بالای 10 سال با توجه به نقش واسطهای تابآوری انجام شد. این پژوهش که با روش همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری انجام شد، نمونهای به حجم 372 معلم با سابقه کاری بالای ده سال به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات مقیاسهای خودشفقتورزی نف، تابآوری کانر و دیویدسون و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-26 و AMOS-25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم خودشفقتورزی بر فرسودگی-شغلی (003/0>p، 27/0-=β) و اثر غیرمستقیم آن به واسطه تابآوری (001/0>p، 28/0-=β) از نظر آماری معنادار هستند. تابآوری نیز اثر مستقیم معناداری بر فرسودگی شغلی دارد (002/0>p، 43/0- =β). همچنین 42 درصد از واریانس فرسودگیشغلی بر اساس خودشفقت-ورزی و تابآوری قابل تبیین است. با این تفاسیر خودشفقتورزی میتواند یک متغیر مهم و مرتبط با فرسودگی شغلی باشد، زیرا به واسطه اثرگذاری بر تابآوری فرد را توانمند میکند تا بتواند هنگام مواجه شدن با مشکلات و سختیهای زندگی کنترل شرایط را در دست گیرد و بدون قضاوت خود، با مهربانی نسبت به خود و آگاهی کامل نسبت به جنبههای مختلف مشکل، آن را قبول میکند و جهت غلبه بر مشکل با آن رو به رو میشود و به این ترتیب از شدت فرسودگی شغلی بکاهد.
روانشناسی تربیتی
سارا ابراهیمی؛ زینب لکی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای استفاده مشکلآفرین از اینترنت در رابطه بین ارتکاب زورگویی سایبری و عوامل روانشناختی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی1401-1400بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 325 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای استفاده مشکلآفرین از اینترنت در رابطه بین ارتکاب زورگویی سایبری و عوامل روانشناختی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی1401-1400بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 325 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تجربه زورگویی-قربانی سایبری (آنتونیادو، ککینوس و مارکوس، 2016)،مقیاس غربالگری استفاده پرخطر و مشکلآفرین از اینترنت (جلنچیک، ایکوف، کریستاکیس، براون و همکاران، 2014)،مقیاس کوتاه افسردگی-شادی (جوزف، لاینلی، هارود، لویس و همکاران، 2004)،مقیاس عزت نفس(روزنبرگ، 1965) و مقیاس بازنگریشده پیوند اجتماعی(لی و رابینز، 1998) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد بین افسردگی با استفاده مشکلآفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنیدار و مستقیم، بین عزت نفس با استفاده مشکلآفرین از اینترنت رابطه منفی و غیرمعنیدار و با زورگویی سایبری رابطه منفی و معنیدار و مستقیم، بین پیوند اجتماعی با استفاده مشکلآفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه منفی و معنیدار و مستقیم و بین استفاده مشکلآفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. اثر غیرمستقیم متغیرهای افسردگی و پیوند اجتماعی بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکلآفرین از اینترنت، از نظر آماری معنیدار و اثر غیرمستقیم عزت نفس بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکلآفرین از اینترنت، از نظر آماری معنیدار نبود. یافتههای مطالعه حاضر بر بینش ارتباط استفاده مشکلآفرین از اینترنت و ارتکاب زورگویی سایبری با عوامل روانشناختی افزود.
روانشناسی تربیتی
ایمان فرج اله چعبی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ناصر امینی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بودند. نمونه اول پژوهش شامل 152 نفر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بودند. نمونه اول پژوهش شامل 152 نفر دانشجو بود که از میان هفت دانشکده و با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. سپس افراد انتخابشده به پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک نمره بالاتر از انحراف معیار بود، جدا شدند. سپس از میان آنها 60 نفر به-صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروههای آزمایشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی را دریافت کردند، در حالی که روی گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. در این پژوهش از مقیاس اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم و پرسشنامه اجتناب تجربهای چندبعدی گامز، جهت جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تکمتغیری و در نرمافزار SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی اثرگذار است (0001/0p< ،71/29F=)؛ با این حال، اثربخشی طرحواره درمانی بیشتر از درمان فعالسازی رفتاری بود (002/0p<). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان از طرحواره درمانی و نیز درمان فعالسازی رفتاری برای کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی استفاده کرد.
روانشناسی تربیتی
لیلا قاسمی؛ سحر صفرزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی کیفیت روابط مادر- کودک بر اساس ابعاد خردمندی و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی با میانجیگری فقدان لذتجویی در مادران کودکان اتیسم مبتلا به شهر اهواز بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان اتیسم در شهر اهواز بوده که 200 نفر از این مادران به روش در دسترس از مدارس کودکان اتیسم انتخاب و مورد آزمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی کیفیت روابط مادر- کودک بر اساس ابعاد خردمندی و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی با میانجیگری فقدان لذتجویی در مادران کودکان اتیسم مبتلا به شهر اهواز بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان اتیسم در شهر اهواز بوده که 200 نفر از این مادران به روش در دسترس از مدارس کودکان اتیسم انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای کیفیت روابط مادر- کودک پیانتا (1994)، پرسشنامه سه بعدی خردمندی آردلت (2003)، فرم کوتاهشده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004) و پرسشنامه فقدان لذتجویی سنایت و همکاران (1995) بود. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان دادند بین همه ضرایب مسیر به جز احساس تنهایی خانوادگی به کیفیت روابط مادر- کودک، بعد عاطفی خردمندی به فقدان لذتجویی، احساس تنهایی رمانتیک به فقدان لذتجویی و احساس تنهایی اجتماعی به فقدان لذتجویی معنیدار بودند. همچنین در نتایج نیز مشخص شد بین بعد شناختی و انعکاسی خردمندی، و احساس تنهایی خانوادگی، با کیفیت روابط مادر- کودک از طریق میانجیگری فقدان لذتجویی رابطه غیرمستقیم وجود دارد. اما بین بعد عاطفی خردمندی، و احساس تنهایی رمانتیک و احساس تنهایی اجتماعی، با کیفیت روابط مادر- کودک از طریق میانجیگری فقدان لذتجویی رابطه غیرمستقیم مشاهده نشد.
روانشناسی تربیتی
روح الله رهدار؛ مریم زارع؛ مهدی رحیمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر دستیابی به درک بهتر از رابطه بین تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری با فرسودگی اجتماعی-بافتی معلمان از طریق واسطهگری راهبردهای کنشگرانه (خودتنظیمی و همتنظیمی) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ میباشد. بر همین اساس تعداد ۳۸۶ معلم از ۳۶ مدرسه پسرانه و دخترانه دورههای ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر زاهدان، به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر دستیابی به درک بهتر از رابطه بین تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری با فرسودگی اجتماعی-بافتی معلمان از طریق واسطهگری راهبردهای کنشگرانه (خودتنظیمی و همتنظیمی) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ میباشد. بر همین اساس تعداد ۳۸۶ معلم از ۳۶ مدرسه پسرانه و دخترانه دورههای ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر زاهدان، به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش، از پرسشنامه راهبردهای کنشگرانه، فرسودگی اجتماعی-بافتی معلمان و تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری Pietarinen et al. (2013) استفاده شد. یافتههای حاصل از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos نشان داد که تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری بهصورت مستقیم، منفی و معناداری در هر دو مدل خودتنظیمی و همتنظیمی، فرسودگی اجتماعی-بافتی معلمان را پیشبینی میکند. همچنین تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری با نقش واسطهای خودتنظیمی، فرسودگی بافتی- اجتماعی معلمان را بهصورت منفی و معناداری پیشبینی کرده است. از سوی دیگر تناسب ادراک شده معلم و محیط کاری با نقش واسطهای همتنظیمی، فرسودگی اجتماعی-بافتی معلمان را بهصورت مثبت و معناداری پیشبینی کرده است. پرداختن به چنین راهبردهایی در این واقعیت نهفته است که یادگیری و استفاده از آنها به ادراکی که معلم از تناسب بین خود و جو سازمانی موجود در مدارسه دارد وابسته است، و در نتیجه استفاده از این راهبردها تاثیر قابل ملاحظه ای بر فرسودگی معلمان دارد.
روانشناسی تربیتی
محسن آربزی؛ مسعود فضیلت پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری انگیزه درونی و بهزیستی تحصیلی با واسطهگری غرقگی تحصیلی انجام شد. به منظور انجام پژوهش 356 نفر از دانشآموزان (119 پسر، 237 دختر) دوره اوّل متوسطه شهرستان اوز (واقع در جنوب استان فارس) که در سال تحصیلی 1402 -1401 مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند؛ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری انگیزه درونی و بهزیستی تحصیلی با واسطهگری غرقگی تحصیلی انجام شد. به منظور انجام پژوهش 356 نفر از دانشآموزان (119 پسر، 237 دختر) دوره اوّل متوسطه شهرستان اوز (واقع در جنوب استان فارس) که در سال تحصیلی 1402 -1401 مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامههای انگیزه درونی (چوی و همکاران، 2010)، غرقگی تحصیلی (مارتین و جکسون، 2008) و بهزیستی تحصیلی (تومینین-سوینی و همکاران، 2012) پاسخ دادند. جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-24 استفاده شد. مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از روش بیشینه درستنمایی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انگیزه درونی بهزیستی تحصیلی را به صورت مستقیم ( 42/0 = β، 009/0 = p) و از طریق غرقگی تحصیلی به طور غیرمستقیم (07/0 = β، 015/0= p) پیشبینی میکند. غرقگی تحصیلی علاوه بر نقش واسطهگری، به صورت مستقیم (14/0 = β، 012/0 = p) نیز بهزیستی تحصیلی را پیشبینی میکند. یافتههای این پژوهش به لحاظ نظری شامل مضامین جدیدی است. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر تأییدکننده نقش انگیزه درونی و غرقگی تحصیلی به عنوان پیشایندهای درونفردی در تسهیل رخ دادن بهزیستی تحصیلی دانشآموزان است.
روانشناسی تربیتی
سیما مولایی؛ مریم کورورش نیا؛ مریم زرنقاش
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی الگوهای ارتباطی خانواده با تابآوری روانشناختی؛ با واسطهگری طرحوارههای ناسازگار و نقشهای جنسیتی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی در قالب یک مدل علّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاههای شیراز و شهید باهنر کرمان بود که از بین آنان 400 نفر دانشجو انتخاب شدند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی الگوهای ارتباطی خانواده با تابآوری روانشناختی؛ با واسطهگری طرحوارههای ناسازگار و نقشهای جنسیتی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی در قالب یک مدل علّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاههای شیراز و شهید باهنر کرمان بود که از بین آنان 400 نفر دانشجو انتخاب شدند که به دلیل حذف موارد پرت 388 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش الگوی ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، مقیاس طرحوارههای ناسازگار یانگ (1990)، مقیاس نقشهای جنسیتی بم (1974)، مقیاس تابآوری فرایبورگ و همکاران (۲۰۰۵) بودند. برای تحلیل دادهها از تحلیل مسیر در نرم افزار ایموس استفاده گردید. نتایج تحلیل مدل اولیه براساس شاخصهای برازش نشان داد مدل اصلاح شده برازش مطلوبی باداده-ها داشت. همچنین، مشخص شد که طرحوارههای ناسازگار به عنوان واسطهی اول و نقش جنسیتی زنانه به عنوان واسطه دوم بین رابطهی همنوایی و تابآوری نقش واسطهگری ایفاء میکند. براین اساس میتوان نتیجه گرفت که اگر در خانواده روابط موثری را بتوان ایجاد کرد میتوان طرحوارههای سازگار و نقشهای جنسیتی را به خوبی در افراد ایجاد کرد و در نهایت آنان را برای کنار آمدن با مشکلات و تابآوری آماده کرد.
روانشناسی تربیتی
محمد دریکوند؛ مسلم دانش پایه؛ عاطفه مازوساز؛ سید جواد حسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حساسیت اضطرابی در رابطه بین تعلق به مدرسه با بهزیستی تحصیلی بود. طرح پژوهش همبستگی و ازنوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهران تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل 256 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حساسیت اضطرابی در رابطه بین تعلق به مدرسه با بهزیستی تحصیلی بود. طرح پژوهش همبستگی و ازنوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهران تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل 256 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. افراد نمونه به پرسشنامههای، احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004)، حساسیت اضطرابی (فلوید و همکاران، 2005) و بهزیستی تحصیلی (تومینن و همکاران، 2012)، پاسخ دادند. تحلیل دادهها با روش الگویابی مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار Spss و Amos نسخه 26 انجام شد. نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی بین تعلق به مدرسه و بهزیستی تحصیلی دارای نقش میانجی است و دارای رابطه منفی و معنیدار است (p<0/01). همچنین، بین احساس تعلق به مدرسه و بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت و معنیدار است (p<0/01). بر پایه یافتههای پژوهش مشخص شد هر چه میزان تعلق به مدرسه بالاتر باشد، حساسیت اضطرابی کاهش، در نتیجه بهزیستی تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد.
روانشناسی تربیتی
پوران احمدی شولی؛ حسین افلاکی فرد؛ صفورا خاتمه مربوئیه؛ احسان کشتورز کندازی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر سرسختی تحصیلی دانشآموزان دختر در طول پاندمی کروناویروس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر متوسطۀ دوم سال یازدهم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از این جامعه، نمونهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر سرسختی تحصیلی دانشآموزان دختر در طول پاندمی کروناویروس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر متوسطۀ دوم سال یازدهم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) به روش نمونهگیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکتکنندگان دو گروه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون پرسشنامه سرسختی تحصیلی (RAHS) را تکمیل کردند و در این میان گروه آزمایش طی 8 جلسۀ 120 دقیقهای تحت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS (ویرایش 25) انجام گرفت. تحلیل دادهها نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی منجر به افزایش میانگین نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش در سرسختی تحصیلی و مولفههای آن شامل تعهد شخصی، چالشپذیری و کنترل عواطف نسبت به گروه کنترل شده است (0/01>p). با توجه به یافتهها، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی مداخلۀ موثری برای بهبود سرسختی تحصیلی دانشآموزان است.
روانشناسی تربیتی
زینب رحیمی؛ فریبرز درتاج
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای هوش اخلاقی و هوش هیجانی در رابطه با رشد اخلاقی و خردمندی دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 99-1398 با حجم 15،000 نفر بود. اندازه نمونه 240 نفر fh روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. ابزارهای ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای هوش اخلاقی و هوش هیجانی در رابطه با رشد اخلاقی و خردمندی دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 99-1398 با حجم 15،000 نفر بود. اندازه نمونه 240 نفر fh روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. ابزارهای اندازهگیری شامل مقیاس میکرو وبستر (WS، 2007)، هوش هیجانی شرینگ (EIQ، 1999)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (MIQ، 2005) و مبانی اخلاقی گراهام (MFQ، 2007) بودند. یافتهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و استفاده از نرمافزار AMOS.v22 و SPSS.v23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رشد اخلاقی (P=0.001)، هوش اخلاقی (P=0.001) و هوش هیجانی (P=0.019) با خردمندی رابطه مستقیم و معناداری دارند. همچنین، رابطه غیرمستقیم بین رشد اخلاقی و خردمندی از طریق واسطه هوش اخلاقی معنادار بود (P=0.01). بنابراین، مدل تحقیق، مناسب بوده و هوش اخلاقی نقش واسطهای در رابطه بین رشد اخلاقی و خردمندی دارد. این تحقیق بینشهای ارزشمندی را در مورد پویایی پیچیده بین رشد اخلاقی، هوش هیجانی و خرد ارائه میدهد.مدل ارائه شده در این تحقیق به درک دقیق این سازهها کمک میکند و بر اهمیت رشد اخلاقی و هوش هیجانی در محیطهای آموزشی برای پرورش خردمندی در بین دانشجویان تأکید میکند. پیامدهای این تحقیق به متخصصان آموزشی، سیاستگذاران و روانشناسان گسترش مییابد و از آنها میخواهد که توسعه هوش اخلاقی و هیجانی در دانشجویان را برای پرورش خردمندی در اولویت قرار دهند.
روانشناسی تربیتی
فاطمه نعمتی؛ سید موسی گلستانه؛ مهناز جوکار
چکیده
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ...
بیشتر
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر و پسر پایههای ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 503 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. از مقیاسهای خودکارآمدی موریس(2001)، پرسشنامه تابآوری دی کارولی و جان ساگون (2014) و پرسشنامه خوشبینی شیر و کارور (1985) استفادهشده است. تحلیل دادهها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرمافزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخص های برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوشبینی و خودکارآمدی به تابآوری در دوره نوجوانی معنادار بودند. همچنین، مسیر خوشبینی بهصورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تابآوری معنادار است. باتوجهبه یافتههای این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک میشویم تأثیر خوشبینی کمتر شده و همچنین بین خوشبین با تابآوری از طریق میانجیگری خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری هست.
روانشناسی تربیتی
مهدی امیراحمدی؛ صغری ابراهیمی قوام؛ فریبرز درتاج؛ کامران شیوندی چلیچه؛ علی دلاور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اثربخشی بستهی آموزشی دیداری-کلامی مبتنی بر محرکهای هیجانی مثبت، بر سرعت پردازش و کارکرد حافظهی کاری دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس گردآوری دادهها، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش آماری شامل تمام دانشآموزان مراجعهکننده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اثربخشی بستهی آموزشی دیداری-کلامی مبتنی بر محرکهای هیجانی مثبت، بر سرعت پردازش و کارکرد حافظهی کاری دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس گردآوری دادهها، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش آماری شامل تمام دانشآموزان مراجعهکننده به مراکز توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تشخیص اختلال یادگیری نارساخوانی گرفته بودند و در دامنهی سنی 9 تا 12 سال بودند. با توجه به طرح نیمهآزمایشی، دو گروه آزمایش و کنترل برای انجام پژوهش در نظر گرفته شد و برای هر گروه، 15 نفر به روش نمونهگیری در دسترس برای هر مراکز و روش تصادفی ساده، در مرکزی که آموزش انجام شد، انتخاب شدند. در مرحله بعد با بهرهگیری تست هوش وکسلر4 و با توجه به شاخصهای حافظهی فعال و سرعت پردازش، 30 دانشآموز انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه آموزشی بستهی آموزشی و گروه کنترل، فقط آموزشهای عادی را دریافت کردند. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، نتایج نشان داد بستهی آموزشی دیداری-کلامی مبتنی بر محرکهای هیجانی، بر سرعت پردازش و کارکرد حافظهی کاری دانشآموزان نارساخوان اثر دارد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که این بستهی آموزشی باعث بهبود سرعت پردازش و کارکرد حافظهی کاری دانشآموزان نارساخوان شده و از این بسته و تمرینات مرتبط میتوان در آموزش این گروه دانشآموزان استفاده کرد.
روانشناسی تربیتی
امیر مثنوی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ علی دلاور
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محیط یادگیری چند رسانهای سیار بر یادگیری و انتقال یادگیری مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دارای اختلال اوتیسم بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال اوتیسم شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بوده که نمونه پژوهش 4 نفر از دانشآموز پسر اختلال اوتیسم بودند که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محیط یادگیری چند رسانهای سیار بر یادگیری و انتقال یادگیری مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دارای اختلال اوتیسم بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال اوتیسم شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بوده که نمونه پژوهش 4 نفر از دانشآموز پسر اختلال اوتیسم بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه غربالگری کودکان اوتیسم با عملکرد بالا (Kasechi et al., 2013) و نیمرخ مهارت اجتماعی (2007)Bellini & Hopf بود. درنهایت برنامه محیط یادگیری چندرسانهای سیار طی 4 هفته و روزانه یک ساعت در اختیار آزمودنیها قرار داده شد. دادهها در سه مرحله خط پایه، یادگیری و انتقال جمعآوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد میانگین و سطح نمرههای یادگیری و انتقال یادگیری مهارتهای اجتماعی آزمودنیهای نخست، دوم و سوم، در مرحله یادگیری و انتقال نسبت به مرحله خط پایه افزایش داشته اما در آزمودنی چهارم، با موفقیت همراه نبود. براین اساس برنامه آموزشی مبتنی بر مدل محیط یادگیری چندرسانهای سیار، سبب بالابردن یادگیری و انتقال یادگیری مهارتهای اجتماعی یادگیرندگان دارای اختلال طیف اوتیسم میشود.
روانشناسی تربیتی
محسن آربزی؛ راضیه شیخ الاسامی
چکیده
Aim: This study investigated the structural relationship between the approach to learning and academic resilience with the mediation of academic self-regulation.Methods: The design of this research is descriptive-correlational research. Its statistical population was all junior high school students in Evaz City (located in the south of Fars province), and among them (1633 people), 285 student (96 boys, 189 girls) were selected by convenience sampling method and they answered the electronic version scale of academic resilience (Cassidy, 2016), approach to learning (Entwistle et al., 2006) and academic ...
بیشتر
Aim: This study investigated the structural relationship between the approach to learning and academic resilience with the mediation of academic self-regulation.Methods: The design of this research is descriptive-correlational research. Its statistical population was all junior high school students in Evaz City (located in the south of Fars province), and among them (1633 people), 285 student (96 boys, 189 girls) were selected by convenience sampling method and they answered the electronic version scale of academic resilience (Cassidy, 2016), approach to learning (Entwistle et al., 2006) and academic self-regulation (Hong & O'Neil, 2001) questionnaires.Results : The results of the study showed that all three types of deep, strategic, and surface learning approaches can significantly predict academic resilience; academic self-regulation and also mediate the relationship between learning approaches present in the research model and academic resilience. Academic self-regulation, in addition to the mediating role, directly predicts academic resilience.Conclusion : The findings of this research theoretically include new themes. Among the most important, we can mention the increased knowledge about the intrapersonal antecedents of academic resilience.
روانشناسی تربیتی
حسن جرفی؛ غلامحسین عبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سواد عاطفی بر خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی میباشد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطه شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است که از بین آنها تعداد ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سواد عاطفی بر خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی میباشد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطه شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است که از بین آنها تعداد 40 نفر از طریق روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از شروع آزمایش هدف از اجرای مطالعه برای آن ها تشریح شد وپس از ایجاد آمادگی به طور همزمان ازهر دو گروه آزمودنیها خواسته شد تا پرسشنامه نظم-جویی هیجانی گراس و جان، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی منجمیزاده و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران را تکمیل نمایند ( پیش آزمون) . سپس آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش سواد عاطفی شرکت داده شدند اما آزمودنیهای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند (اجرای متغیر آزمایش ). پس از برگزاری جلسات آموزشی هر دو گروه برای بار دوم به سه پرسشنامه قبلی پاسخ دادند و بعد از گذشت 45 روز بار دیگر پرسشنامههای پژوهش را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازههای تکراری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش سواد عاطفی بر بهبود خودنظمجویی هیجانی، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان مؤثر میباشد و پس از 45 روز آموزش سواد عاطفی بر متغیرهای خود نظم جویی هیجانی ، ارتباط بین فردی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثر بخشی اشته است .