سعید آریاپوران؛ الهام راستگو؛ مهدی عبداله زاده رافی
چکیده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامۀ افسردگی (بک و همکاران، 1974) استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی ) هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه کنترل در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دورۀ شیوع کووید-19 پیشنهاد میشود.
راضیه خواصی؛ محسن سعیدمنش؛ مهدیه عزیزی
چکیده
چکیدهدر این پژوهش به بررسی تاثیر برنامه درمانی تاب آوری پنسیلوانیا بر اهمال کاری و مولفه های اضطراب در نوجوانان تیز هوش کمال گرا شهرستان دزفول پرداخته شد. روش پژوهش آزمایشی، و در قالب طرح پژوهشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران نوجوان 12 تا 16 سال بود که به فراخوان پاسخ مثبت داده بودند. به کلینیک ...
بیشتر
چکیدهدر این پژوهش به بررسی تاثیر برنامه درمانی تاب آوری پنسیلوانیا بر اهمال کاری و مولفه های اضطراب در نوجوانان تیز هوش کمال گرا شهرستان دزفول پرداخته شد. روش پژوهش آزمایشی، و در قالب طرح پژوهشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران نوجوان 12 تا 16 سال بود که به فراخوان پاسخ مثبت داده بودند. به کلینیک دعوت شدند و پرسشنامه کمال گرایی را پر کردند سپس از بین آنها، کسانی که نمره کمال گرایشان بالا بود 30 نفر انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون بر روی هر دوگروه اجرا گردید و بعد از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (۱۹۸۴) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره و بررسی پیشفرض های تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که برنامه ی تاب آوری پنسلوانیا به کاهش اهمال کاری تحصیلی و اضطراب نوجوانان تیز هوش کمال گرا منجر شده است.
علیرضا شریفی اردانی؛ فرهاد خرمایی؛ محبوبه فولاد چنگ؛ مسعود فضیلت پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبیین مهارتهای اجتماعی فرزندان بر اساس منشهای اخلاقی والدین با توجه به نقش واسطهای سبکهای برخورد با هیجانات منفی فرزندان است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی –همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 84314 والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر یزد بودهاند. حجم نمونه 400 نفر بود که با استفاده از روش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تبیین مهارتهای اجتماعی فرزندان بر اساس منشهای اخلاقی والدین با توجه به نقش واسطهای سبکهای برخورد با هیجانات منفی فرزندان است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی –همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 84314 والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر یزد بودهاند. حجم نمونه 400 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت ، پرسشنامهی سبکهای برخورد والدین با هیجانات منفی فرزندان فابز و همکاران و پرسشنامهی منشهای اخلاقی خرمایی و قائمی استفاده شد. از نرمافزار SmartPls جهت تجزیهوتحلیل دادهها به روش مدلسازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد سبکهای حمایتی برخورد با هیجانها و منشهای اخلاقی با مهارت اجتماعی فرزندان رابطه مثبت معنیدار دارد، مسیر مستقیم منشهای اخلاقی به سبکهای غیرحمایتی برخورد با هیجانها معنیدار بود و اثر غیرمستقیم منشهای اخلاقی به مهارتهای اجتماعی بهواسطه سبکهای غیرحمایتی برخورد با هیجان نیز معنیدار است و همچنین منشهای اخلاقی بهطور مستقیم و بهواسطه کاهش شیوه منفی برخورد با هیجانات فرزندان میتواند منجر به مهارت اجتماعی در فرزندان گردد؛ بنابراین منشهای اخلاقی والدین نقش قابلتوجهی در تبیین اجتماعی سازی هیجانی فرزندان دارد.
اقبال زارعی؛ مریم مبصر؛ شیرین گل کریمپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی بر تکانشگری دانشآموزان پسر قلدر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر قلدر دوره اول متوسطه شهر بندرعباس در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی بر تکانشگری دانشآموزان پسر قلدر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر قلدر دوره اول متوسطه شهر بندرعباس در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز پسر قلدر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانشآموز). گروه آزمایش مداخله آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی (شکوهی یکتا و کاکابرایی، 1396) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. در این بین در گروه آزمایش 2 نفر و در گروه گواه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس قلدری ایلینویز (IBS) و پرسشنامه تکانشگری بارت (BIS) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرمافزار آماری 23SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی بر تکانشگری دانشآموزان پسر قلدر تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری با تمرکز بر مهارتهای مدیریت خشم، راهکارهای عملی مدیریت خشم و خودآموزی شناختی میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش تکانشگری دانشآموزان پسر قلدر مورد استفاده گیرد.
حسین شفیعی؛ محسن شاکری؛ مهدی رحیمی؛ مهدیه استبرقی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی در بهزیستی دانشآموزان دبیرستانی شهرستان اشکذر با واسطهگری قدردانی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر متوسطه اول اشکذر در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از جامعه مورد بررسی با استفاده از جدول مورگان کرجسی نمونهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی در بهزیستی دانشآموزان دبیرستانی شهرستان اشکذر با واسطهگری قدردانی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر متوسطه اول اشکذر در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از جامعه مورد بررسی با استفاده از جدول مورگان کرجسی نمونهای به حجم 274 دانشآموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژهش از طریق پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران، پرسشنامه قدردانی مورگان و همکاران و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف جمعآوری شدند و با روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Amos-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی به صورت مثبت و معنادار قدردانی (73/0 = β) و بهزیستی روانی (63/0 = β) را پیشبینی میکند. نتایج همچنین نشان داد که قدردانی به صورت مثبت و معنادار بهزیستی روانی (42/0 = β) را پیشبینی میکند. نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد که در رابطه بین حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی، متغیر قدردانی میتواند نقش واسطهای داشته باشد. در نهایت نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار میباشد. بنابراین با افزایش حمایت اجتماعی میتوان بهزیستی روانی نوجوانان را ارتقاء بخشید.
نعیمه صیافان؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ منیجه شهنی ییلاق
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل کودکان دارای اختلال نقص توجه در مرکز مشاوره و روانشناسی یکتا در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 کودک در محدوده سنی 8 تا 12سال بود که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل کودکان دارای اختلال نقص توجه در مرکز مشاوره و روانشناسی یکتا در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 کودک در محدوده سنی 8 تا 12سال بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از مرکز مشاوره انتخاب شدند. سپس در دو گروه12نفری گواه و 12نفری آزمایشی بهصورت تصادفی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی، الکترود آند روی ناحیهFP1 و الکترود کاتد روی کتف دست راست قرار گرفت. در هر جلسه، جریان الکتریکی به طور مستقیم، با شدت 1 میلیآمپر به مدت30دقیقه برای هر آزمودنی انجام گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی،آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز در گروه آزمایشی،10جلسه در طول دو هفته بود. پس از اتمام جلسات مداخله، مجدداً ثبت EEG و آزمون استروپ برای هر دو گروه گواه و آزمایشی اجرا شد. سپس هر دو گروه از نظر میزان توجه انتخابی و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند.دادههای آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 0.5 p ˂ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجة مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که اثر تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز(tDCS)در گروه آزمایشی معنیدار است. لذا به نظر میرسد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه انتخابی و کاهش نسبت تتا/بتا در ناحیهczکودکان دارای اختلال نقص توجه تاثیرگذار است.
احسان شهسواری شیرازی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ علیرضا حاجی یخچالی
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره کنکور استاد کرمی در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 نفر پسر در محدوده سنی 18 تا 20 سال بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از مرکز مشاوره انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره کنکور استاد کرمی در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 نفر پسر در محدوده سنی 18 تا 20 سال بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از مرکز مشاوره انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری کنترل و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار داده شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات هیپنوتیزم برای هر یک از افراد گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول دو هفته بود. گروه کنترل در مدتی که مداخلة گروه آزمایشی سپری می شد، تحت گذر زمان بودند و در پس آزمون، هر دو گروه از نظر میزان توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 05/0 ˂ p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجة مطالعه نشان داد که اثر متغیر مستقل معنیدار شد. لذا به نظر میرسد که روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور تاثیرگذار است.
زهرا محبی؛ زهرا دشت بزرگی؛ رضا جوهری فرد
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی کارکرد خانواده بر اساس کنترل تفکر منفی و استرس والدگری با نقش میانجی رضایت جنسی در والدین کودکان با اختلال یادگیری بود. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه والدین کودکان با اختلال یادگیری شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 212 نفر به عنوان نمونه ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی کارکرد خانواده بر اساس کنترل تفکر منفی و استرس والدگری با نقش میانجی رضایت جنسی در والدین کودکان با اختلال یادگیری بود. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه والدین کودکان با اختلال یادگیری شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 212 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامههای کارکرد خانواده مک مستر (1983)، کنترل تفکر منفی ولز و دیویس (1994)، استرس والدگری آبیدین (1992)، و رضایت جنسی هادسون و همکاران (1981) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد رابطه بین کنترل تفکر منفی با کارکرد خانواده (p<0.01)؛ رضایت جنسی با کارکرد خانواده (p<0.01)؛ بین کنترل تفکر منفی با رضایت جنسی (p<0.01)؛ بین استرس والدگری با رضایت جنسی (p<0.01) رابطه معنادار وجود داشت؛ اما بین استرس والدگری با کارکرد خانواده (p>0.05) رابطه معنادار نشد. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم کنترل تفکر منفی با کارکرد خانواده با نقش واسطه رضایت جنسی (p<0.01) و نیز رابطه استرس والدگری با کارکرد خانواده با نقش واسطهای رضایت جنسی (p<0.01) معنادار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کارکرد خانواده والدین کودکان با اختلال یادگیری محسوب میشود.
زهرا ناظران؛ سید عباس حقایق؛ زهره رئیسی؛ اکرم دهقانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشههای جنسیتی به واسطهگری بخشش زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال (1399) بود. از بین آنها 300 نفر (150 زن و 150 مرد) به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشههای جنسیتی به واسطهگری بخشش زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال (1399) بود. از بین آنها 300 نفر (150 زن و 150 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، کلیشههای جنسیتی بم (1974) و بخشش زناشویی پولارد و همکاران (1998)، استفاده شد. از آزمون-های همبستگی پیرسون و تحلیل معادلهیابی ساختاری برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کلیشههای جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنیدار، بین بخشش زناشویی و دلزدگی زناشویی و کلیشه-های جنسیتی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معناداری وجود داشت (p< 0/01). همچنین، کلیشههای جنسیتی از طریق بخشش زناشویی، تأثیر غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت. نتیجهگیری: درمجموع، مدل فرضشده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بستههای آموزشی و مشاورهای در راستای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین، به نقش متغیرهای کلیشههای جنسیتی و بخشش زناشویی توجه شود..
مریم آقایی؛ امراله ابراهیمی؛ مجتبی انصاری شهیدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانشآموزان با اختلالهای روانتنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره متوسطه دوم با اختلالهای روانتنی شهرستان خمینیشهر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانشآموزان با اختلالهای روانتنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره متوسطه دوم با اختلالهای روانتنی شهرستان خمینیشهر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 37 دانشآموز با اختلالهای روانتنی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس شکایات روانتنی (تاکاتا و ساکاتا، 2004)، پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2014) و پرسشنامه ناگویی هیجانی (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانشآموزان با اختلالهای روانتنی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با فعالیتها و نگرش ذهنآگاهانه و پرداختن به احساسات و هیجانهای مشکلساز میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانشآموزان با اختلالهای روانتنی مورد استفاده قرار گیرد.