دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222The Relationship of Hardiness and its Components
with Mental Health in Shahid Chamran University
Studentsرابـطه سرسختی و مؤلفههای آن با سلامت روانی در دانشجویان پسر دوره کارشناسی دانشگاه1181649310.22055/psy.1996.16493FAجمالحقیقیعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانیوسفعلیعطاریعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانسیدعلیسینا رحیمیکارشناس روانشناسی بالینیلیلاسلیمانینیاکارشناس روانشناسی بالینیJournal Article19990930This study was carried out to investigate the relationship of hardiness and its components -commitment, control, and challenge- with mental health in 250 students of Shahid Chamran University of Ahvaz. Hardiness and its components are considered as the predictive variables, while mental health serves as the criterion variable. The scales used consisted of the Hardiness Scale, and the General Health Questionnaire (GHQ). Analysis of the data yielded statistically significant simple correlation coefficients between the predictive variables and the criterion variable. The results of a regression analysis showed that linear combination of the predictive variables increased the size of correlation with mental health. Moreover, the results indicated that commitment is the best predictor of mental health. در این پژوهش، رابطه سرسختی و مؤلفههای سه گانه آن با سلامت روانی در دانشجویان پسر دورههای کارشناسیدانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق، مؤلفههای سرسختی- تعهد، کنترل و مبارزه جویی- به عنوان متغیرهای پیشبین یا مستقل و سلامت روانی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. نمونه تحقیق شامل 250 نفر از دانشجویان پسر دورههای کارشناسی دانشگاه بود که به طور تصادفی از میان دانشجویانی که در خوابگاههای دانشجویی سکونت داشتند، برگزیده شدند. برای بررسی فرضیههای تحقیق، از مقیاس سرسختی (مقیاس دیدگاههای شخصی) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده به عمل آمد. تحلیل دادهها فرضیههای تحقیق را تأیید کردند و نشان دادند که بین سرسختی و مؤلههای آن با سلامت روانی همبستگیهای ساده و چندگانه وجود دارد. همچنین معلوم گردید که "تعهد" بهترین متغیر پیش بین سلامت روانی است. دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222The Relationship of Job Satisfaction and Job
Performance Moderated by Self-Esteem.بررسی رابـطه خشنودی شغلی و عملکرد شغلی با توجه به متغیر تعدیلکننده عزتنفس19261649410.22055/psy.1999.16494FAحسین شکرکنحسین شکرکنعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانفریباحافظیعضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19991001The purpose of the present study was to examine the relationship of job satistaction and job performance as it is moderated by self-esteem of employees. The sample consisted of 149 (148 male and 1 female) employees of the irrigation system of Karkheh and Shavoor of Ahvaz. The hypotheses tested in this study are: 1. In low seif-esif-esteem employees, there is a positive relationship between job satisfaction and job performance. 2. In high self-esteem employees, there is no relationship between job satisfaction and job performance. <br /> Spearman correlation coefficient was used to test the hypotheses in the two subsamples of workers and engineer-managers. Results indicate that in both groups of workers and engineer-managers with high Self-esteem, there is no significant correlation between job satisfaction and job performance. In low self-esteem workers, there is a significant positive correlation, but in low self-esteem engineers and managers, such a correletion is not found. <br /> عزت نفس عاملی است که در بررسی رفتار سازمانی میتواند رابطه میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی را تعدیل کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خشنودی شغلی و عملکرد شغلی بادر نظر گرفتن متغیر تعدیل کننده عزتنفس است. در واقع، هدف پژوهش حاضر، بررسی بخشی از نظریه خود هماهنگی کورمن (1977) است. نمونه پژوهش متشکل از تمام کارکنان شبکه های آبیاری کرخه و شاوور شهرستان اهواز با حجم نمونه 149 نفر است که از این تعداد 148 نفر مرد و 1 نفر زن بودند. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1ـ درافراد با عزتنفس پائین، میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی رابطه مثبت وجود دارد. 2ـ در افراد با عزتنفس بالا، میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی رابطهای وجود ندارد. برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است و نمونه تحقیق متشکل از دو گروه کارگران و مهندسان ـ مدیران است. نتایج حاکی از آنند که در افراد با عزتنفس بالا، در گروه کارگران و مهندسان ـ مدیران، میان خشنودی شغلی و عملکرد رابطهای وجود ندارد. در گروه کارگران با عزت نفس پائین، میان خشنودی شغلی و عملکرد رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد ولی در گروه مهندسان ـ مدیران رابطهای وجود ندارد. به طور کلی، نتایج تحقیق در افراد با عزت نفس بالا در تمام گروهها با یافتههای پژوهش کورمن (1977) مطابقت دارند. لیکن، نتایج تحقیق در افراد با عزت نفس پایین، تنها در گروه کارگران با با یافتههای کورمن (1977) همسو است.<br /> دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222The Effect of Stress on Some Immune System
Parameters With Regard to Psychological
Effect of Hardinessبررسی تأثیر فشار روانی بر برخی از متغیرهای سیستم ایمنی با توجه به نقش سرسختی روانشناختی27421649510.22055/psy.1999.16495FAرضازمانیعضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهراننجمهحمیدعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19991002The aim of this research was to investigate the relationship between stress, hardiness,: (Challenge, Commitment and Control) as a resistance reso9rce against stress and immune system. Two groups of male and female medical students of Shahid Beheshti and Tehran Universities constituted the sample of this research. One group had a stressful final exam, but the other one didn’t have it. Subjects who suffered from disorders that affected the immune system were excluded. Eventually, the exam group consisted of 147 and the non-exam group of <em>155 </em>subjects. The level of their hardiness was measured by Personal View Survey (Maddi, 1992). Then 10 subjects with high hardiness and 10 with low hardiness were selected randomly from each group. Peripheral blood was drawn just before the exam. For the non-exam group, blood was drawn at the same time. Number of T-helper cells (CD4), T-Suppressor Cytotoxic cells (CD8), Immunoglobulin M (1gM) and, Cortisol were measured. The results revealed that, there was a positive relationship between hardiness and and 1gM. Also commitment proved to have a positive relationship with CD4 and <span style="text-decoration: underline;">CD4• </span>There was a positive relationship between control and Furthermore, there was a significant difference between the exam & non-exam groups in Cortisol Level. Moreover, there was a significant difference between the high and low hardiness subjects in CD4 and 1gM. The interaction of hardiness and stress was significant for 1gM and Cortisol. Hardiness served as a source of resistance in the relationship between stress, 1gM and Cortisol. Commitment had a more significant role in hardiness than challenge and control. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان فشار روانی، سر سختی(چالش، تعهد و کنترل) به عنوان منبع مقاومت در برابر فشار روانی با سیستم ایمنی بدن است. جامعه مورد مطالعه شامل دو گروه از دانشجویان پسر و دختر سال پنجم و ششم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی در سال تحصیلی 78-77 بوده است. تعداد کل جامعه پژوهش شامل 340 نفر است. دانشجویان سال ششم پزشکی در امتحان پیش انترنی شرکت میکنند و در حقیقت با موقعیتی فشارزا مواجه میشوند، در حالیکه دانشجویان سال پنجم پزشکی در امتحان مزبور شرکت نمیجویند. از میان هر دو گروه، افرادی که مایل به همکاری نبوده و یا مبتلا به اختلالات و شرایطی بودهاند که سیستم ایمنی آنها را مخدوش میساخت از جامعه پژوهش حذف شدند. در نهایت دو نمونه همسان حاصل شد. گروه آزمایشی (امتحان) شامل 147 نفر و گروه گواه (بدون امتحان) شامل 155 نفر بود. پس از توزیع پرسشنامه سرسختی میان دو گروه، تعداد 10 نفر از افراد واجد سرسختی بالا و 10 نفر از افراد واجد سرسختی پائین از هر دو گروه برگزیده شدند. بدین ترتیب نمونه مورد بررسی شامل 40 نفر بود. گروه آزمایشی (امتحان) و گواه (بدون امتحان) هر کدام شامل 20 نفر بود، که تعداد 10 نفر واجد سرسختی بالا و 10 نفر واجد سرسختی پائین در هر دو گروه وجود داشته است. سپس نمونهبرداری خونی از افراد گروه آزمایشی به مدت نیم ساعت قبل از امتحان و در افراد گروه گواه، در همان زمان اما در شرایط عادی به عمل آمد. متغیرهای ایمنی مورد مطالعه شامل سلولT کمکی (CD4)، سلول Tمهاری / انهدامی (CD8)، نسبت ایمونوگلوبولین(M (IgM و هورمون کورتیزول بود. این تغیرها، به صورت کمّی مطالعه و ثبت شدند. نتایج حاصل آشکار ساخت که سرسختی با متغیرهای CD4، نسبت و IgM دارای رابطه مثبت و معنیدار بود. مؤلفه تعهد با متغیرهای CD4 و نسبت دارای رابطه مثبت و معنیدار بود. همچنین مؤلفه کنترل با متغیر CD4 دارای رابطه مثبت و معنیدار بود. اما مؤلفه چالش فقط با متغیر IgM، دارای رابطه مثبت و نزدیک به سطح معنیداری بود. همچنین میان سیستم ایمنی دو گروه آزمایشی (امتحان) و گواه (بدون امتحان) تفاوت معنیداری از لحاظ هورمون کورتیزول وجود داشت. میان سیستم ایمنی افراد واجد سرسختی بالا و پایین در دو متغیر CD4 و IgMتفاوت معنیداری وجود داشت. از سوی دیگر، تفاوت معنیداری میان افراد واجد سرسختی بالا و پائین در دو گروه آزمایشی و گواه از لحاظ متغیرهای IgM و کورتیزول وجود داشت. با مقایسه این نتایج میتوان نتیجه گرفت که سرسختی در ارتباط میان فشار روانی حاد ناشی از امتحان، بر دو متغیر IgM و کورتیزول به طور معنیداری دارای نقش تعدیل کنندهای بود. همچنین، نقش ویژگی تعهد در سرسختی و سیستم ایمنی، از دو مؤلفه دیگر یعنی چالش و کنترل بیشتر است.دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222Construction and Validation of a Test for
the Measurement of Perfectionismساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش کمالگرایی43581649610.22055/psy.1999.16496FAبهمننجاریانعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانیوسفعلیعطاریعضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانیدا...زرگردانشجوی دوره دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19991002This study was launched to construct a scale for the measurement of perfecticinism. Using factor analyis, a scale entitled Ahvaz Perfectionism Scale (APS) was constructed, and its test-retest and internal consistency reliability coefficients were found to be statistically significant: Coopersmith Self-Esteem Scale, Type A Questionnaire (TAQ; a scale tapping type A behavioral pattern) and physical complaints subscale of SCL9O-R. The results sho that female subjects score significantly higher than male subjects on APS. According to the present findings, APS appears to be a reliable and valid instrument which could be widely used in the future psychological studies and research projects. پژوهش حاضر به منظور ساخت مقیاسی برای سنجش کمال گرایی با استفاده از تحلیل عوامل و تعیین پایایی و اعتبار آن انجام شد. 395 دانشجوی دختر و پسر دانشگاههای شهید چمران و آزاد اهواز یک پرسشنامه مقدماتی 95 مادهای مربوط به کمال گرایی را تکمیل نمودند. بر اساس تحلیل عوامل پاسخهای آزمودنیها به پرسشنامه مقدماتی، مقیاس کمال گرایی اهواز (APS, Ahvaz Perfectionism Scale) با 27 ماده ساخته شد که پایایی آن به وسیله دو روش بازآزمایی و همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) و اعتبار آن از طریق تعیین ضرایب همبستگی مقیاس APS با مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس الگوی رفتاری تیپA ، و خرده مقیاس شکایات جسمانی SCL90-R محاسبه شد. در کل، ضرایب پایایی و اعتبار مقیاس APS رضایت بخش و معنی دار بودند. مقایسه میانگینهای نمرههای آزمودنیهای مؤنث و مذکر نشان دهنده بالاتر بودن میانگین نمرههای دختران میباشد. بر اساس نتایج این تحقیق، مقیاس APS واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی میباشد.دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222The Relationship of Vocational Interests,Values and Attitude of High School and Preuniversity Teachers and their Educational Performanceبررسی رابطه رغبتهای شغلی، ارزشها و نگرش دبیران متوسطه و پیشدانشگاهی با عملکرد آموزشی آنان59881649710.22055/psy.1999.16497FAفوزیهالهامپورکارشناس ارشد روانشناسی تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانمهنازمهرابیزادههنرمندعضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانحسینشکرکنعضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19991002This research project examined the relationship between vocational interests, values and attitude regarding educational performance in teachers of high schools and preuniversity schools of theoretical branches in city of Dezful. In the this study vocational interests, values and attitude were considered as predictive variables. While educational performance served as criterion variable. In this study, 220 teachers of high schools and preuniversity level (100 females and 120 males) were randomly selected. The instruments used in this research consisted of Halland Interest Inventory, Study of Values from Ailport et. al., and Minnesota Teacher Attitude Inventory. The methods of analysis of the data included simple correlation and multiple correlation. The statistical analysis of data resulted in statistically significant correlation between artistic interest and educational performance was positive in female teachers. The correlation between economic value and educational performance in female subjects was negative and statistically significant. The correlation between social value and educational performance was positive in female teachers but negative in male teachers. No statistically significant correlations were found between other vocational interets, values and attitude with educational performance. The result of multiple regression showed that the multiple correlation coefficient between predictive variables and criterion variable were greater than simple correlition between each of predictive variables and criterion variable. In this study the significance level of the statistic tests was P=0.05. در این پژوهش، رابطه رغبتهای شغلی، ارزشها و نگرش دبیران متوسطه و پیشدانشگاهی رشتههای نظری دزفول با عملکرد آموزشی آنان در نیمسال اول سال تحصیلی 79-1378 بررسی گردید. نمونههای تحقیق 100 دبیر زن و 120 دبیر مرد بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای از بین 800 دبیر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، روشهای آماری تحلیل دادهها، شامل همبستگی ساده و همبستگی چندگانه با روش ورود و گام به گام (مرحلهای) میباشند. در این تحقیق از پرسشنامه رغبتسنج هالند، پرسشنامه نظام ارزشی آلپورت، ورنون و لیندزی، و نگرشسنج معلم مینهسوتا استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهند که بین رغبت هنری با عملکرد آموزشی در نمونه دبیران مرد و کل آزمودنیها رابطه مثبت و از نظر آماری معنیدار وجود دارد. بین ارزش اقتصادی با عملکرد آموزشی در دبیران زن رابطه منفی و معنیدار آماری و بین ارزش اجتماعی با عملکرد آموزشی آنها رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. اما بین ارزش اجتماعی دبیران مرد با عملکرد آموزشی آنان رابطه منفی معنیدار آماری مشاهده شد. بین سایر رغبتهای شغلی، ارزشها و نگرش با عملکرد آموزشی رابطهای مشاهده نگردید. همچنین بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی چندگانه وجود دارد.<br /> دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222Childhood as a Social Phenomenonکودکی به مثابه پدیداری اجتماعی891041649810.22055/psy.1999.16498FAعبدالرضانواّحعضو هیات علمی دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19991005This paper is mainly concentrated on the Alfred Schuetz perspective of phenomenology, which itself is affected by the symbolic interaction theory. Noadays, as a result of the scientific integration and interdisciplenary approach, the abstract sociological attitudes of the Continental Europe, tend to be combined and integrated with the more empirical orientation of the Anglo-Saxon view in social science. The present paper is a clear outcome of this synthetic approach. The main aim of this discussion is to explore the more or less marginalized life of children, through employing the social laws extracted from the formal phenomenological shapes of their actions. The survey is be based on the four-fold Weberian actions, and emotion. این مقاله عمدتاً در چارچوب مکتب نظری "پدیدارشناسی" (آلفرد شوتز) و متأثر از نظریه کنش متقابل نهادی است. امروزه با توجه به تلفیقی که کمابیش در شکل علوم میان رشتهای صورت گرفته نگرش انتزاعی جامعه شناسانه قارهای متمایل به تلفیق و ادغام با رویکردهای عملیتر علوم اجتماعی انگلوساکسون گردیده که نتیجه روشن آن را در رویکردهائی از نوع مفاهیم و روشهای به کار گرفته مقاله پیش رو میتوان ملاحظه نمود. هدف اساسی روش مذکور قابل فهم نمودن زندگی بعضاً حاشیهای کودکان از طریق استخراج قوانین اجتماعی معطوف به ظواهر اعمال آنها در شکل پدیداری، اما مبتنی بر کنشهای عمدتاً چهارگانه (عقلانی، ارزشی، سنتی و عاطفی) وبری بوده است.دانشگاه شهید چمران اهوازدستآوردهای روانشناختی2228-61446219991222-بررسی کمی فعالیتهای علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران طی سالهای 1378 ـ 13631071221649910.22055/psy.1999.16499FAفریدهعصارهعضو هیات علمی گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانزُیاآبامکارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز ، ایرانJournal Article19990929هدف اصلی این پژوهش، بررسی کمی وضعیت تولید اطلاعات علمی در دانشگاه شهید چمران اهواز طی سالهای 1378ـ1363 است. در این پژوهش، میزان اطلاعات علمی تولید شده توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران و روند رشد آنها به تفکیک چهار مدرک علمی (کتاب، مقاله، پایان نامه و گزارش طرح تحقیقاتی) در طول سالهای مورد مطالعه بررسی شده است. مجموعاً تولیدات علمی 431 عضو هیأت علمی در قالب 11 دانشکده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است که ازاین تعداد 51 (83/11 درصد) نفر را زنان و380 (17/88 درصد) نفر را مردان تشکیل میدهند. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که 90/51 درصد از اطلاعات علمی در فاصله سالهای 1378 ـ 1373 تولید شده است. وضعیت کتابها و مقالات تولید شده از لحاظ تألیف، ترجمه و سایر موارد و نیز ارائه مقالات در نشریات و سمینارهای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان مشارکت اعضای هیأتعلمی در تولید اطلاعات به صورت گروهی بررسیشد.