وحید بهاروند؛ فریبرز درتاج؛ صادق نصری؛ بیتا نصرالهی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیتزدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر کاهش اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان سیلزده شهر پلدختر انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون چهار گروهی انجام گرفت. جامعۀ آماری، شامل همه زنان میانسال سیلزده شهر پل-دختر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیتزدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر کاهش اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان سیلزده شهر پلدختر انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون چهار گروهی انجام گرفت. جامعۀ آماری، شامل همه زنان میانسال سیلزده شهر پل-دختر استان لرستان بود که طی دو ماهه نخست سال 1398 به مراکز سلامت و روانشناختی مراجعه کرده بودند. از بین آنها 60 نفر که دارای بیشترین میزان اختلال استرس پس از سانحه بودند، در سه گروه آزمایش (N = 45; Mage = 42.02, SD = 7.03) و یک گروه کنترل (N = 15; Mage = 41.50, SD = 7.91) به تصادف گمارده شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی ویلیامز و برودبنت (1986) و مقیاس اضطراب بک و استر (1990) بود. دادههای آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی بنفرونی و آزمون L-Matrix مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد هر سه مداخله درمان شناختی رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژههای مثبت نسبت به گروه کنترل مؤثر بودند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج L-Matrix نیز نشان داد درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی تأثیر بیشتری نسبت به EMDR بر افزایش حافظه سرگذشتی در زنان سیلزده داشتند از اینرو میتوان نتیجه گرفت، هیپنوتراپی شناختی رفتاری و در پی آن درمان شناختی رفتاری و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژههای مثبت زنان سیلزده از اثربخشی مطلوبی برخودارند.
سعید آریاپوران؛ مریم نیساری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای جمعیتشناختی و روانشناختی با رفتار خموده در کودکان مبتلا به بیشفعالی-کاستی توجه میباشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان مادران کودکان ADHD، 136 مادر به شیوه در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی و مقیاسهای زمان استفاده از صفحهی نمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای جمعیتشناختی و روانشناختی با رفتار خموده در کودکان مبتلا به بیشفعالی-کاستی توجه میباشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان مادران کودکان ADHD، 136 مادر به شیوه در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی و مقیاسهای زمان استفاده از صفحهی نمایش کودک و اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. دادهها با همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. میانگین رفتارهای خموده در کودکان ADHD، 84/30 ساعت و بیشترین میانگین مربوط به تماشای تلویزیون و بازی با دستگاههای دستی بود. دختران کمتر از پسران درگیر در رفتارهای خموده بودند (05/0>p). تعامل مادر با کودک، ورزش روزانهی مادران به صورت منفی و تماشای تلویزیون، جستجو در شبکههای اجتماعی و اضطراب بیماری کرونا به صورت مثبت با رفتارهای خمودهی کودکان ADHD رابطه وجود داشت. نتایج رگرسیون گامبهگام نقش اضطراب بیماری کرونا، رفتارهای خمودهی و ساعات تعامل مادر با کودک در پیشبینی رفتارهای خمودهی کودکان ADHD را تأیید کرد. براساس نتایج، توجه به متغیرهای جمعیتشناختی و روانشناختی مرتبط با رفتارهای خموده در کودکان ADHD در برنامهریزیهای لازم برای کاهش این مشکل کمک خواهد کرد.
سید عباس رضوی
چکیده
هدف این پژوهش کاوش تجارب دانشجویان از فرایند خلاقیت در یادگیری مبتنی بر پروژه بود. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان 11 دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. ملاکهای ورود عبارت بودند از: دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی، ...
بیشتر
هدف این پژوهش کاوش تجارب دانشجویان از فرایند خلاقیت در یادگیری مبتنی بر پروژه بود. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان 11 دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. ملاکهای ورود عبارت بودند از: دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی، گذراندن واحد درسی پروژه فردی، انجام یک پروژه خلاقانه، و تمایل جهت شرکت در مطالعه. دانشجویان حدود 4 ماه در حال انجام یک پروژه خلاقانه(ساخت بازی آموزشی) بودند. پس از پایان پروژه، مصاحبه ای نیمه ساختارمند با دانشجویان انجام شد. دادهها با استفاده از تکنیک کلایزی تحلیل شد. به منظور افزایش دقت در تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. تحلیل دادهها چهار مضمون اصلی را آشکار ساخت که عبارت بودند از: الف) تجارب مرحله مواجهه، ب) فرایندها، ج) منابع حمایتی، د) نتایج. هر یک از مضامین اصلی نیز مضامین فرعی دیگری داشت. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی جهت تسهیل و بهبود فرایند خلاقیت دانشجویان ارائه شده است.
فاطمه بیگلری؛ مسلم اصلی آزاد؛ سیدعلی میری سنگتراشانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 31 بیمار بهبود یافته کووید-19 با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی (کابات- زین، 2003) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (علیپور و همکاران، 1398) (CDAS) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) (DTQ) (سیمونز و گاهر، 2005) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس تأثیر معنادار داشته (0001>P) و توانسته منجر به کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی این افراد شود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با بهرهگیری از نگرش ذهنآگاهانه، فعالیتهای ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکلساز و تمرینات تنفس میتواند به عنوان یک مداخله موثر جهت کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس مورد استفاده گیرد.
مهدی هاشمی پور؛ مریم اصفهانی اصل
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کیفیت خواب و کنترل درد مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی مغز و اعصاب شهر اهواز بود. روش این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین این بیماران تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کیفیت خواب و کنترل درد مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی مغز و اعصاب شهر اهواز بود. روش این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین این بیماران تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای گردآوری دادهها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامههای کیفیت خواب پیتزبورگ بویس و همکاران (1989) و کنترل درد مکگیل (1971) استفاده شد. مداخله درمان نوروفیدبک در 20 جلسه 30 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد و به گروه کنترل، آموزشی داده نشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکووا) و تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله درمان نوروفیدبک بر بهبود کیفیت خواب و افزایش کنترل درد مبتلایان به سردرد میگرنی اثربخش بود . بر این اساس نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که درمان نوروفیدبک میتواند بر افزایش کیفیت خواب و کنترل درد مؤثر باشد.
منصوره نصیرهرند؛ بهنام مکوندی؛ ساسان باوی؛ رضا پاشا
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحوارهدرمانی و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز در سال 1398 بود که با روش هدفمند، 60 نفر از آنها با سابقه تأهل بین 1 تا 5 ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحوارهدرمانی و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز در سال 1398 بود که با روش هدفمند، 60 نفر از آنها با سابقه تأهل بین 1 تا 5 سال، انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی و پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه بود. گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقهای طرحوارهدرمانی و گروه آزمایش شفقت، 8 جلسه 90 دقیقهای درمان متمرکزبرشفقت بر اساس مفاهیم گیلبرت را دریافت کردند. تحلیل دادهها بااستفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره-درمانی بر میزان رضایت زناشویی زنان متأهل و همچنین بر 4 حوزه از 5 حوزه طرحوارههای ناسازگار اولیه و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت زناشویی و بر هر 5 حوزه طرحوارههای ناسازگار اولیه مؤثر است. همچنین نتایج نتایج حاکی از آن بود که بین طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت از لحاظ اثربخشی بر رضایت زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه تفاوت معنیداری وجود ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده، می توان از طرحوارهدرمانی و درمان متمرکزبرشفقت برای بهبود رضایت زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در زنان متأهل دانشجو استفاده کرد.
مهشاد بلالی دهکردی؛ حسین پورشهریار؛ زهرا جهانبخشی
چکیده
هدف این پژوهش، پیش بینی سازگاری اجتماعی کودکان دبستانی براساس تعارضات زناشویی و مهارتهای تنظیم شناختی هیجان مادران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل مادرانی بود که در پاییز 1400 در شهرستان شهرکرد، کودکان دبستانی داشتند؛ که 377 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، پیش بینی سازگاری اجتماعی کودکان دبستانی براساس تعارضات زناشویی و مهارتهای تنظیم شناختی هیجان مادران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل مادرانی بود که در پاییز 1400 در شهرستان شهرکرد، کودکان دبستانی داشتند؛ که 377 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای آزمون شخصیت کالیفرنیا (1953)، تعارضات زناشویی ثنایی (1379) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) جمعآوری و با روش رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافتهها رابطه منفی و معنی داری بین تعارضات زناشویی و مهارتهای تنظیم شناختی هیجان منفی (01/0P<) و رابطه مثبت و معنی داری بین مهارتهای تنظیم هیجان مثبت با سازگاری اجتماعی کودکان دبستانی (01/0P<) را نشان دادند. به طوری که بین ابعاد کاهش همکاری، افزایش واکنش هیجانی، کاهش رابطه با خانواده همسر با سازگاری اجتماعی و بین ابعاد نشخوار فکری و ملامت دیگران با سازگاری اجتماعی رابطه منفی و معنی دار همچنین بین پذیرش و تمرکز مجدد مثبت با سازگاری اجتماعی کودکان رابطه مثبت و معنی دار به دست آمد. به طور کلی تعارضات زناشویی بین والدین و دشواری در نظیم شناختی هیجانات میتواند باعث عدم سازگاری اجتماعی کودکان در مقطع دبستان شود.
هوشنگ گراوند
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای تابآوری در رابطه میان راهبردهای مقابلهای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامههای اضطراب کرونا ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای تابآوری در رابطه میان راهبردهای مقابلهای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامههای اضطراب کرونا ویروس علیپور و همکاران (1398)، راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1985) و تابآوری کونور- دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد راهبرد مقابلهای هیجانمدار دارای اثر مستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابلهای مسألهمدار بر اضطراب کرونا اثر مستقیم نداشت (05/0<p). راهبرد مقابلهای مسألهمدار دارای اثر مستقیم بر تابآوری بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابلهای هیجانمدار بر تابآوری اثر مستقیم نداشتند. همچنین تابآوری دارای اثر غیرمستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط راهبردهای مقابلهای مسألهمدار با میانجیگری تابآوری میتواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد. با توجه به یافتههای پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابلهای، میتواند اثر مهمی در اضطراب کرونا دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتی بر تابآوری و مقابله، در درمان اضطراب کرونا مورد توجه قرار گیرد.
بهرام پیمان نیا
چکیده
ارتقای انعطاف پذیری روانشناختی در قالب الگوی ماتریکس می تواند بستری برای جلوگیری از فرسودگی شغلی و ارتقای تعهد سازمانی مدیران سازمان ها فراهم کند. پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی الگوی ماتریکس بر فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی مدیران اداره برق شهر اهواز انجام گردید. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل ...
بیشتر
ارتقای انعطاف پذیری روانشناختی در قالب الگوی ماتریکس می تواند بستری برای جلوگیری از فرسودگی شغلی و ارتقای تعهد سازمانی مدیران سازمان ها فراهم کند. پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی الگوی ماتریکس بر فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی مدیران اداره برق شهر اهواز انجام گردید. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 30 نفر از مدیران که بالاترین نمره را در پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاچ داشتند، غربال شده و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایشی یک دوره مداخله 10جلسهای (هر هفته یک جلسه ، به مدت 2ساعت) بر اساس الگوی ماتریکس دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان هر دو گروه قبل از شروع مداخله و در پایان دوره، به پرسشنامه فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که الگوی ماتریکس موجب کاهش فرسودگی شغلی (02/125 F = و 001/0 P< ) و ارتقای تعهد سازمانی (21/179F = و 001/0 P< ) گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترلشده است. برمبنای یافته های حاصل می توان گفت الگوی ماتریکس در کاهش فرسودگی شغلی و ارتقای تعهد سازمانی مدیران موثر بود، لذا پیشنهاد می شود جهت کاهش فرسودگی شغلی کارکنان این رویکرد در سازمان ها مورد استفاده قرار گیرد.
مریم زارع؛ گلناز اصغرزاده؛ مهدی رحیمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای شفقت به خود در رابطه بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) با ارج نهادن به بدن و انگیزه خود بهسازی صورت پذیرفت. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 394 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود که به روش نمونه-گیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای شفقت به خود در رابطه بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) با ارج نهادن به بدن و انگیزه خود بهسازی صورت پذیرفت. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 394 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود که به روش نمونه-گیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. به منظور مطالعهی متغیرهای مورد پژوهش از مقیاس ابعاد دلبستگی کولینز، پرسشنامه شفقت به خود نف، پرسشنامه ارج نهادن به بدن آوالوس و همکاران و پرسشنامه انگیزه خودبهسازی برینز و چن استفاده شد. تحلیل دادهها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos ویراست 24 انجام شد. جهت آزمودن اثرات واسطهای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با دادهها برخوردار بود. یافتهها حاکی از آن بود که در مسیرهای مستقیم، بعد اضطراب دلبستگی به طور منفی و معنادار شفقت به خود و ارج نهادن به بدن را پیشبینی میکند و بعد اجتناب دلبستگی تنها توانست انگیزه خودبهسازی را بصورت مثبت و معنیدار پیشبینی کند. علاوه بر این شفقت به خود نیز به طور مثبت و معنادار ارج نهادن به بدن و انگیزه خودبهسازی را پیشبینی میکند. همچنین نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که شفقت به خود در رابطه بین اضطراب دلبستگی با ارج نهادن به بدن و انگیزه خودبهسازی دارای نقش واسطهای است.
نیلوفر طرفی زاده؛ محمد سلطانی زاده؛ مسعود اعتمادی فر
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به صرع شهر اصفهان است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به صرع در شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش 30 نفر ازمادران، که به صورت هدفمند از انجمن صرع مسیح انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به صرع شهر اصفهان است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به صرع در شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش 30 نفر ازمادران، که به صورت هدفمند از انجمن صرع مسیح انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسۀ 90 دقیقهای تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرارگرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخلهای را دریافت نکردند. پس از پایان برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (1990) و پرسشنامه کیفیت زندگی وار و شربون (1992)، استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که مداخله درمانی سبب کاهش نگرانی و افزایش کیفیت زندگی در دو بعد (سلامت جسمانی و سلامت روانی) در مادران دارای کودک مصروع شده است (05/0>p). بنابراین مشاوران و درمانگران میتوانند از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش مداخلهای در کاهش نگرانی و افزایش کیفیت زندگی در مادران کودکان مبتلا به صرع بهره برند.
شهسوار هاشمی؛ مختار عارفی؛ کیوان کاکابرایی؛ آزیتا چهری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطهای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگیهای شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آنها 300 معلم متأهل به روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطهای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگیهای شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آنها 300 معلم متأهل به روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسشنامههای مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی (کاستا و مککری، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خردهمقیاس پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمعآوری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگیهای شخصیتی و سازگاری زناشویی بهطور مستقیم و نقش واسطهای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی بهطور غیرمستقیم در سطح معنیداری 05/0 همبسته هستند. یافتهها نشان داد که ویژگیهای شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگیهای شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنیدار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد میشود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفههای اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگیهای شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.