علی افشاری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره فردی آدلر با رفتاردرمانی عقلانی– هیجانی الیس بر کاهش علائم اختلال سلوک دانشآموزان ششم ابتدایی شهرستان مراغه بود. به منظور انجام این پژوهش 30 نفر از دانشآموزانی که از طریق نمونهگیری هدفمند در پرسشنامه اختلال سلوک (RSDCD) نمره بالاتر از 35 گرفته بودند انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در سه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره فردی آدلر با رفتاردرمانی عقلانی– هیجانی الیس بر کاهش علائم اختلال سلوک دانشآموزان ششم ابتدایی شهرستان مراغه بود. به منظور انجام این پژوهش 30 نفر از دانشآموزانی که از طریق نمونهگیری هدفمند در پرسشنامه اختلال سلوک (RSDCD) نمره بالاتر از 35 گرفته بودند انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفری آدلری، الیسی و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل برای گروه آدلری و الیسی در 8 جلسه 35 دقیقهای در طول سه هفته متوالی اجرا شد. اما گروه کنترل سیر طبیعی تحصیل خود را ادامه دادند. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان که در هر دو گروه آدلری و الیسی نسبت به گروه کنترل شدت علائم اختلال سلوک کاهش یافته بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که میزان علائم اختلال سلوک در گروه الیسی کمتر از گروه آدلری و گروه کنترل است و میزان اختلال سلوک در گروه مشاوره آدلری کمتر از گروه گواه است. پس میتوان نتیجهگیری کرد که هر دو روش آدلری و الیسی بر کاهش نشانههای اختلال سلوک مفید به نظر میرسند. اما میزان اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی – هیجانی الیس بیشتر از مشاوره فردی آدلری میباشد.
بهرام پیمان نیا؛ حمید پورشریفی؛ مجید محمودعلیلو
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 141-160
چکیده
پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) بر بهبود علائم اختلال سلوک در دانشآموزان دبستانی انجام گردید. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعهی آن شامل تمامی دانشآموزان پسر 8 سالهی دبستانهای پسرانه شهر اهواز بود. بر این اساس نمونهها از بین مادران ...
بیشتر
پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) بر بهبود علائم اختلال سلوک در دانشآموزان دبستانی انجام گردید. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعهی آن شامل تمامی دانشآموزان پسر 8 سالهی دبستانهای پسرانه شهر اهواز بود. بر این اساس نمونهها از بین مادران 300 کودک مقطع دوم ابتدایی طی دو مرحله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک (CBCL) نمرات فرزندان آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال سلوک (64T= ) بود. در مرحله بعد و به منظور انتخاب نهایی، مادران تحت مصاحبه تشخیصی ساختیافته مبتنی بر DSM-IV-TR قرار گرفتند. در نهایت 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش (15N= ) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) به مدت 70 روز در 10 جلسهی آموزشی 120 دقیقهای برای شرکتکنندگان گروه آزمایش اجرا شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک، کاهش معنیداری در نمرات مقیاس اختلال سلوک پیدا کرده است (05/0 P<). با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد که آموزش مهارتهای ارائهشده در جلسات درمانی به مادران، از قبیل گوش دادن انعکاسی، محدودیت گذاری درمانی، شناسایی و پاسخدهی به احساسات کودکان، بازی درمانی کودک محور و نیز دادن حق انتخاب به کودکان از سوی مادران، سبب کاهش علائم و نشانههای مرضی اختلال سلوک در کودکان مبتلا میشود.