علیرضا سنگانی؛ زهرا دشت بزرگی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سلامت روانی، نشخوار فکری و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ساری در سال 1396 بود. نمونه آماری تعداد 40 نفر (گروه آزمایشی 20 نفر و گروه کنترل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سلامت روانی، نشخوار فکری و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ساری در سال 1396 بود. نمونه آماری تعداد 40 نفر (گروه آزمایشی 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) بود که به صورت نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو و پروتکل طرحواره درمانی استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که طرحواره درمانی به طور معنیداری باعث ارتقای سلامت روانی و کاهش نشخوارفکری و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی زنان مطلقه شد. با توجه به این یافتهها، مشاوران و درمانگران میتوانند جهت بازتوانی زنان پس از طلاق در جهت افزایش سلامت روانی، کاهش نشخوارفکری و روابط اجتماعی تسهیل یافتهتر از قواعد طرحواره درمانی استفاده نمایند.
رضا پاشا؛ آذر سراج خرمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر نشخوار فکری و نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بود. این پژوهش یک طرح آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. حجم نمونه شامل 80 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی و وسواس بود که طبق تشخیص روانپزشک و برحسب ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر نشخوار فکری و نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بود. این پژوهش یک طرح آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. حجم نمونه شامل 80 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی و وسواس بود که طبق تشخیص روانپزشک و برحسب ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تشخیص داده شده و به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای بهکارگرفته شده شامل پروتکل شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی ساختهی سگال، ویلیامز و تیزدیل، پرسشنامهی نشخوارفکری و پرسشنامهی نگرشهای ناکارآمد بود. برای اجرا، ابتدا از هر دو گروه پیشآزمون گرفته شد. سپس، گروه آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقهای با روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی آموزش دیدند و بعد از اتمام جلسات از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی موجب کاهش نشخوارفکری و نگرشهای ناکارآمد در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی-جبری در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در مرحلهی پسآزمون شد (001/0p<). در نهایت میتوان چنین نتیجه گرفت که در رویکرد شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، افراد از طریق رابطهی جدیدی که با افکار برقرار میکنند، احساس بهبودی بیشتری پیدا میکنند. به همین علت پیشبینی میگردد که بتوان از این روش درمانی هم بهصورت انحصاری و هم تلفیقی در درمان اختلالات روانی و جسمی استفاده نمود.