مرضیه ارغوانی؛ قاسم آهی؛ محمد حسن غنی فر؛ فاطمه شهابی زاده؛ رضا دستجردی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین بر پیامدهای تحصیلی (سرزندگی تحصیلی، یادگیری ادراک شده، رفتار در کلاس، شادی در کلاس، آمادگی برای ورود به دانشگاه و طرحریزی برای فارغالتحصیلی) با نقش میانجی آگاهی فراشناختی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین بر پیامدهای تحصیلی (سرزندگی تحصیلی، یادگیری ادراک شده، رفتار در کلاس، شادی در کلاس، آمادگی برای ورود به دانشگاه و طرحریزی برای فارغالتحصیلی) با نقش میانجی آگاهی فراشناختی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 99 -1398 بودند. تعداد 392 نفر به همراه یکی از والدینشان به عنوان مشارکتکنندگان، پرسشنامههای ارتباط معلم- شاگرد (Murray & Zvoch, 2010)، ارتباط معلم- والدین (Vickers & Minke, 1995)، آگاهی فراشناختی (Schraw & Dennison, 1994)، سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Chari, 2013)، خردهمقیاس یادگیری ادراکشده (Alavi, 1994 و Marks, 2000)، خردهمقیاس طرحریزی برای فارغالتحصیل شدن پرسشنامه ملی درگیری دانشآموزی (NSSE)، آمادگی برای ورود به دانشگاه خردهمقیاس دانشآموز (Sokol, 2000) و خردهمقیاس شادی و رفتار در کلاس پرسشنامه ارزیابی ملی پیشرفتتحصیلی (Blazar & Kraft, 2015) را تکمیل نمودند. تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و روش مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهایSPSS22 و LISREL8.8 نشان داد که مدل پیشنهادی با دادههای پژوهش برازش مناسب دارد. نتایج بیانگر آن بود که روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر پیامدهای تحصیلی دانشآموزان دارد و آگاهی فراشناختی نقش واسطهای بین روابط معلم- شاگرد و معلم- والدین و پیامدهای تحصیلی دانشآموزان را ایفا میکند. یافتههای حاضر، علاوه بر تولید دانش نظری، کاربردهای عملی ویژهای را جهت ارتقاء پیامدهای تحصیلی دانشآموزان در بردارد.
گلبرگ زندی گوهرریزی؛ رضا قربان جهرمی؛ سمیه رباط میلی؛ مهدی زارع بهرامآبادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بود که 300 فرد مبتلا به درد مزمن به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از از پرسشنامه چند بُعدی درد وست هاون- ییل، سیاهه سبکهای دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان استفاده و تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی از طریق متغیر میانجی گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان، اثر غیرمستقیم معنیداری بر شدت درد در افراد مبتلا به درد مزمن دارد. این بدان معنی است که طرحوارههای ناسازگار اولیه در حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگرجهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش میانجیگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و شدت درد دارد. بنابراین با در نظر گرفتن طرحوارههای حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش مؤثری در شدت درد افراد مبتلا به درد مزمن داشت.
فرزانه بیداری؛ آزیتا امیرفخرایی؛ اقبال زارعی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر باورهای غیرمنطقی و خودتنظیمی هیجانی زنان دارای تعارض زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارضات زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر باورهای غیرمنطقی و خودتنظیمی هیجانی زنان دارای تعارض زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارضات زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 40 زن دارای تعارضات زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 زن). گروه آزمایش طرحوارهدرمانی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. در گروه آزمایش 4 نفر و در گروه گواه 3 نفر ریزش وجود داشت. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی (جونز، 1969)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2003)، تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و طرحوارههای ناسازگار اولیه (یانگ ، 1998) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرحوارهدرمانی بر باورهای غیرمنطقی و خودتنظیمی هیجانی زنان دارای تعارض زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که میتوان از طرحوارهدرمانی در جهت کاهش باورهای غیرمنطقی و بهبود خودتنظیمی هیجانی زنان دارای تعارض زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه بهره برد.