گلبرگ زندی گوهرریزی؛ رضا قربان جهرمی؛ سمیه رباط میلی؛ مهدی زارع بهرامآبادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بود که 300 فرد مبتلا به درد مزمن به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از از پرسشنامه چند بُعدی درد وست هاون- ییل، سیاهه سبکهای دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان استفاده و تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی از طریق متغیر میانجی گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان، اثر غیرمستقیم معنیداری بر شدت درد در افراد مبتلا به درد مزمن دارد. این بدان معنی است که طرحوارههای ناسازگار اولیه در حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگرجهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش میانجیگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و شدت درد دارد. بنابراین با در نظر گرفتن طرحوارههای حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش مؤثری در شدت درد افراد مبتلا به درد مزمن داشت.
سید مجتبی عقیلی؛ نرگس خاتون اربابی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسرآزاری شهرستان گرگان بود. این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب شدند و از این تعداد، 10 نفر به گروه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسرآزاری شهرستان گرگان بود. این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب شدند و از این تعداد، 10 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، 10 نفر به گروه آزمایش ذهنآگاهی و 10 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش از سیاهه افسردگی بک و دردهای مزمن، استفاده شد. گروههای آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی 8 جلسه مداخله 1 ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پسآزمون بر افسردگی و درد مزمن زنان مورد همسرآزاری تأثیر معنیداری داشتهاند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بر اساس یافتهها میتوان گفت که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی میتوانند به عنوان مداخلهای مؤثر برای کمک به زنان مورد همسرآزاری جهت کاهش افسردگی و درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
راضیه شهنی؛ محمدرضا شعیری؛ محمدعلی اصغری مقدم؛ محسن ناصری؛ مریم دلاوری
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 1-20
چکیده
مطالعهی حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری کنترل درد بر کاهش عواطف منفی و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن انجام شده است. بدین خاطر، پس از انتخاب 12 آزمودنی مبتلا به درد مزمن، آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری درد و گروه کنترل (6 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در یک دوره درمان 8 جلسهای ...
بیشتر
مطالعهی حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری کنترل درد بر کاهش عواطف منفی و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن انجام شده است. بدین خاطر، پس از انتخاب 12 آزمودنی مبتلا به درد مزمن، آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری درد و گروه کنترل (6 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در یک دوره درمان 8 جلسهای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه به مدت 2 ساعت) و اعضای گروه کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. آزمودنیهای هر دو گروه، یک بار پیش از آغاز دوره و بار دیگر در پایان دوره (حدوداً 2 ماه بعد)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس نتایج حاصل از تفاضل پیشآزمون و پسآزمون مربوط به دو گروه توسط مدلهای آماری با هم مقایسه شدند. نتایج به دست آمده به طور کلی نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث کاهش عواطف منفی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.