سعید آریاپوران؛ الهام راستگو؛ مهدی عبداله زاده رافی
چکیده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامۀ افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کمتوان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کمتوانی عقلانی در دورۀ شیوع کووید-19 پیشنهاد میشود.
مژگان فاطمی؛ سعید بختیارپور؛ رضا پاشا؛ فریبا حافظی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روانشناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجیگری تحریفهای شناختی در دانشآموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشآموزان دختر و پسر دورة متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روانشناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجیگری تحریفهای شناختی در دانشآموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشآموزان دختر و پسر دورة متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 373 نوجوان بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعیLaGreca and Lopez، پرسشنامه کنترل روانشناختی والدین Soenens et al.، پرسشنامه تحریفهای شناختی Hamamci and Büyüköztürk و پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان Procidano and Heller بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج نشان داد کنترل روانشناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان و تحریفهای شناختی با اضطراب اجتماعی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین کنترل روانشناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان بر تحریفهای شناختی و اضطراب اجتماعی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ و سوبل نشان داد که تحریفهای شناختی در رابطه کنترل روانشناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان با اضطراب اجتماعی در دانشآموزان دختر و پسر دارای نقش میانجیگری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تحریفهای شناختی لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری فنون شناختی، تحریفهای شناختی دانشآموزان را کاهش دهند.
مریم امامی؛ مریم مقدسین؛ مریم ایلکا
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی ویژگیهای شخصیتی در تشخیص سبکهای تجربه و بیان خشم میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری افراد ایرانی بین 18-62 سال فعال در فضای مجازی در سال 1399-1400 تشکیل دادند. 241 آزمودنی به روش در دسترس انتخاب شدند و بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه نئو (Costa & McCrae) و بیان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی ویژگیهای شخصیتی در تشخیص سبکهای تجربه و بیان خشم میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری افراد ایرانی بین 18-62 سال فعال در فضای مجازی در سال 1399-1400 تشکیل دادند. 241 آزمودنی به روش در دسترس انتخاب شدند و بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه نئو (Costa & McCrae) و بیان حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم (Spielberger) به صورت آنلاین استفاده شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد به ترتیب 4 ویژگی روانرنجوری، وظیفهشناسی، برونگرایی و سازگاری بهطور معنیداری قادر به تمییز افراد به لحاظ شیوه تجربه و بیان خشم میباشند اما در ارتباط با تجربهگرایی ارتباط معنیدار نبود. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تفاوتهای افراد به لحاظ ویژگیهای شخصیتی در نحوهای که فرد خشم را تجربه و ابراز میکند تأثیر میگذارد.