روانشناسی سلامت
عبدالباسط محمودپور؛ فاطمه آل کثیر؛ سلیمان احمدبوکانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1962)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و حمایت اجتماعی (زیمت، 1988) گردآوری شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی ارتباط مستقیم وجود دارد (05/0>p). راهبردهای تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در سالمندان میتواند ظرفیت سازگاری اجتماعی را در آنها تغییر داده و بدینترتیب سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
رواندرمانگری
آتنا اسدی نیا؛ احمد منصوری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و تحمل پریشانی نوجوانان انجام شد. در این پژوهش کاربردی که از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل بود، 30 نفر از دانشآموزان نوجوان پسر مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر مشهد در سال 1400 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و تحمل پریشانی نوجوانان انجام شد. در این پژوهش کاربردی که از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل بود، 30 نفر از دانشآموزان نوجوان پسر مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر مشهد در سال 1400 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جلسات آموزشی برای افراد گروه آزمایش بهصورت گروهی طی 8 جلسه بر اساس مدل تنظیم هیجان گراس (Gross, 2002) اجرا گردید، درحالیکه هیچ مداخلهای برای گروه کنترل صورت نگرفت. شرکتکنندگان به مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی، پرسشنامه داستانهای اجتماعی و مقیاس تحمل پریشانی پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 26 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر شناخت اجتماعی (001/0=p) و تحمل پریشانی (02/0=p) تفاوت معناداری وجود دارد، اما تفاوتی بین آنها در متغیر تحملناپذیری بلاتکلیفی (052/0=p) وجود ندارد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، شناخت اجتماعی و تحمل پریشانی را افزایش میدهد. ازاینرو آموزش تنظیم هیجان میتواند بهعنوان یکی از مداخلات مؤثر توسط روان شناسان و سایر متخصصان بهداشت روان جهت افزایش شناخت اجتماعی و تحمل پریشانی نوجوانان به کار گرفته شود.
نادره افخمی اردکانی؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ حسین غفوری چرخابی؛ عذرا محمدپناه اردکان
چکیده
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرشخود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالیخود و تحملپریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع ...
بیشتر
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرشخود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالیخود و تحملپریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحملپریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. دادهها با استفاده از تحلیل مسیر در نرمافزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که پذیرشخود با تحملپریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحملپریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالیخود با تحملپریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنیدار مثبتی دارند. همچنین پذیرشخود نقش میانجی معنیداری در رابطه بین خودشکوفایی و تحملپریشانی (01/0>p) و نیز تعالیخود و تحملپریشانی (05/0>p) بازی میکند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالیخود و پذیرشخود قابل پیشبینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرشخود، تعالیخود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحملپریشانی بالاتری داشتهاند. بنابراین پیشنهاد میشود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزشهای روانشناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالیخود و بطور خاص پذیرشخود در بیماران دیابتی توجه ویژهای داشته باشند.
مجید عزیزی؛ اقبال زارعی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره شهر بندرعباس ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره شهر بندرعباس با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان بود. در این پژوهش تعداد 30 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه). گروه آزمایشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه 2 ساعته دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان Klonsky و پرسشنامه تحمل پریشانی Simons and Gahr بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی مؤثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای خودآسیبرسان و تحمل پریشانی در نوجوانان شود. از این رو، بکارگیری آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان یک مداخله مؤثر میتواند در کاهش رفتارهای ضرب و جرح خویشتن و کاهش پریشانی در نوجوانان پسر مورد استفاده قرار گیرد.
ندا سیفی پور امشی؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 نفر بهروش در دسترس جهت تدوین الگوی ساختاری انتخاب شدند. زمان اجرای این پژوهش شهریور تا مهر 1400 بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس اضطراب کرونا علیپور و همکاران، مقیاس تحمل پریشانی سیمون و گاهر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران بودند. در تجزیهوتحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری، با نسخه 24 نرمافزار SPSS و AMOS و جهت آزمون معنیداری مسیرهای غیرمستقیم از تحلیل بوت استرپ استفاده شد. تحلیلهای میانجی نشان داد که در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا، خودکارآمدی نقش واسطهای را ایفا میکند؛ درحالیکه تحمل پریشانی در رابطه بین این دو متغیر نقش واسطهای ندارد. اضطراب کرونا بهطور مستقیم بر امید به زندگی رابطه نشان داد. همچنین متغیر امید به زندگی بهاندازه 75/0 = تبیین گشت. با توجه به نتایج این پژوهش اگر ارتقاء خودکارآمدی بهعنوان متغیر تأثیرگذار بر امید به زندگی در اولویتهای کادر آموزش و درمان قرار گیرد، بر این اساس خودکارآمدی از طریق تأثیر بر کاهش اضطراب کرونا میتواند بر امید به زندگی تأثیر بگذارد.
فاطمه بیگلری؛ مسلم اصلی آزاد؛ سیدعلی میری سنگتراشانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 31 بیمار بهبود یافته کووید-19 با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی (کابات- زین، 2003) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (علیپور و همکاران، 1398) (CDAS) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) (DTQ) (سیمونز و گاهر، 2005) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس تأثیر معنادار داشته (0001>P) و توانسته منجر به کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی این افراد شود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با بهرهگیری از نگرش ذهنآگاهانه، فعالیتهای ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکلساز و تمرینات تنفس میتواند به عنوان یک مداخله موثر جهت کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس مورد استفاده گیرد.
سعید نجارپور استادی؛ بهمن اکبری؛ جواد خلعتبری؛ جلیل باباپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر رشته روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای اعتیاد به گوشیهای هوشمند بودند، انجام شد. در این مطالعة نیمه آزمایشی، از بین دانشجویانی که نمرة آنان در مقیاس اعتیاد به گوشیهای هوشمند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر رشته روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای اعتیاد به گوشیهای هوشمند بودند، انجام شد. در این مطالعة نیمه آزمایشی، از بین دانشجویانی که نمرة آنان در مقیاس اعتیاد به گوشیهای هوشمند (SAS)، دو انحراف معیار بالاتر از میانگین و در مقیاس تحمل پریشانی (DTS)، یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. تعداد افراد هر سه گروه 15 نفر بود. آزمودنیهای گروه اول و دوم به مدت 8 جلسة دو ساعتی تحت آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند اما گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. در آخرین جلسه، مجدداً پرسشنامهها در مورد هر سه گروه اجرا شد. پس از سه ماه از اجرای پسآزمون، مجدداً پرسشنامه تحمل پریشانی در مورد تمام آزمودنیها اجرا شد تا اثرات آموزش فنون، در طول زمان مشخص شود. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، بر افزایش تحمل پریشانی موثر بوده است (05/0< P). همچنین نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شده است (01/0< P). پس با آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی میتوان تحمل پریشانی را که احتمالاً یکی از دلایل اعتیاد
پریسا ابوترابی کاشانی؛ فرح نادری؛ سحر صفرزاده؛ فریبا حافظی؛ زهرا افتخار
چکیده
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شایع ترین اختلالهای رفتاری در دوران کودکی و نوجوانی است. کاستیهای توجه نداشتن، بیش فعالی و تکانشگری میتوانند به تحصیل و روابط اجتماعی اخلال ایجاد کنند. هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر تحمل پریشانی و اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شایع ترین اختلالهای رفتاری در دوران کودکی و نوجوانی است. کاستیهای توجه نداشتن، بیش فعالی و تکانشگری میتوانند به تحصیل و روابط اجتماعی اخلال ایجاد کنند. هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر تحمل پریشانی و اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند.به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس های علائم کمبود توجه/ بیش فعالی کانرز، ارهاد و اسپارو (1999)؛ تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و اندیشه پردازی خودکشی بک و استیر (1987) استفاده شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. گروههای آزمایش تحت رفتار درمانی دیالکتیکی (12جلسه 60 دقیقهای) و تنظیم هیجانی (8جلسه 45 دقیقهای) قرار گرفتند.دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو درمان رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اندیشه پردازی خودکشی نوجوانان اثربخش بودند (0.01p)؛ بین دو درمان در افزایش تحمل پریشانی تفاوتی وجود نداشت اما رفتار درمانی دیالکتیکی نسبت به تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری در بهبود اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان بود. بنا بر این استفاده از رفتار درمانی دیالکتیکی و آموزش تنظیم هیجانی موجب کاهش رفتارهای پرخطر در افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی میشود.
فریده نرگسی؛ علی فتحی آشتیانی؛ ایران داودی؛ عماد اشرفی
چکیده
درمان فراتشخیصی یکپارچه از جمله درمانهای جدید روان شناسی است که اثر آن بر بسیاری از متغیرهای روان شناسی تایید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی-اجباری بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه ...
بیشتر
درمان فراتشخیصی یکپارچه از جمله درمانهای جدید روان شناسی است که اثر آن بر بسیاری از متغیرهای روان شناسی تایید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی-اجباری بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش،30 نفر از بیماران دارای اختلال وسواسی-اجباری شهر سنندج به صورت تصادفی در گروه آزمایشی (9 زن و 6 مرد) و کنترل (9 زن و 6 مرد) جایگزین شدند. جلسات درمان هفته ای یک جلسه به مدت 60 دقیقه طی 12 هفته متوالی برگزار شد. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون پس آزمون از پرسشنامه های مقیاس حساسیت اضطرابی (Reiss,1986)، پرسشنامه تحمل پریشانی (Simons & Gaher, 2005) و پرسشنامه وسواس ییل براون (Goodman, 1986) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج MANOVA نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 p<و 634/4F =). یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص بر کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری موثر است (). بر اساس یافته ها درمان فراتشخیصی یکپارچه باعث کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی-اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری استفاده شد.