روانشناسی بالینی
آمنه دشتی؛ یداله زرگر
چکیده
چکیده با ایدهپردازی خودکشی ریسک سطوح رفتار خودکشیگرا افزایش مییابد. از اینرو بررسی این پدیده پیچیده و چند عاملی، در نمونههای غیربالینی و بویژه زنان ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری ایدهپردازی خودکشی بر اساس مولفههای استرس ادراک شده و خودخاموشی با در نظر گرفتن نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در زنان بوده ...
بیشتر
چکیده با ایدهپردازی خودکشی ریسک سطوح رفتار خودکشیگرا افزایش مییابد. از اینرو بررسی این پدیده پیچیده و چند عاملی، در نمونههای غیربالینی و بویژه زنان ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری ایدهپردازی خودکشی بر اساس مولفههای استرس ادراک شده و خودخاموشی با در نظر گرفتن نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در زنان بوده است. بر این اساس با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای، 350 دانشجوی زن دانشگاه شهید چمران اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکتکنندگان با آگاهی و رضایت کامل مقیاس ایدهپردازی خودکشی بک Beck & Steer, 1991))، پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen, Kamarck, & Mermelstein, 1983) ، مقیاس خودخاموشی (Jack & Dill, 1992) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (Gratz, & Roemer, 2004) را تکمیل نمودند. جهت ارزیابی روابط مفروض و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق با نتایج پژوهش، تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم تعبیه شده در مدل، معنادار بوده و از برازش قابل قبولی برخوردار بودند (001/0>p). این نتایج به این معناست که؛ متغیرهای استرس ادراک شده، خودخاموشی و دشواری در تنظیم هیجان قدرت پیشبینیکنندگی بالایی برای ایدهپردازی خودکشی در زنان دارند. به علاوه یافتهها حاکی از آن است که متغیرهای پیشبین همگی در مجموع 23 درصد واریانس ایدهپردازی خودکشی را پیشبینی میکند.
روانشناسی بالینی
آسیه مظلوم قاضیانی؛ مریم قربانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تعادل عاطفی، احساس انسجام روانی و خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران فیبرومالژیا مراجعه کننده به مرکز علوم پزشکی شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از این بین 24 بیمار براساس ملاکهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تعادل عاطفی، احساس انسجام روانی و خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران فیبرومالژیا مراجعه کننده به مرکز علوم پزشکی شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از این بین 24 بیمار براساس ملاکهای ورود به مطالعه، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای در دوره درمان هیجان مدار شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه تعادل عاطفه اسپین داینر (2010)، پرسشنامه حس انسجام درونی آنتونفسکی (1993) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) پاسخ دادند. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. نتایج فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که درمان هیجان مدار بطور موثری سبب افزایش احساس مثبت، احساس انسجام روانی، خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا شهر اصفهان شده است (01/ 0p<). همچنین نتایج فرضیه فرعی اول نشان داد که درمان هیجان مدار بطور موثری سبب افزایش احساس انسجام روانی در ابعاد قابل درک بودن و قابل مدیریت بودن در بیماران فیبرومالژیا شهر اصفهان شده است (05/ 0p<). بنابراین توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میگردد که درمان هیجان مدار جهت افزایش ساس مثبت، احساس انسجام روانی، خودکارآمدی در بیماران فیبرومالژیا استفاده نمود.
روانشناسی بالینی
شهرزاد قرهباغی؛ مرجان کیان؛ مریم مقدسین
چکیده
هدف پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درسی تربیت جنسی بر سلامت روان و رشد خودمراقبتی دانشآموزان دوره اول متوسطه بود. رویکرد پژوهشی کمی از نوع نیمهآزمایشی در نظر گرفته شد. جامعه آماری دانشآموزان مدارس دولتی دوره اول متوسطه ناحیه یک شهر کرج بودند که به روش نمونهگیری دردسترس تعداد 30 دانشآموز دختر پایه هفتم به صورت دو گروه 15 نفره (آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درسی تربیت جنسی بر سلامت روان و رشد خودمراقبتی دانشآموزان دوره اول متوسطه بود. رویکرد پژوهشی کمی از نوع نیمهآزمایشی در نظر گرفته شد. جامعه آماری دانشآموزان مدارس دولتی دوره اول متوسطه ناحیه یک شهر کرج بودند که به روش نمونهگیری دردسترس تعداد 30 دانشآموز دختر پایه هفتم به صورت دو گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) یک مدرسه دولتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه پرسشنامه سلامت روان مقدسین (2022)، پرسشنامه خودمراقبتی جاودان (1396) و چکلیست محققساخته بود که به منظور بررسی اثربخشی یادگیری طرح مداخلهگر و در قالب پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بکار رفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد برنامه درسی تربیت جنسی بر برخی مؤلفههای سلامت روان در سطح 01/0 p<تأثیر معنیداری داشته و در ابعاد خودمراقبتی (جسمانی، اجتماعی و معنوی) برنامه تربیت جنسی بر رشد خودمراقبتی عاطفی، روانی و جسمانی 01/0 p<تأثیر معنیداری داشته است. همچنین تفاوت معنیدار نمرات پسآزمون گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل نشانگر اثربخشی طرح مداخلهگر تربیت جنسی بود. با توجه به یافتهها به سیاستگذاران آموزش و پرورش توصیه میشود برنامه درسی تربیت جنسی با رویکرد اسلامی-بومی و بر اساس مبانی فلسفی، اجتماعی و فرهنگی ایران طراحی نموده و به صورت رسمی به عنوان یکی از مهارتهای ضروری آموزشی و فرهنگی در مدارس آموزش داده شود تا دانشآموزان در محیط اجتماع دچار آسیبهای ناخواسته و پنهان نشوند.
روانشناسی بالینی
نورا شهمیری؛ جوانشیر اسدی؛ لیلا سادات عزیزی ضیابری؛ حسن عبداله زاده
چکیده
ژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی افراد مبتلا به چاقی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به چاقی ساکن شهر تهران در سال 1401 بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها ...
بیشتر
ژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی افراد مبتلا به چاقی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به چاقی ساکن شهر تهران در سال 1401 بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها است که در آن دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل در سه مرحله بایکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس اضطراب بدنی- اجتماعی (SPA) هارت و همکاران (1989)، پرسشنامه تکانشگری (BIS-11) بارت و همکاران (2004) و مقیاس خودتنظیمی ﻫﯿﺠﺎنی هافمن و کاشدان (2010) استفاده شد.نخست، تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه درمانی، هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای دریافت کرد. هر دو گروه در سه مرحله زمانی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. دادهها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به چاقی اثربخش بوده است (05/0=p). بنابراین نتیجه میگیریم که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را میتوان به عنوان مداخلهای -اثربخش جهت کاهش اضطراب بدنی- اجتماعی و رفتارهای تکانشی و بهبود خودتنظیمی هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بکار برد.
روانشناسی بالینی
شبنم روشنایی؛ هیمن محمودفخه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تاثیر برنامهی آموزشی کازلوف بر مولفههای فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران کودک مبتلا به اوتیسم بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم شهر ارومیه در سال ۱۴۰۲ که تعداد آنها ۱۰۰ نفر بود. از میان این افراد، ۳۰ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تاثیر برنامهی آموزشی کازلوف بر مولفههای فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران کودک مبتلا به اوتیسم بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم شهر ارومیه در سال ۱۴۰۲ که تعداد آنها ۱۰۰ نفر بود. از میان این افراد، ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش(۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) گمارده شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس فرسودگی هیجانی ماسلاخ و جکسون (۱۹۸۱) و پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (۱۹۹۱) استفاده شد. گروه آزمایش در طی ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای آموزش برنامهی والدین کازلوف کمپل و کازلوف را دریافت نمودند. تحلیل دادهها با روش کوواریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. طبق یافتهها آموزش برنامهی والدین کازلوف بر فرسودگی هیجانی مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم تاثیر گذار بود(۰۵/۰P<). همچنین طبق نتایج، این روش آموزشی بر نشخوار فکری مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم نیز تاثیر گذار بود(۰۵/۰P<). بنابراین، میتوان آموزش برنامهی والدین کازلوف را جهت کاهش فرسودگی هیجانی و نشخوار فکری مادران دارای کودک مبتلابه اوتیسم مورد استفاده قرار داد.
روانشناسی بالینی
ایوب اسدی؛ یداله زرگر؛ جلال مولودی
چکیده
چاقی و بیماریهای جسمی و روانشناختی که برای مبتلایان به وجود میآید، نشان میدهد که به درمانهای تأثیرگذاری نیاز است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بر روی نمونهای به حجم 30 نفر از افراد مبتلا به چاقی و نگران از تصویر بدنی انجام شد. شرکت کنندگان به شیوه تصادفی در دو گروه مختلف درمان شناختی ـ رفتاری و گروه کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه ...
بیشتر
چاقی و بیماریهای جسمی و روانشناختی که برای مبتلایان به وجود میآید، نشان میدهد که به درمانهای تأثیرگذاری نیاز است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بر روی نمونهای به حجم 30 نفر از افراد مبتلا به چاقی و نگران از تصویر بدنی انجام شد. شرکت کنندگان به شیوه تصادفی در دو گروه مختلف درمان شناختی ـ رفتاری و گروه کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله زمانی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. تصادفی سازی ساده براساس جدول اعداد تصادفی انجام شد. ابزار سنجش شامل نمایه توده بدنی (BMI) و پرسشنامه روابط چند بعدی بدن ـ خود بود. برای توصیف و تحلیل دادهها از شاخصهای فراوانی، میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه درمان شناختی ـ رفتاری در مقایسه با گروه کنترل در کاهش وزن افراد مبتلا به چاقی و کاهش نگرانی از تصویر بدنی تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت بین دو گروه از لحاظ آماری معنادار بود (001/0 > p) و مداخله درمان شناختی ـ رفتاری تأثیر بیشتری در کاهش وزن و کاهش نگرانی از تصویر بدنی داشت. به نظر میرسد درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش وزن افراد مبتلا به چاقی و نگران از تصویر بدنی تأثیرگذار است. به طوری که آزمودنیها در گروه درمان شناختی ـ رفتاری نسبت به گروه کنترل کاهش وزن و کاهش نگرانی از تصویر بدنی بیشتری را تجربه کردند. این یافتهها از نظر تئوری و اهمیت آنها در مداخلات بالینی مورد بحث قرار میگیرند.
روانشناسی بالینی
مهران شهرویی؛ سید عبدالمجید بحرینیان؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ قاسم آهی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر ذهن آگاهی و نظم جویی هیجان دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی بود. طرح پژوهش حاضر، از نوع پیشآزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی دوره اول دبیرستان 13- 16 سال شهر اهواز که در ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر ذهن آگاهی و نظم جویی هیجان دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی بود. طرح پژوهش حاضر، از نوع پیشآزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی دوره اول دبیرستان 13- 16 سال شهر اهواز که در سال تحصیلی 1400-1399، در حال تحصیل بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2003) و پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان - فرم کودکان (گارنفسکی و کرایج، 2007)، بود. گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه، گروه شفقت درمانی به مدت 8 جلسه و گروه درمان شناختی رفتاری نیز به مدت 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفته که هیچ درمانی بر روی آن ها صورت نگرفت و در لیست انتظار قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگین نمرههای متغیر ذهن آگاهی و نظم جویی هیجان در سه گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد. و با توجه به نتایح حاصل میتوان برای افزایش ذهن آگاهی و نظم جویی هیجان دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی، از درمان پذیرش و تعهد، شفقت درمانی و درمان شناختی رفتای سود جست.
روانشناسی بالینی
سمیه رستم پور خرفکوره؛ علی اصغر حسین زاده؛ بهرام میرزائیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین مسیر ارتباط دهنده دلبستگی نا ایمن و آزار عاطفی دوران کودکی با مشکلات بین فردی در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت خوشه B از طریق نقش میانجی تحمل ناکامی انجام شد. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر در قالب یک طرح مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش را تمامی مراجعه کنندگان متقاضی دریافت خدمات روان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین مسیر ارتباط دهنده دلبستگی نا ایمن و آزار عاطفی دوران کودکی با مشکلات بین فردی در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت خوشه B از طریق نقش میانجی تحمل ناکامی انجام شد. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر در قالب یک طرح مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش را تمامی مراجعه کنندگان متقاضی دریافت خدمات روان درمانی سرپایی و بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان زارع ساری و کلینیکهای تخصصی روانپزشکی شهرستانهای مرکزی استان مازندران در 1398 تشکیل داد که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ملاک تشخیص ابتلا به اختلالات شخصیت خوشه B، راهنمای تشخیصی DSM-5 بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسال (Hazan & Shaver, 1987)، پرسشنامه ضربه دوران کودکی (Bernstein et al., 2003)، مقیاس تحمل ناکامی (Harrington, 2005) و پرسشنامه مشکلات بین فردی- فرم کوتاه (Barkham et al., 1996) بود. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرم افزار AMOS-23 و با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد سبکهای دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، آزار عاطفی دوران کودکی و تحمل ناکامی اثر مستقیم مثبت و معنی دار بر مشکلات بین فردی شرکت کنندگان داشت. نتایج نشان داد که تحمل ناکامی میتواند به صورت معنی داری رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و آزار عاطفی دوران کودکی با مشکلات بین فردی مبتلایان به اختلالات شخصیت خوشه B را میانجی گری کند. این نتایج برای اهداف پیشگیری، تشخیصی و درمانی مؤثر در محیطهای بالینی و غیر بالینی، مفید است.
روانشناسی بالینی
نجمه کارگریان مروستی؛ مهدیه عزیزی بندرابادی؛ پروانه محمدخانی
چکیده
چکیدهباروری و تمایل داشتن فرزند از اساسی ترین انگیزه های انسانی است. پدیده ناباروری یکی از چالش های مهم در کشور های توسعه یافته است که بصورت نگرانی اجتماعی تبدیل شده و در حال افزایش است و پیامد های روانی- اجتماعی متعددی برای زوجین نابارور به همراه دارد. در این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر عاطفه منفی و انزوای اجتماعی زنان ...
بیشتر
چکیدهباروری و تمایل داشتن فرزند از اساسی ترین انگیزه های انسانی است. پدیده ناباروری یکی از چالش های مهم در کشور های توسعه یافته است که بصورت نگرانی اجتماعی تبدیل شده و در حال افزایش است و پیامد های روانی- اجتماعی متعددی برای زوجین نابارور به همراه دارد. در این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر عاطفه منفی و انزوای اجتماعی زنان نابارور شهر یزد پرداخته شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمونـ پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور معرفیشده توسط کارگروه جمعیت جبهه مردمی و فرهنگی شهر یزد در سال 1401 بود. در این پژوهش 30 نفر از زنان نابارور به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش درمان هیجان مدار را در 8 جلسه دریافت کرد و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکرد. هر دو گروه آزمایش و گواه پرسشنامههای عاطفه منفی و انزوای اجتماعی را بهعنوان پیشآزمون و پسآزمون تکمیل نمودند. دادههای حاصل از این پژوهش در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیشآزمون، بین پسآزمون نمرات عاطفه منفی و انزوای اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین درمان هیجان مدار باعث کاهش عاطفه منفی و انزوای اجتماعی در زنان نابارور شد؛ لذا با توجه به اثربخشی این درمان، بهکارگیری از این روش درمانی به متخصصان در این زمینه توصیه می گردد.
روانشناسی بالینی
حسام مردانه وار؛ مسعود غلامعلی لواسانی؛ زهرا طاهری فر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علائم اضطراب و فرسودگی شغلی، با نقش میانجی ذهنآگاهی و فرونشانی در کارکنان بهداشت روان انجام شد. روش تحقیق غیرآزمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان بهداشت روان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی شاغل در مراکز درمانی و سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی در سال 1401 است. نمونه مورد مطالعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علائم اضطراب و فرسودگی شغلی، با نقش میانجی ذهنآگاهی و فرونشانی در کارکنان بهداشت روان انجام شد. روش تحقیق غیرآزمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان بهداشت روان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی شاغل در مراکز درمانی و سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی در سال 1401 است. نمونه مورد مطالعه 200 نفر از کارکنان جامعه مورد مطالعه به روش خوشه ای تصادفی می باشد. ابزارهای مورد استفاده برای سنجش شامل پرسشنامه اضطراب بک (بک، 1990)، مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006) پرسشنامه پنج وجهی ذهنآگاهی (بائر و همکاران، 2006)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (ماسلاچ و جکسون، 1981) بود که روایی و پایایی آن تایید شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین علائم اضطراب و فرسودگی شغلی کارکنان رابطه ضعیف و مستقیمی وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد ذهنآگاهی و فرونشانی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین علائم اضطراب و فرسودگی شغلی کارکنان بهداشت روان ایفا می کند. از نتایج این پژوهش میتوان برای کاهش فرسودگی شغلی در بین کارکنان بهداشت روان استفاده کرد.