قاسم عبدل پور؛ زینب خانجانی؛ مجیدمحمود علیلو؛ علی فخاری
چکیده
اختلال استرس پس از سانحه مجموعهای از علایم است که در پی مواجهه با حوادث آسیبزای زندگی پیدا میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه اجرا شده است. جامعه آماری ...
بیشتر
اختلال استرس پس از سانحه مجموعهای از علایم است که در پی مواجهه با حوادث آسیبزای زندگی پیدا میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه اجرا شده است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در شهر تبریز در سال 93 تشکیل میدهند. نمونه این پژوهش، شامل سه نفر از افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه از مراجعهکنندگان به روانپزشک بودند که به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و دردسترس انتخاب شدند. بیماران در مراحل پیش از درمان، حین درمان و دوره شش هفتگی پیگیری با استفاده از مقیاس راهبردهای کنترل فکر ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها و تعیین تغییرات بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان فراشناختی هم از لحاظ آماری و هم بالینی به طور معنیداری موجب کاهش استفاده از راهبردهای کنترل فکر آزمودنیهای مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در مرحله پس از درمان و دوره پیگیری شده است. نتایج این 3 آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناخت در فرهنگی متفاوت از فرهنگ سازنده این پروتکل درمانی بود. درمان فراشناخت از طریق تاثیر بر باورهای فراشناختی، منجر به کاهش استفاده از راهبردهای کنترل فکر افراد در پاسخ به رویدادهای آسیبزا میشود.
حسین کارسازی؛ حامد فرداینی سفلی؛ میلاد جعفرپور رضائی؛ نعیمه ماشینچی عباسی؛ تورج هاشمی نصرت آباد
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است. برای انتخاب نمونه، 240نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شده و به این پرسشنامهها پاسخ دادند: مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری کارور و وایت، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است. برای انتخاب نمونه، 240نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شده و به این پرسشنامهها پاسخ دادند: مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری کارور و وایت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر ((GAD-Q-ΙV برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. ارزیابی مدل ساختاری با استفاده از شاخصهای مجذور کای، نسبت مجذور کای به درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده، شاخص نیکویی برازش، شاخص برازش مقایسهای، شاخص برازش هنجار شده، شاخص برازندگی فزآینده و شاخص توکر- لوئیس نشان داد که سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان روابط معنیداری با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارد و مدل فرضی از برازندگی مناسبی برخوردار است. با تکیه بر این یافتهها میتوان دریافت، دشواری در تنظیم هیجان میتواند نقش واسطهای قابل توجهی بین سیستمهای مغزی رفتاری و اختلال اضطراب فراگیر ایفا کند.
لیلا جعفری نژاد؛ رضا خجسته مهر؛ غلامرضا رجبی
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 159-176
چکیده
مطالعات نشان میدهد که ایدئولوژی برابری جنسیتی میتواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرها از جمله ادراک انصاف باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ایدئوژی برابری جنسیتی از طریق ادراک انصاف بر هماهنگی و ناهماهنگی رابطهی ...
بیشتر
مطالعات نشان میدهد که ایدئولوژی برابری جنسیتی میتواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرها از جمله ادراک انصاف باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ایدئوژی برابری جنسیتی از طریق ادراک انصاف بر هماهنگی و ناهماهنگی رابطهی زناشویی زوجین انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 150 زوج بودند که از بین والدین دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر اهواز، با روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به مقیاسهای ایدئولوژی برابری جنسیتی(GIS)، پرسشنامه هماهنگی زناشویی (MHQ)، پرسشنامه ناهماهنگی زناشویی(MDQ) و سنجه ادراک انصاف (MEP) پاسخ دادند. تحلیل دادهها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. مدل ارزیابی شده از شاخصهای برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان داد که ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی زناشویی و ناهماهنگی زناشویی مردان و زنان به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر میگذارد.
فرهاد ملایی امجز؛ علی فرنام
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیتهای کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادهها بهوسیله پرسشنامه ذهنآگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. دادههای به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-PLS3 تجزیهوتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهنآگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهنآگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روانشناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهنآگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روانشناختی باعث بهبود خردمندی آنان میشود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همهگیری بیماریهای نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روانشناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهنآگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخهای خردمندانه مدافعان سلامت میشود.
سید جواد سید محمودی؛ چنگیز رحیمی؛ نوراله محمدی؛ حبیب هادیان فرد
دوره 17، شماره 2 ، دی 1389، ، صفحه 165-186
چکیده
یکی از موضوعهای مطرح شده در روانشناسی سلامت، بررسی اثرات مثبت ضربههای روانی روی افراد مواجه شده با حوادث ناگوار و تعیین متغیرهایی است که این اثرات مثبت را تسهیل میکنند. هدف این تحقیق بررسی نقش سبکهای مقابلهای و خوشبینی در افزایش میزان رشد پس از سانحه روی نمونهای از افراد مبتلا به ویروس HIV در طول یک دوره 6 ماهه بود. برای ...
بیشتر
یکی از موضوعهای مطرح شده در روانشناسی سلامت، بررسی اثرات مثبت ضربههای روانی روی افراد مواجه شده با حوادث ناگوار و تعیین متغیرهایی است که این اثرات مثبت را تسهیل میکنند. هدف این تحقیق بررسی نقش سبکهای مقابلهای و خوشبینی در افزایش میزان رشد پس از سانحه روی نمونهای از افراد مبتلا به ویروس HIV در طول یک دوره 6 ماهه بود. برای این منظور، نمونهای از افراد آلوده به ویروس HIV (80 = N) که به تازگی این تشخیص را دریافت کرده بودند (کمتر از دو ماه) و به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری خاص تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. از آنجا که هدف تحقیق بررسی تغییرات رشد پس از سانحه در طی یک مدت 6 ماهه بود، پرسشنامههای رشد پس از سانحه، جهتگیری زندگی و سبکهای مقابلهای در ابتدای تحقیق و پرسشنامه رشد پس از سانحه 6 ماه بعد مجدداً روی همان افراد اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل آماری فرضیهها از روش t – test همبسته و تحلیل رگرسیون استفاد شد. تحلیل آماری نشان داد که رشد پس از سانحه به طور معناداری در طی 6 ماه افزایش یافته است (001/0 ≥ P، 86/3 = t). به علاوه تحلیل رگرسیون روشن کرد که سبکهای انطباقی مسألهمدار و هیجانمدار با توجه به زمان استفاده از آنها، تأثیر متفاوتی در رشد پس از سانحه دارند. رابطه خوشبینی با رشد پس از سانحه معنادار نبود. این نتایج تلویحات مهمی هنگام کار روی افراد مواجه شده با ضربه روانی دارد. بر این اساس متخصصان بالینی باید از امکان وقوع رشد آگاه باشند و آن را تسهیل نمایند.
سمیرا احدی؛ رضا رستمی؛ حجت اله فراهانی
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 165-182
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع مشکلات تحولی احتمالی و عوامل خطرساز مرتبط با آن در کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی شهرستان تهران بود. بدین منظور والدین 228 نفر از کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی که تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان تهران بودند از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سنین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع مشکلات تحولی احتمالی و عوامل خطرساز مرتبط با آن در کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی شهرستان تهران بود. بدین منظور والدین 228 نفر از کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی که تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان تهران بودند از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سنین و مراحل (ASQ) را تکمیل کنند. دادههای پژوهش با استفاده از شاخصهای آماری خطر مطلق، نسبی، قابل انتساب و آزمون دقیق فیشر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد در نمونه مورد مطالعه 61 کودک (24/0%) مشکوک به داشتن تأخیر در روند تحولشان بودند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد در کودکانی که مشکوک به داشتن تأخیر در روند تحولشان بودند بین سن بالاتر کودک و تحصیلات پایین پدر با مشکلات تحولی احتمالی رابطه معنادار وجود داشت.
زینب مومن نیا؛ علی تقوایی نیا؛ فریبرز نیکدل
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیتپذیری و مهارتهای مقابلهای مربیان پیشدبستانی انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس گردآوری دادهها، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مربیان پیشدبستانی شهرستان ایذه در سال 1399 میباشد. از بین جامعه هدف، ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیتپذیری و مهارتهای مقابلهای مربیان پیشدبستانی انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس گردآوری دادهها، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مربیان پیشدبستانی شهرستان ایذه در سال 1399 میباشد. از بین جامعه هدف، 30 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15) و گواه (15) گمارده شدند. ابتدا از هر دو گروه پیشآزمون به عمل آمد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقهای در طول دو ماه، آموزش هوش هیجانی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پیشآزمون و پسآزمون شامل مقیاس مسئولیتپذیری گاف و سیاهه مقابله با موقعیتهای استرسزای اندلر و پارکر بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافتهها نشان داد آموزش هوش هیجانی موجب افزایش مسئولیتپذیری (001/0>p، 20/20=F) و مهارتهای مقابلهای مسالهمدار (003/0>p، 25/11=F) و کاهش مهارتهای مقابلهای هیجانمدار (001/0>p، 75/14=F) و اجتنابی (004/0>p، 07/5=F) گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. بر مبنای یافتههای حاصل میتوان گفت آموزش هوش هیجانی بر مسئولیتپذیری و مهارتهای مقابلهای مربیان پیشدبستانی تأثیر معناداری داشته است. لذا پیشنهاد میشود از آموزش هوش هیجانی برای بهبود مسئولیتپذیری و مهارتهای مقابلهای مربیان پیشدبستانی استفاده شود..
مرتضی ضیابخش؛ مسعود شریفی؛ جلیل فتح آبادی؛ وحید نجاتی
چکیده
چکیدههدف: اختلال بیش فعالی/کاستی توجه، فراون ترین اختلال دوران کودکی است این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی دونوع درمان در انواع توجه دیداری است. روش پژوهش: یک مطالعه شبه آزمایشی دارای پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری در دسترس شامل مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهرکرج و 50 دانش آموز دبستانی ...
بیشتر
چکیدههدف: اختلال بیش فعالی/کاستی توجه، فراون ترین اختلال دوران کودکی است این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی دونوع درمان در انواع توجه دیداری است. روش پژوهش: یک مطالعه شبه آزمایشی دارای پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری در دسترس شامل مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهرکرج و 50 دانش آموز دبستانی پسر دارای اختلال کاستی توجه انتخاب شدند این افراد به صورت تصادفی در سه گروه تقریبا مساوی شامل دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. از هرسه گروه پیش آزمون با استفاده از تست IVA صورت گرفت. یکی از گروه های آزمایشی به مدت 14 جلسه مورد توانبخشی با ابزار محقق ساخته قرار گرفت. گروه آزمایش دیگر به مدت 18 جلسه تحت درمان با روش نوروفیدبک با پروتکل بتا قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. سپس هرسه گروه با استفاده از تست IVA مورد پس آزمون قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS19 و روش تحلیل کوواریانس (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که روش توانبخشی شناختی بر بهبود انواع توجه دیداری نسبت به روش نوروفیدبک در دانش آموزان دبستانی دارای اختلال کاستی توجه اثربخشی بهتری دارد.نتیجه گیری: روش توانبخشی بکار گرفته شده بر انواع توجه دیداری در مقایسه با روش نوروفیدبک در دانش آموزان دبستانی دارای اختلال کاستی توجه اثربخشی بهتری دارد.
فرهاد محمدی؛ جهانگیر کرمی؛ تورج هاشمی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 169-190
چکیده
هدف از این پژوهش، مقایسه روش چندحسی فرنالد و روش تمرین و تکرار در بهبود اختلال ویژهی یادگیری دانشآموزان دارای اختلال خواندن است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه و انتصاب تصادفی با پیشآزمون و پسآزمون است. نمونه شامل 39 دانشآموز (18 پسر و 21 دختر) بود که بصورت تصادفی ساده از میان دانشآموزان دارای اختلال ویژه یادگیری خواندن ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مقایسه روش چندحسی فرنالد و روش تمرین و تکرار در بهبود اختلال ویژهی یادگیری دانشآموزان دارای اختلال خواندن است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه و انتصاب تصادفی با پیشآزمون و پسآزمون است. نمونه شامل 39 دانشآموز (18 پسر و 21 دختر) بود که بصورت تصادفی ساده از میان دانشآموزان دارای اختلال ویژه یادگیری خواندن پایهی سوم ابتدایی شهر جوانرود، در سال تحصیلی86-85 انتخاب شدند. آزمودنیها بطور مساوی در سه گروه (آموزش با روش چندحسی فرنالد، تمرین و تکرار و گروه گواه) قرار گرفتند و از نظر هوشبهر، جنس، تحصیلات والدین و آموزش رسمی در مدارس عادی همتا شدند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نمرات پسآزمون در آزمون خواندن پژوهشگر ساخت، بیانگر تفاوت معنیدار میان گروهها است. نتایج تحلیل کواریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که روش آموزش چندحسی فرنالد موجب بهبود عملکرد دانش آموزان دارای اختلال خواندن نسبت به گروه تمرین و تکرار در خواندن شفاهی (001/0p<)، سرعت خواندن شفاهی (001/0p<)، خواندن خاموش (05/0p<)، خواندن لغات خارج از متن (001/0p<) و سرعت خواندن لغات خارج از متن (001/0p<) شد. عملکرد گروه تحت آموزش تمرین و تکرار نیز در خواندن شفاهی (01/0p<) و خواندن لغات خارج از متن (001/0p<) بهتر از گروه کنترل بود.
شهرام مامی؛ نصرت ناصری؛ فاطمه ویسی
دوره 21، شماره 2 ، دی 1393، ، صفحه 169-178
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسأله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه دوم شهر ایلام بود. که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسأله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه دوم شهر ایلام بود. که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش هر یک به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از مقیاس خودکارآمدی ریاضی (MSES) و حل مسئله استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در نمرات پس آزمون حل مسئله و خودکارآمدی تفاوت معناداری دارند. بنابراین میتوان گفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسئله و خودکارآمدی دانشآموزان مؤثر میباشد و معلمان میتوانند با آموزش این راهبردها به بهبود مهارت حل مسئله و خودکارآمدی دانشآموزان در درس ریاضی کمک کنند.
کریم سواری
چکیده
در تحقیق حاضر،رابطه علّی تعاملات آموزشی با رضایت تحصیلی از طریق میانجیگری خودتنظیمیتحصیلی مورد مطالعه قرار گرفت. دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز (1392) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل دادهاند که از بین آنها 500 نفر به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تعاملات آموزشی، رضایت تحصیلی ...
بیشتر
در تحقیق حاضر،رابطه علّی تعاملات آموزشی با رضایت تحصیلی از طریق میانجیگری خودتنظیمیتحصیلی مورد مطالعه قرار گرفت. دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز (1392) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل دادهاند که از بین آنها 500 نفر به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تعاملات آموزشی، رضایت تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی استفادهگردید. نتیجه نشان داد که تعاملات آموزشی (تعامل دانشجو- دانشجو، تعامل دانشجو- استاد و تعامل دانشجو- محتوا) با رضایت تحصیلی رابطه علّی مثبت و رابطه تعامل دانشجو- دانشجو و دانشجو- محتوا با رضایت تحصیلی از طریق خودتنظیمی تحصیلی معنیدار اما مسیر تعامل دانشجو- استاد به رضایت تحصیلی از طریق یادگیری خودتنظیمیمعنیدار نشد. بر مبنای تحقیق حاضر پیشنهاد میشودبرای ایجاد رضایت تحصیلی، تقویت تعامل دانشجو- دانشجو و دانشجو- محتوا در دانشجویان بسیار ضروری است.
میثم خدیوی؛ یداله زرگر؛ ایران داودی
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 175-198
چکیده
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوهی شناختی- رفتاری بر الگوهای رفتاری تیپ Aو استرس شغلی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنانیکشرکت صنعنتی بود که تعداد 500 نفر از آنها (حدود 10 درصد کل جامعه) به صورت تصادفی انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیتی A مورد بررسی قرار گرفتند و از بین افرادی که در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوهی شناختی- رفتاری بر الگوهای رفتاری تیپ Aو استرس شغلی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنانیکشرکت صنعنتی بود که تعداد 500 نفر از آنها (حدود 10 درصد کل جامعه) به صورت تصادفی انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیتی A مورد بررسی قرار گرفتند و از بین افرادی که در این پرسشنامه، نمرهی آنان بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود، به طور تصادفی تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابتدا در دو گروه پیش آزمون دو پرسشنامه تیپA و استرس شغلی اجرا شد و سپس به گروه آزمایش 10 جلسه مدیریت استرس به شیوهی شناختی- رفتاری آموزش داده شد. پس از اعمال مداخله آزمایشی، بار دیگر از طریق پرسشنامههای الگوهای رفتاری تیپA و استرس شغلی، گروه آزمایش و گواه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوهی شناختی- رفتاری در اصلاح الگوهای رفتاری تیپA و کاهش استرس شغلی در کارکنان شرکت صنعتی مؤثر بوده است.
معصومه موحدی؛ یزدان موحدی؛ کلثوم کریم نژاد
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 179-192
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مولفههای هوش معنوی بر افزایش رفتار شهروندی سازمانی و سلامت عمومی معلمان زن شهر خرمآباد بود. آموزش مولفههای هوش معنوی (طی 5 جلسه آموزشی) به عنوان متغیر مستقل و افزایش رفتار شهروندی و سلامت عمومی به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مولفههای هوش معنوی بر افزایش رفتار شهروندی سازمانی و سلامت عمومی معلمان زن شهر خرمآباد بود. آموزش مولفههای هوش معنوی (طی 5 جلسه آموزشی) به عنوان متغیر مستقل و افزایش رفتار شهروندی و سلامت عمومی به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی، پرسشنامه رفتار شهروندی و پرسشنامه سلامت عمومی بودند. نمونه پژوهش شامل 40 معلم زن شهر خرمآباد در سال تحصیلی 91-1390 بود که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مولفههای هوش معنوی موجب افزایش رفتار شهروندی سازمانی و سلامت عمومی میشود.
قاسم آهی؛ فتح الله حسن زاده؛ سمانه سادات جعفر طباطبایی
چکیده
یافتههای پژوهشی نشان میدهد دختران نوجوان برای ابتلا به شکلهای متنوع رفتارهای خوردن مستعدند زیرا آنها به چالشهای مربوط بهاندازه، شکل و ظاهر فیزیکی حساس هستند. این پژوهش باهدف بررسی نقش شرم، خود دلسوزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در آسیبشناسی نگرشهای خوردن دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ...
بیشتر
یافتههای پژوهشی نشان میدهد دختران نوجوان برای ابتلا به شکلهای متنوع رفتارهای خوردن مستعدند زیرا آنها به چالشهای مربوط بهاندازه، شکل و ظاهر فیزیکی حساس هستند. این پژوهش باهدف بررسی نقش شرم، خود دلسوزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در آسیبشناسی نگرشهای خوردن دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل داد. با توجه به حجم جامعه و بر مبنای استفاده از جدول کرجسی/مورگان حجم نمونه 259 برآورد شد. برای گردآوری دادهها از مقیاس شرم از تصویر بدنی دیورت و همکاران (2015)، مقیاس شرم از دیگران متیوس و همکاران (2015)، مقیاس خود دلسوزی رایس و همکاران (2011)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی کارلتون و همکاران (2007) و پرسشنامه نگرشهای خوردن گارنر و همکاران (1979) استفاده گردید. برای بررسی فرضیههای پژوهش تحلیل رگرسیون چندگانه بکار رفت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شرم از تصویر بدنی، خوددلسوزی سازگارانه و شرم از دیگران در پیشبینی نگرشهای خوردن نقش دارند و رویهم 32 درصد از واریانس این نگرشها را تبیین کردند، اما خوددلسوزی ناسازگارانه و عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین این ارتباط نقشی نداشت. این یافتهها بر نقش تسهیلکننده تواناییهای خود دلسوزی و اثرات بیماریزای شرم از تصویر بدنی و شرم از دیگران در نگرشهای خوردن دانش آموزان تأکید دارد.
سودابه بساک نژاد؛ اعظم آقاجانی افجدی؛ یدالله زرگر
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 181-198
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. آزمودنیها با استفاده از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انتخاب و به پرسشنامهی کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. در دو گروه (آزمایشی و کنترل) ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. آزمودنیها با استفاده از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انتخاب و به پرسشنامهی کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. در دو گروه (آزمایشی و کنترل) 15 نفر گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت گروه درمانی قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معنیداری کیفیت خواب را بهبود بخشیده است اما بر کیفیت زندگی تأثیر نداشته است. این یافتهها نشان میدهد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند برای افراد دارای کیفیت خواب نامطلوب مفید باشد.
فاطمه نعمتی؛ سید موسی گلستانه؛ مهناز جوکار
چکیده
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ...
بیشتر
تابآوری بهعنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر میسازد خود را با مشکلات و چالشها سازگار کند و این عامل کمککننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوشبینی با تابآوری از طریق نقش میانجیگری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر و پسر پایههای ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 600 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامهها از طریق شبکههای اجتماعی مانند شاد، تلگرام و واتس آپ در اختیار دانش آموزان قرار داده شد که در نهایت ۵۰۳ پرسشنامه قابل تحلیل بود. از مقیاسهای خودکارآمدی Muris، پرسشنامه تابآوری De Caroli and John Sagon و پرسشنامه خوشبینی Scheier and Carver استفادهشده است. تحلیل دادهها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرمافزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخصهای برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوشبینی و خودکارآمدی به تابآوری در دوره نوجوانی معنیدار بودند. همچنین، مسیر خوشبینی بهصورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تابآوری معنیدار است. با توجه به یافتههای این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک میشویم تأثیر خوشبینی کمتر شده و همچنین بین خوشبین با تابآوری از طریق میانجیگری خودکارآمدی رابطه مثبت و معنیداری هست.
یوسف کریمی؛ ولی خلخالی؛ حسن احدی؛ غلامرضا نفیسی
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 189-218
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر چارچوبگذاری درونی و بیرونی هدف و سبک ارتباطی کنترل کننده درونی، کنترل کننده بیرونی و حمایت کننده خود پیروی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر قزوین بود. برای این منظور از یک طرح عاملی 2 × 3 استفاده شد. آزمودنیها 147 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر چارچوبگذاری درونی و بیرونی هدف و سبک ارتباطی کنترل کننده درونی، کنترل کننده بیرونی و حمایت کننده خود پیروی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر قزوین بود. برای این منظور از یک طرح عاملی 2 × 3 استفاده شد. آزمودنیها 147 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی انتخاب و در شش گروه آزمایشی و یک گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابتدا یادگیری مطالب کتبی بر حسب دستیابی به یک هدف درونی (سلامت) در برابر یک هدف بیرونی (ظاهر جسمی) چارچوبگذاری شد، و سپس به یک شیوه حمایت کننده خود پیروی یا کنترل کننده درونی یا کنترل کننده بیرونی ارایه شدند. در ارتباط با عملکرد تحصیلی، هم یادگیری مفهومی و هم یادگیری طوطیوار مورد سنجش قرار گرفت. نتیجههای به دست آمده از تحلیل واریانس چند متغیری دادهها نشان داد که چارچوبگذاری درونی هدف در مقایسه با چارچوبگذاری بیرونی هدف، پردازش مفهومی مطالب یادگیری را افزایش میدهد. علاوه بر این، دانشآموزانی که برای تعقیب این محتواهای هدف، یک سبک ارتباطی حمایت کننده خود پیروی را تجربه کردند در مقایسه با دانشآموزانی که تحت فشار درونی یا بیرونی قرار گرفتند، یادگیری مفهومی بیشتری نشان دادند. با این وجود، چنین نتیجههایی برای یادگیری طوطیوار دیده نشد. به نظر میرسد که بافتهای کنترل کننده درونی، کنترل کننده بیرونی و محتوای هدف بیرونی به طور برابر با بافتهای حمایت کننده خود پیروی و هدف درونی در پیشبرد یادسپاری تحتالفظی مطالب یادگیری موثر باشند.
یداله زرگر؛ حسین واحدی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 161-174
چکیده
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو ...
بیشتر
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه درمان نوروفیدبک و دارودرمانی، مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند اجرا، گروه نوروفیدبک به مدت 20 جلسه طی دو ماه تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفت و گروه درمان دارویی در این مدت ریتالین مصرف کرد. نتایج اثربخشی هر دو درمان نوروفیدبک و دارودرمانی را در بهبود توجه و کاهش تکانشوری تأیید کرد. بین دو گروه درمانی در بهبود عملکرد مداوم تفاوت معنیداری یافت نشد.
مجید دولتخواه؛ محمد علی محمدی فر؛ علیاکبر امین بیدختی؛ محمود نجفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی برنامه موفقیت در مدرسه و مدیریت استرس بر خودکارآمدی، درگیری، فرسودگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان در شهر اهواز میباشد. جامعه آماری این مطالعه کلیهی دانشآموزان پسر پایه اول دوره متوسطه اول آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز در سال 97-1396 بود. از این جامعه آماری، ابتدا به تعداد 270 دانشآموز به روش تصادفی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی برنامه موفقیت در مدرسه و مدیریت استرس بر خودکارآمدی، درگیری، فرسودگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان در شهر اهواز میباشد. جامعه آماری این مطالعه کلیهی دانشآموزان پسر پایه اول دوره متوسطه اول آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز در سال 97-1396 بود. از این جامعه آماری، ابتدا به تعداد 270 دانشآموز به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای و سپس تعداد 60 دانشآموز که در پرسشنامه خودکارآمدی نمره پایین کسب کردند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (هر گروه 20 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) تقسیم شدند. پژوهش حاضر یک تحقیق آزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامههای خودکارآمدی تحصیلی مورگان، درگیری تحصیلی زرنگ، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران و عملکرد تحصیلی دانشآموزان در دو نوبت اول و دوم، استفاده شد. مداخله شامل آموزش برنامه موفقیت در مدرسه و مدیریت استرس، هر کدام 10 جلسه 120 دقیقهای بود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که دو روش مداخله "برنامه موفقیت در مدرسه" و "مدیریت استرس"، باعث افزایش خودکارآمدی، درگیری و عملکرد تحصیلی و از طرف دیگر کاهش فرسودگی تحصیلی شده است. این پژوهش نشان داد که بین اثربخشی برنامه موفقیت در مدرسه و مدیریت استرس تفاوت معنیداری وجود ندارد و هر دو میتوانند بهعنوان برنامه تکمیلی در بهبود عملکرد تحصیلی تأثیرگذار باشند.
موسی گلستانه؛ اسفندیار تیموری
چکیده
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل مفروض علّی متغیرهای پیشایند و پیامد تابآوری معلّمان بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمام معلّمان شاغل در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از این تعداد 400 نفر معلّم به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای تابآوری کانر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل مفروض علّی متغیرهای پیشایند و پیامد تابآوری معلّمان بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمام معلّمان شاغل در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از این تعداد 400 نفر معلّم به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای تابآوری کانر و دیویدسون (2003)، سیاهه ترجیحکاری آمابلی و همکاران (1994)، پرسشنامه تنظیم هیجانی جان و گراس (2003)، آزمون جهتگیری زندگی شییر و کارور (1994)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه راهبردهای مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر (1990)، پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه عملکرد خانواده اسپتاین و بالدوین (1983)، پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربون (1992) و پرسشنامه هوشمعنوی کینگ (2008) استفاده شد. نتایج مدل نشان داد که مسیرهای بین راهبردهای مقابله ای، انگیزش درونی-بیرونی، تنظیم هیجانی، عملکرد خانواده و هوش معنوی با تاب آوری معنی دار می باشد اما روابط متغیرهای حمایت اجتماعی و خوش بینی با تاب آوری غیر معنی دار بود. روابط بین تاب آوری با متغیرهای پیامد آن مانند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی معنی دار بود اما با متغیر خودکارآمدی رابطه معنی دار نبود.نتایج مدل کلی نشان داد شاخصهای مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردارند. به منظور برازندگی بهتر، مدل اصلاح شده بررسی شد. نتایج دلالت بر بهبود شاخصهای برازش مدل اصلاح شده داشت. بر این اساس نتیجه گیری می شود که افزایش تابآوری معلمان موجب افزایش کیفیت زندگی آنان خواهد شد.
قربان کیانی؛ غلامحسین مکتبی؛ ناصر بهروزی؛ ذکراله مروتی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریهی ذهن و کمکطلبی دانشآموزان دارای ناتواناییهای یادگیری بود. در این پژوهش افرادی که در یک مطالعهی آزمایشی شرکت کردند، شامل 40 نفر از دانشآموزان پسر کلاسهای پنجم و ششم ابتدایی شهر اهواز بودند که به روش تصادفی چند مرحلهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریهی ذهن و کمکطلبی دانشآموزان دارای ناتواناییهای یادگیری بود. در این پژوهش افرادی که در یک مطالعهی آزمایشی شرکت کردند، شامل 40 نفر از دانشآموزان پسر کلاسهای پنجم و ششم ابتدایی شهر اهواز بودند که به روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مطالعه، مقیاس شایستگی اجتماعی فلنر، آزمون نظریهی ذهن استیمن و مقیاس کمکطلبی پنتریچ و ریان بودند. آزمودنیها به دو گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. آموزش هوش هیجانی در گروه آزمایش به کارگرفته شد، ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیش- آزمون و پس- آزمون در مورد گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نتایج به وسیلهی آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (MONCOVA) تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد، عملکرد گروه آزمایش در شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریهی ذهن و کمکطلبی در پس- آزمون افزایش یافته بود. این یافته ها اهمیت به کارگیری آموزش هوش هیجانی را بر بهبود عملکردهای اجتماعی دانشآموزان دارای ناتواناییهای یادگیری مطرح نمود.
کوروش محمدی؛ محمود نجفی؛ غلامرضا دهشیری؛ علی نیکبخت
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 177-198
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی بر افسردگی نوجوانان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور 26 نوجوان مبتلا به افسردگی به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه درمانشناختی رفتاری فردی، درمانشناختی رفتاری گروهی و کنترل جایگزین شدند. برای سنجش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی بر افسردگی نوجوانان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور 26 نوجوان مبتلا به افسردگی به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه درمانشناختی رفتاری فردی، درمانشناختی رفتاری گروهی و کنترل جایگزین شدند. برای سنجش میزان افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان و مصاحبه تشخیصی اختلال افسردگی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی بهطور معناداری در کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بود. اما بین دو روش فردی و گروهی در پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی در کاهش افسردگی نوجوانان مؤثر است و میتواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان قرار گیرد.
فاطمه اذرنوش؛ سید اسماعیل هاشمی؛ عبدالزهرا نعامی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ توانمندسازی روانشناختی و عملکرد شغلی با میانجیگری نگرشهای شغلی بود. روش: جامعۀ آماری همۀ کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون- اهواز بودند، که از بین آنها 216 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر، 1995)، ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ توانمندسازی روانشناختی و عملکرد شغلی با میانجیگری نگرشهای شغلی بود. روش: جامعۀ آماری همۀ کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون- اهواز بودند، که از بین آنها 216 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر، 1995)، رفتار نابارور شغلی (آکینو، لویس، و برادفیلد، 1999)، رفتار شهروندی سازمانی (پودساکف، مککنزی، مورمن، فتر، 1990)، رفتار درون نقشی (ویلیامز و اندرسون، 1991)، خشنودی شغلی (آیرونسون، اسمیت، برانیک، گیبسون، پل، 1989)، و تعهد عاطفی (ماودی، استیرز، و پورتر، 1979) بودند. این پرسشنامهها از روایی و پایایی قابل قبولی در پژوهش حاضر برخوردار بودند. نتایج با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس AMOS20 و SPSS16 بدست آمد. برای آزمون فرضیههای ساده از روش همبستگی ساده و آزمون فرضیههای میانجیگر از روش بوتاسترپ استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از برازش خوب مدل با دادهها بود. تحلیلهای بیشتر مربوط به فرضیههای ساده نشان داد که توانمندسازی روانشناختی رابطۀ مثبت معنیداری با خشنودی شغلی، تعهد عاطفی، رفتار شهروندی سازمانی، رفتار درون نقشی و رابطۀ منفی معنیداری با رفتار نابارور شغلی دارد. نتایج مربوط به فرضیههای میانجیگر نیز نشان داد که تعهد عاطفی میانجیگر هم رابطۀ توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی و هم رابطۀ توانمندسازی روانشناختی با رفتار درون نقشی است، امّا خشنودی شغلی تنها میانجیگر رابطۀ توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی است. نتیجهگیری: بنابراین با نتایج بدست آمده میتوان نتیجهگیری کرد که تلاش برای افزایش توانمندسازی روانشناختی بر نگرشهای شغلی، و در نهایت بر عملکرد شغلی اثر مثبت میگذارد.
مهدی زمستانی؛ ایران داودی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 183-212
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعالسازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروههای آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بودند که در سه مرحلهی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعالسازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیکهای درمانی با توجه به اثربخشیشان بر جنبههای مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخشتر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری بر روی این راهبرد همچنان حفظ شده بود ولی نمرات گروه درمان فعالسازی رفتاری تا حدودی بازگشت نشان داده بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی میتوانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه میکنند گزینهی درمانی مناسبی باشند.
ندا سیفی پور امشی؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل میدادند که پرسشنامهها را بهصورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 نفر بهروش در دسترس جهت تدوین الگوی ساختاری انتخاب شدند. زمان اجرای این پژوهش شهریور تا مهر 1400 بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس اضطراب کرونا علیپور و همکاران، مقیاس تحمل پریشانی سیمون و گاهر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران بودند. در تجزیهوتحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری، با نسخه 24 نرمافزار SPSS و AMOS و جهت آزمون معنیداری مسیرهای غیرمستقیم از تحلیل بوت استرپ استفاده شد. تحلیلهای میانجی نشان داد که در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا، خودکارآمدی نقش واسطهای را ایفا میکند؛ درحالیکه تحمل پریشانی در رابطه بین این دو متغیر نقش واسطهای ندارد. اضطراب کرونا بهطور مستقیم بر امید به زندگی رابطه نشان داد. همچنین متغیر امید به زندگی بهاندازه 75/0 = تبیین گشت. با توجه به نتایج این پژوهش اگر ارتقاء خودکارآمدی بهعنوان متغیر تأثیرگذار بر امید به زندگی در اولویتهای کادر آموزش و درمان قرار گیرد، بر این اساس خودکارآمدی از طریق تأثیر بر کاهش اضطراب کرونا میتواند بر امید به زندگی تأثیر بگذارد.