روانشناسی تربیتی
ایمان فرج اله چعبی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ناصر امینی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بودند. نمونه اول پژوهش شامل 152 نفر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بودند. نمونه اول پژوهش شامل 152 نفر دانشجو بود که از میان هفت دانشکده و با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. سپس افراد انتخابشده به پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک نمره بالاتر از انحراف معیار بود، جدا شدند. سپس از میان آنها 60 نفر به-صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروههای آزمایشی درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی را دریافت کردند، در حالی که روی گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. در این پژوهش از مقیاس اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم و پرسشنامه اجتناب تجربهای چندبعدی گامز، جهت جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تکمتغیری و در نرمافزار SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان فعالسازی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی اثرگذار است (0001/0p< ،71/29F=)؛ با این حال، اثربخشی طرحواره درمانی بیشتر از درمان فعالسازی رفتاری بود (002/0p<). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان از طرحواره درمانی و نیز درمان فعالسازی رفتاری برای کاهش اجتناب تجربهای دانشجویان دارای اهمالکاری تحصیلی استفاده کرد.
شهریار شهرویی؛ کبری کاظمیان مقدم؛ علی خلفی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجیگری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاههای آزاد اسلامی استان خوزستان در سال 1399 که در این سازمانها مشغول به کار بودند که در نهایت 330 نفر به شیوة نمونهگیری تصادفی مرحلهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجیگری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاههای آزاد اسلامی استان خوزستان در سال 1399 که در این سازمانها مشغول به کار بودند که در نهایت 330 نفر به شیوة نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامهها از طریق شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و واتسآپ در اختیار کارکنان قرار داده شد که در نهایت 298 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون، پرسشنامه عشق هاتفیلد و رپسون، پرسشنامه سازگاری زوجی اسپینر، پرسشنامه رضایت زناشویی بلوم و محرابیان و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران بود. تحلیلها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد.. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با دادهها برخوردار بود. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنیدار صمیمت زناشویی به عشق، سازگاری زوجی، رضایت زناشویی و رضایت از زندگی؛ همچنین تأثیر مثبت و معنیدار عشق به رضایت از زندگی، سازگاری زوجی به رضایت از زندگی و رضایت زناشویی به رضایت از زندگی بود. علاوه بر این، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نیز نشان داد که صمیمت زناشویی از طریق عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی اثر مثبت دارد (001/0p<). با توجه به نتایج به دستآمده صمیمت زناشویی به واسطه عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی منجر به افزایش رضایت از زندگی بین زوجین میشود. لذا شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام خانواده میگردد، میتواند گام مفید در راستای افزایش ثبات زندگی زناشویی باشد.
مهناز بهادری؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ پرویز عسکری؛ حسن احدی؛ لیلا مرادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روانشناسی مثبتگرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روانشناسی مثبتگرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت، 15 نفر به گروه آزمایش روانشناسی مثبتگرا با رویکرد بهباشی و 15 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش از مقیاس آلکسی تایما تورنتو (باگبی و همکاران، 1994)، مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (دروگاتیس، 1990) و پرسشنامه پیروی از درمان (مدانلو، 2013) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت 8 جلسه مداخله دو ساعته و همچنین گروه آزمایش روانشناسی مثبتگرا با رویکرد بهباشی نیز 8 جلسه دو ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پسآزمون بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تأثیر معنیداری داشتهاند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنیداری مشاهده نشد. براساس یافتهها میتوان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر کاهش ناگویی هیجانی و افزایش سطح رفتار سازگارانه و نیز پیروی از درمان اثرگذار هستند.
طیبه محمودی؛ سودابه بساک نژاد؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت خشم با رویکرد روانشناسی مثبتنگر بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و نشخوار خشم در دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونهی اولیه، 400 دانشجوی دختر (میانگین سنی 57/21) بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای، انتخاب شدند و مقیاس نشخوار خشم ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت خشم با رویکرد روانشناسی مثبتنگر بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و نشخوار خشم در دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونهی اولیه، 400 دانشجوی دختر (میانگین سنی 57/21) بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای، انتخاب شدند و مقیاس نشخوار خشم ساخودولسکی، گلوب و کرومول و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون را تکمیل نمودند. از بین 66 نفر دانشجو که دارای نشخوار خشم بالا بودند، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایشی و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت گروه درمانی آموزش مدیریت خشم با رویکرد روانشناسی مثبتنگر قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری دادهها نشان داد که آموزش مدیریت خشم با رویکرد روانشناسی مثبتنگر به صورت معنیداری، باعث کاهش نشخوار خشم شد (98/18F=، 001/0p<)، اما بر راهبردهای شناختی مثبت و منفی تنظیم هیجان تأثیری نداشت (37/1F=، 257/0(p< (85/1F=، 191/0p<). این یافتهها نشان میدهد که آموزش مدیریت خشم با رویکرد روانشناسی مثبتنگر، میتواند برای افراد با نشخوار خشم بالا، مفید باشد.
علی محمدزاده ابراهیمی؛ عبدالکاظم نیسی؛ نسرین ارشدی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر،طراحیو آزمون الگویی از روابط علّی صفات شخصیتی دیگرپیروی/خودپیروی و ادراک رویدادهای فشارزا با علائم افسردگی بود. الگوی پیشنهادیمتشکل از 5 متغیر بود که دو متغیر دیگرپیروی و خودپیروی به عنوان متغیرهای پیشایند،علائم افسردگی متغیر پیامد و ادراک از رویدادهای فشارزای بین فردی و ادراک از رویدادهایفشارزای پیشرفت ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر،طراحیو آزمون الگویی از روابط علّی صفات شخصیتی دیگرپیروی/خودپیروی و ادراک رویدادهای فشارزا با علائم افسردگی بود. الگوی پیشنهادیمتشکل از 5 متغیر بود که دو متغیر دیگرپیروی و خودپیروی به عنوان متغیرهای پیشایند،علائم افسردگی متغیر پیامد و ادراک از رویدادهای فشارزای بین فردی و ادراک از رویدادهایفشارزای پیشرفت به عنوان دو متغیر میانجی پژوهش حاضر بودند. جامعه آماری را کلیه دانشجویانمقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران تشکیل میدادند که با استفاده از روش نمونهگیریتصادفی طبقهای 357 نفر (123 پسر و 234 دختر) به عنوان نمونه از بین آنها انتخاب شدندو با استفاده از 4 مقیاسِ پرسشنامه تجدیدنظر شده سبکشخصی، پرسشنامه بررسی تجارب زندگی و ویراست دوم پرسشنامه افسردگی بک،مورد سنجش قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلاتساختاری (SEM) براساس نرم افزارهایAMOSویراست 18 و SPSSویراست18، انجام گرفت. به منظور برآورداثرات واسطهای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. گرچه تحلیل اولیه حاکی از برازشضعیف الگو با دادهها بود؛ اصلاحات انجام شده جهت بهبود الگو، برازش خوب الگوینهایی را با دادهها نشان داد.
فریبا کلانتری؛ ایران داودی؛ سودابه بساک نژاد؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ مجید کاراندیش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مطالعهی تأثیر روش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در وجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافهوزن شهر اهواز بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و از طریق فراخوان عمومی و پس از ارزیابیهای اولیه و تشخیص داشتن اضافهوزن توسط متخصص تغذیه 36 نفر انتخاب و درسه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مطالعهی تأثیر روش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در وجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافهوزن شهر اهواز بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و از طریق فراخوان عمومی و پس از ارزیابیهای اولیه و تشخیص داشتن اضافهوزن توسط متخصص تغذیه 36 نفر انتخاب و درسه گروه آزمایش، پلاسیبو و فهرست انتظار به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقهای شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزنکشی هفتگی، مداخلهی روانشناختی نیز دریافت کردند. گروه پلاسیبو به تعداد جلسات گروه آزمایش در جلسات جداگانه شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزنکشی هفتگی، هر هفته نیز گزارش فرمهای پایش خود را ارائه میدادند. اما گروه فهرست انتظار هیچگونه پایش و مداخلهای دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پرسشنامههای مربوط به متغیرهای پژوهش را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با روش تجزیهوتحلیل کوواریانس در سطح معنیداری (05/0p<) نشان داد که در مرحله پسآزمون از نظر نمایه توده بدن بین گروه آزمایش و پلاسیبو با فهرست انتظار تفاوت معنیدار بود، اما بین گروه آزمایش و پلاسیبو در مرحله پسآزمون تفاوت معنیدار نبود. ولی در مرحله پیگیری تفاوت معنیدار بود. یعنی این که هر دو گروه در مرحله پسآزمون کاهش وزن داشتند ولی در مرحله پیگیری دو ماه و نیمگروه آزمایش وزن کاهشیافته خود را حفظ نمودند در حالی که گروه پلاسیبو بازگشت وزن داشتند. همچنین نتایج نشان داد که این درمان منجر به افزایش خودکارآمدی وزن و کاهش نارضایتی از تصویر بدن در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و پیگیری گردید.
شهلا کرائی؛ منصور سودانی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ غلامحسین مکتبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای حل مشکل خانواده در دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران بود. طرح پژوهشی حاضر، نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از بین افراد داوطلب 40 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای حل مشکل خانواده در دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران بود. طرح پژوهشی حاضر، نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از بین افراد داوطلب 40 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش مقیاس حل مشکل خانواده بود. ابتدا روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید، سپس آموزش هوش هیجانی به مدت 8 جلسهی 90 دقیقهای و یکبار در هفته روی گروه آزمایش اجرا و پس از اتمام برنامه آموزشی، دو گروه در مرحله پسآزمون و پیگیری یکماهه به ابزار پژوهش پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد آموزش هوش هیجانی باعث افزایش توانایی حل مشکل خانواده و بهبود رابطه در دانشجویان متأهل گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پسآزمون و پیگیری شده است.
پریسا گنجه؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی؛ یدالله زرگر
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر اهواز بود. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بینالمللی شیوعشناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آنها تأیید ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر اهواز بود. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بینالمللی شیوعشناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آنها تأیید گردید. 12 کودک شرکتکننده در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. همهی کودکان شرکتکننده در پژوهش به پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس خود کارآمدی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله شناختی- رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری یومان ویتنی در نرمافزار SPSS نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری به طور معنیداری کیفیت زندگی و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. اما در مؤلفه علائم آسم کیفیت زندگی، تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. یافتهها نشان میدهد که مداخله شناختی- رفتاری میتواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی برای کودکان دارای علائم آسم در کاهش پیامدهای بیماری سودمند باشد.
محمد بابامیری؛ عبدالکاظم نیسی؛ نسرین ارشدی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ کیومرث بشلیده
چکیده
پژوهش حاضر استرسزاهای شغلی و ویژگیهای شخصیتی را به عنوان پیشبین بروز علایم روانتنی در کارکنان پالایشگاه گاز بید بلند در اهواز بررسی کرده است. بر اساس بررسی پرونده پزشکی کارکنان 83 نفر که مبتلا به علایم روانتنی بودند به عنوان نمونه بیمار مشخص شدند. از میان کارکنان باقیمانده نیز 119 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر استرسزاهای شغلی و ویژگیهای شخصیتی را به عنوان پیشبین بروز علایم روانتنی در کارکنان پالایشگاه گاز بید بلند در اهواز بررسی کرده است. بر اساس بررسی پرونده پزشکی کارکنان 83 نفر که مبتلا به علایم روانتنی بودند به عنوان نمونه بیمار مشخص شدند. از میان کارکنان باقیمانده نیز 119 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و در مجموع 202 نفر به پرسشنامه اعمال منفی، مقیاس عـدم تـوازن تـلاش- پـاداش، پرسشنامه محتوای شغل، پرسشنامه تعارضات کار- خانواده، پرسشنامه عدالت سازمانی و پرسشنامهی شخصیتی نئو (به جز گشاده ذهنی و توافقپذیری) پاسخ دادند. در این پژوهش برای تحلیل فرضیه اصلی از روش تحلیل تمیز به روش همزمان و گام به گام و در بخش اعتباریابی نیز از همبستگی پیرسون و تحلیل عوامل تأییدی استفاده شد. نتایج بدست آمده از کاربرد معادله تابع ممیز، فرضیه پژوهش را تأیید کرد. به بیان دیگر از روی استرسزاهای شغلی و ویژگیهای شخصیتی میتوان احتمال بروز علایم روانتنی را در کارکنان پیشبینی کرد.
سیمین غلامرضایی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر؛ ایران داودی؛ سودابه بساک نژاد
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 33-54
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر روان درمانی بین فردی بر عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. نمونهگیری در این پژوهش طی دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول تعداد 641 دانشجوی دختر از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه لرستان به صورت تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. در مرحله بعد 32 دانشجو بر اساس ملاک شمول نمره 20 و بالاتر در پرسشنامه نگرشهای خوردن به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. در این پژوهش به منظور سنجش مؤلفههای اختلال خوردن از آزمون نگرش خوردن و برای سنجش عملکرد روانی- اجتماعی از پرسشنامه ارزیابی آسیب بالینی استفاده شد. در مورد گروه آزمایش مداخله درمانی شامل 14 جلسه درمان بین فردی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه از لحاظ عملکرد روانی – اجتماعی و مؤلفههای اختلال خوردن تفاوت معنیداری به نفع گروه آزمایش وجود دارد. بنابراین میتوان بیان داشت درمان بین فردی در بهبود عملکرد روانی – اجتماعی و کاهش مؤلفههای اختلال خوردن دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه مؤثر بوده است.
یداله زرگر؛ حسین واحدی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 161-174
چکیده
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو ...
بیشتر
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی میباشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه درمان نوروفیدبک و دارودرمانی، مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند اجرا، گروه نوروفیدبک به مدت 20 جلسه طی دو ماه تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفت و گروه درمان دارویی در این مدت ریتالین مصرف کرد. نتایج اثربخشی هر دو درمان نوروفیدبک و دارودرمانی را در بهبود توجه و کاهش تکانشوری تأیید کرد. بین دو گروه درمانی در بهبود عملکرد مداوم تفاوت معنیداری یافت نشد.
کیهان فتحی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یدالله زرگر؛ ایران داودی؛ نریمان شهبا
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 193-216
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه در دسترس استفاده گردید، بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه در دسترس استفاده گردید، بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) 16 نفری گماشته شدند. همهی شرکت کنندگان به پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری، شاخص کیفیت زندگی اسکیندکس 16، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی و شاخص وسعت و شدت پسوریازیس پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری مانکوا و آنکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی به طور معنیداری ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت روان و علائم بالینی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه، بهبود بخشیده است. این یافتهها نشان میدهد که مدیریت استرس به شیوه شناختی-درمانی گروهی میتواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در کمک به بیماران مبتلا به پسوریازیس در کنترل علائم بالینی بیماری و همچنین کاهش پیامدهای بیماری پسوریازیس سودمند باشد.
ذکراله مروتی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ فاطمه کیانپور قهفرخی
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 91-122
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی محیط یادگیری سازندهگرای ادراک شده و عملکرد ریاضی با میانجیگری جهتگیری درونی هدف، ارزش تکلیف، نگرش نسبت به ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در دانشآموزان بود. در این مطالعه علّی-همبستگی، جامعه آماری کلیه دانشآموزان پسر پایه سوم رشته ریاضی-فیزیک دبیرستانهای دولتی شهر اهواز بود که به روش تصادفی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی محیط یادگیری سازندهگرای ادراک شده و عملکرد ریاضی با میانجیگری جهتگیری درونی هدف، ارزش تکلیف، نگرش نسبت به ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در دانشآموزان بود. در این مطالعه علّی-همبستگی، جامعه آماری کلیه دانشآموزان پسر پایه سوم رشته ریاضی-فیزیک دبیرستانهای دولتی شهر اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحلهای 300 دانشآموز از بین آنها در نواحی چهارگانه آموزش و پرورش انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه ادراک از محیط یادگیری سازندهگرا (CLES)، پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی، سیاهه نگرش نسبت به ریاضی (ATMI) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. براساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی معادلات ساختاری روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در الگوی پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که محیط یادگیری سازندهگرای ادراک شده هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق جهتگیری درونی هدف، ارزش تکلیف، نگرش نسبت به ریاضی و خودکارآمدی ریاضی با عملکرد ریاضی رابطه دارد. تمامی فرضیههای پژوهش به استثنای مسیر مستقیم نگرش نسبت به ریاضی با خودکارآمدی ریاضی مورد تایید قرار گرفتند.
مهدی زمستانی؛ ایران داودی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یداله زرگر
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 183-212
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعالسازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروههای آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بودند که در سه مرحلهی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعالسازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیکهای درمانی با توجه به اثربخشیشان بر جنبههای مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخشتر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعالسازی رفتاری بر روی این راهبرد همچنان حفظ شده بود ولی نمرات گروه درمان فعالسازی رفتاری تا حدودی بازگشت نشان داده بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی کوتاه مدت فعالسازی رفتاری و یا فراشناختی میتوانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه میکنند گزینهی درمانی مناسبی باشند.
مریم قضایی؛ نجمه حمید؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 63-80
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونهی اولیه شامل 800 نفر دانشجو بودند که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامهی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونهی اولیه شامل 800 نفر دانشجو بودند که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامهی اختلال بیش فعالی و کاستی توجه بزرگسالان بارکلی پاسخ دادند. از بین آنها کسانی که نمرهی بالاتر از نقطهی برش در پرسشنامهی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه داشتند، انتخاب و مورد مصاحبهی تشخیصی قرار گرفتند. سپس 30 نفر از کسانی که تشخیص اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه گرفتند به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامهی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بزرگسالان بارکلی (BAARS) و مصاحبهی ساختار یافتهی بارکلی بوده است. سپس 13 جلسهی 90 دقیقهای درمان شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه پس از پایان دورهی مداخله به پرسشنامهی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بزرگسالان بارکلی پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس و کوواریانس چند متغیری تحت برنامهی نرم افزاری SPSS و در سطح معنیداری 05/0>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که نشانههای اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است (05/0>p). این نتایج در دورهی پیگیری کماکان ادامه داشت. گروه درمانی شناختی- رفتاری در کاهش علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در دانشجویان مؤثر است. بنابراین از این روش میتوان در درمان اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و نشانههای آن در بزرگسالان استفاده کرد.
اکرم نظری چگنی؛ ناصر بهروزی؛ سید اسماعیل شیخ شبانی هاشمی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 81-100
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با افسردگی و رضایت از زندگی با میانجیگری خوشبینی و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه این پژوهش 300 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای اتنخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از، پرسشنامههای سبکهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با افسردگی و رضایت از زندگی با میانجیگری خوشبینی و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه این پژوهش 300 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای اتنخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از، پرسشنامههای سبکهای دلبستگی سیمپسون، خوشبینی شیر، کارور و بریج، حمایت اجتماعی فیلیپس، افسردگی بک، و رضایت از زندگی ریف، لی، اسکز و شموتی، استفاده شده است. یافتهها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنیدار و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنیداری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ایمن با خوشبینی و حمایت اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. به علاوه، نتایج پژوهش نقش میانجیگری متغیرهای خوشبینی و حمایت اجتماعی را تأیید کردند.
شهلا نظرپور؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی؛ سید مسعود سیدیان
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 139-174
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، تعیین پیشبینهای ابتلا به بیماری قلبی – عروقی و تیپ 2 دیابت در شهر اهواز. به همین منظور 450 نفر (سه نمونه 150 نفری سالم، دیابتی و قلبی – عروقی) به صورت تصادفی از میان کلیهی بیماران دیابتی و قلبی – عروقی مراجعهکننده به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر اهواز و پرسنل شاغل در مراکز فوق انتخاب گردید. جهت جمعآوری ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، تعیین پیشبینهای ابتلا به بیماری قلبی – عروقی و تیپ 2 دیابت در شهر اهواز. به همین منظور 450 نفر (سه نمونه 150 نفری سالم، دیابتی و قلبی – عروقی) به صورت تصادفی از میان کلیهی بیماران دیابتی و قلبی – عروقی مراجعهکننده به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر اهواز و پرسنل شاغل در مراکز فوق انتخاب گردید. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه تابآوری، پرسشنامه پنج عاملی نئو، پرسشنامه سبک زندگی، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و آزمایشات بالینی همانند (قندخون، چربی خوب و ...) نمونهها استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون لوجستیک مالتی نامینال استفاده شد. یافتهها نشان دادند که تابآوری، روانرنجورخویی، برونگرایی، سبک زندگی و قندخون پیشبین ابتلا به تیپ 2 دیابت و تابآوری، روانرنجورخویی، برونگرایی، وجدانی بودن، سبک زندگی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی پیشبین ابتلا به بیماری قلبی - عروقی است. وجدانی بودن، وضعیت اقتصادی – اجتماعی، سابقه خانوادگی، وزن، فشار خون و فاکتورهای خونی LDL، HDL، تریگلیسرید و کلسترول در پیشبینی بیماری تیپ 2 دیابت نقشی ایفا نمیکنند. به علاوه، در ابتلا به بیماری قلبی – عروقی سابقه خانوادگی، وزن، فشارخون و فاکتورهای خونی LDL، HDL، تریگلیسرید و کلسترول نقشی ندارند.
یدالله زرگر؛ محمدعلی قاسمی نژاد؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 21-38
چکیده
هدف این پژوهش مقایسهی حساسیت اضطرابی، عاطفه منفی، ناگویی خلقی و سلامت روان بیماران مبتلا به آسم با افراد عادی در شهر اهواز بود. نمونهی پژوهش، شامل 152 نفر، 78 بیمار مبتلا به آسم و 74 فرد عادی بود که به عنوان همراه بیمار در مطب حضور داشتند و با تکمیل ASI, TAS-20, PANAS, و SCL-25 در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسهای بود و جهت آزمون ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسهی حساسیت اضطرابی، عاطفه منفی، ناگویی خلقی و سلامت روان بیماران مبتلا به آسم با افراد عادی در شهر اهواز بود. نمونهی پژوهش، شامل 152 نفر، 78 بیمار مبتلا به آسم و 74 فرد عادی بود که به عنوان همراه بیمار در مطب حضور داشتند و با تکمیل ASI, TAS-20, PANAS, و SCL-25 در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسهای بود و جهت آزمون فرضیهها از روش تحلیل واریانس چند متغیری در سطح معنیداری 05/0P< استفاده شد. یافتهها بیانگر این بود که بیماران مبتلا به آسم از نظر متغیرهای مورد پژوهش با افراد سالم تفاوت معنیداری دارند به طوری که افراد بیمار در مقایسه با افراد عادی، ناگویی خلقی بیشتر، حساسیت اضطرابی بیشتر و عاطفهی منفیتری نشان میدهند. اما در متغیر سلامت روان بین دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نجمه حمید؛ لیدا طالبیان؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ امیرحسین یاوری
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 199-224
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان بزرگ نفت اهواز بوده است که بدین منظور، نمونه اولیه مشتمل بر 60 بیمار با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از همتاسازی و در نظر گرفتن کلیه متغیرهای مورد نظر در پژوهش انتخاب و در نهایت تعداد 30 بیماری که در اضطراب و افسردگی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان بزرگ نفت اهواز بوده است که بدین منظور، نمونه اولیه مشتمل بر 60 بیمار با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از همتاسازی و در نظر گرفتن کلیه متغیرهای مورد نظر در پژوهش انتخاب و در نهایت تعداد 30 بیماری که در اضطراب و افسردگی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، برگزیده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار مورد کاربرد در این پژوهش پرسشنامههای اضطراب عمومی (ANQ)، افسردگی بک (BDI)و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (QLQ – C30) بود. هر دو گروه پرسشنامههای پژوهش را به عنوان پیشآزمون تکمیل کردند. تعداد 10 جلسهی معنادرمانی روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که در همین زمان گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات درمانی، دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتههای پژوهش بیانگر کاهش معنیدار میانگین نمرات اضطراب و افسردگی و افزایش معنیدار میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل بود که در این صورت میتوان بیان داشت که معنادرمانی گروهی باعث کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان میشود.
مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ نرجس رضایی؛ سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی؛ مهدی رضایی منش
دوره 17، شماره 2 ، دی 1389، ، صفحه 81-98
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطهی ساده و چندگانه رویدادهای استرسزای زندگی، کیفیت خواب و خشنودی شغلی با خستگی مزمن در کارمندان یک شرکت صنعتی انجام شده است. نمونهی مورد بررسی شامل 225 نفر از کارمندان شرکت صنعتی بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارهای مقیاس خستگی چالدر، مقیاس رویدادهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطهی ساده و چندگانه رویدادهای استرسزای زندگی، کیفیت خواب و خشنودی شغلی با خستگی مزمن در کارمندان یک شرکت صنعتی انجام شده است. نمونهی مورد بررسی شامل 225 نفر از کارمندان شرکت صنعتی بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارهای مقیاس خستگی چالدر، مقیاس رویدادهای زندگی، شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ و مقیاس خشنودی شغلی استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری به روش ورود مکرر و گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که رویدادهای استرسزا، کیفیت خواب و خشنودی شغلی با خستگی مزمن ارتباط معنیداری دارند. همچنین نتیجه نشان داد که کیفیت خواب، بهترین پیشبینی کنندهی خستگی مزمن در کارمندان است.
نادره سهرابی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ زنده یاد جمال حقیقی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 3-36
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی متغیرهای شناختی، انگیزشی و شخصیتی به عنوان پیشبینهای بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته است. آزمودنیهای این پژوهش را 204 دانشجوی عادی و 197 دانشجوی استعدادهای درخشان تشکیل میدهند، که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی از بین دانشجویان عادی و استعدادهای درخشان دانشگاه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی متغیرهای شناختی، انگیزشی و شخصیتی به عنوان پیشبینهای بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته است. آزمودنیهای این پژوهش را 204 دانشجوی عادی و 197 دانشجوی استعدادهای درخشان تشکیل میدهند، که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی از بین دانشجویان عادی و استعدادهای درخشان دانشگاه شهید چمران انتخاب شدند و به وسیلهی 5 مقیاس، شامل: آزمون هوشی کتل، آزمون خلاقیت عابدی، فرم کوتاه مقیاس شخصیتی نئو، آزمون هوش هیجانی بار-آن و پرسشنامهی راهبردهای انگیزشی یادگیری مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل ممیز استفاده شده است. نتیجههای به دست آمده نشان داد، به جز هوش شناختی، متغیرهای هوش هیجانی، خلاقیت، شخصیت و راهبردهای انگیزشی یادگیری، و همچنین ترکیب خطی این متغیرها، پیشبینهای بروز استعدادهای درخشان در دانشجویان دانشگاه شهیدچمران میباشند.
منصور سودانی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ سارا فرحبخش
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 71-86
چکیده
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش به شیوه شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده زوجهای ناسازگار واحد مرکزی 148 بهزیستی تهران بود. طرح پژوهش، طرح آزمایشی گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعهی مورد مطالعه در این تحقیق شامل همهی زوجینی بود که در سال 1388 به مرکز مشاورهی بهزیستی شماره 148 تهران مراجعه کردند و دارای مشکلات زوجی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش به شیوه شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده زوجهای ناسازگار واحد مرکزی 148 بهزیستی تهران بود. طرح پژوهش، طرح آزمایشی گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعهی مورد مطالعه در این تحقیق شامل همهی زوجینی بود که در سال 1388 به مرکز مشاورهی بهزیستی شماره 148 تهران مراجعه کردند و دارای مشکلات زوجی از قبیل، مشکل ارتباطی، روابط سرد و خشک و غیره بودند. 30 زوج بر اساس مصاحبه، با توجه به مدل مک مستر (1978) به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. این 30 زوج به طورتصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 15 زوج) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، آزمون عملکرد خانواده (FAD) بود. روش کار به این گونه بود که ابتدا از تمام زوجین پیش آزمون (آزمون عملکرد خانواده) به عمل آمد، و پس از این که زوجین گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی شرکت کردند از تمام زوجین پس آزمون به عمل آمد. نتیجهها نشان داد مداخله آزمایشی (آموزش به شیوه شناختیـ رفتاری)، بر بهبود روابط زناشویی و عملکرد خانوادهی زوجین تأثیر دارد.
ایران داودی؛ آرامه صفی خانی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 87-112
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی سیستمهای مغزی-رفتاری (سیستم فعالساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ و گریز) به عنوان متغیرهای پیشبین تیپهای شخصیتی A، C و D در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید. نمونه شامل 273 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز بود، که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهیی انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی سیستمهای مغزی-رفتاری (سیستم فعالساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ و گریز) به عنوان متغیرهای پیشبین تیپهای شخصیتی A، C و D در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید. نمونه شامل 273 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز بود، که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهیی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامههای گری- ویلسون (GWPQ)، تیپ A(TAQ)، تیپ شخصیتی C (TCPI) و تیپ D(DS14) بود. در این پژوهش به منظور تحلیل دادهها از همبستگی متعارف استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که ترکیب خطی تیپهای شخصیتی A، C وD به وسیلهی ترکیب خطی سیستمهای مغزی-رفتاری (سیستم فعالساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ و گریز) قابل پیشبینی است. طبق تابع متعارف اول در این پژوهش، به ترتیب تیپهای شخصیتی D، C و A به وسیله سیستمهای بازداری رفتاری و جنگ و گریز قابل پیشبینی هستنند. همان طور که نتیجهها نشان دادند، تیپهای شخصیتی A،C و D به وسیلهی سیستمهای مغزی-رفتاری متفاوتی قابل پیشبینی هستند. با توجه به این نتیجهها این سه تیپ شخصیتی از این نظر از هم قابل تمیز و تفکیک هستند.
یوسفعلی عطاری؛ کبری محمدی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
در این پژوهش اثربخشی آموزش راه حل- محور به شیوهی گروهی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به شورای حل اختلاف شهر اهواز، مورد بررسی قرار گرفت. جامعهی آماری کلیهی زوجین مراجعه کننده به شورای حل اختلاف در سال 1386 میباشد. نمونه شامل 30 زوج بود که به روش نمونهگیری تصادفی از میان 43 زوج داوطلب دریافت خدمات مشاورهای انتخاب ...
بیشتر
در این پژوهش اثربخشی آموزش راه حل- محور به شیوهی گروهی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به شورای حل اختلاف شهر اهواز، مورد بررسی قرار گرفت. جامعهی آماری کلیهی زوجین مراجعه کننده به شورای حل اختلاف در سال 1386 میباشد. نمونه شامل 30 زوج بود که به روش نمونهگیری تصادفی از میان 43 زوج داوطلب دریافت خدمات مشاورهای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر میباشد. طرح پژوهش از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است که پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و گواه، مداخلهی آزمایشی (آموزش راه حل- محور) بر روی گروه آزمایشی به مدت هفت جلسهی نود دقیقهای و یک بار در هفته اجرا گردید و پس از اتمام برنامهی آموزشی از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که روش آموزش راه حل- محور باعث افزایش سازگاری زناشویی زوجین گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
رجبعلی محمدزاده ادملایی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسهی دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزهی پیشرفت و عملکرد تحصیلی میباشد. روش پژوهش به کار رفته در این پژوهش از نوع علی پس از وقوع میباشد. نمونهی تحقیق شامل 300 نفر از دانشجویان پسر ورودی سال تحصیلی 1382-1381 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسهی دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزهی پیشرفت و عملکرد تحصیلی میباشد. روش پژوهش به کار رفته در این پژوهش از نوع علی پس از وقوع میباشد. نمونهی تحقیق شامل 300 نفر از دانشجویان پسر ورودی سال تحصیلی 1382-1381 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای استفاده شد. برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامههای سبکهای یادگیری (LSI)، آزمون شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامهی انگیزهی پیشرفت هرمانز (AMQ) استفاده شد. در این پژوهش معدل دانشجویان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که، بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری مختلف از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزهی پیشرفت و عملکرد تحصیلی در سطح 05/0 تفاوت معنیدار وجود دارد. همچنین، بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، باز بودن به تجربه، توافق و وجدانی بودن تفاوت معنیدار وجود دارد، ولی بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگی شخصیتی روان نژندخویی تفاوت معنیدار مشاهده نشد. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان دارای سبک یادگیری انطباق یابنده بیشتر دارای ویژگی شخصیتی برونگرایی و وجدانی بودن، دانشجویان دارای سبک یادگیری واگرا بیشتر دارای ویژگی شخصیتی باز بودن به تجربه، دانشجویان دارای سبک یادگیری جذب کننده بیشتر دارای ویژگی شخصیتی توافق و وجدانی بودن میباشند. بالاخره، دانشجویان دارای سبک یادگیری همگرا از انگیزهی پیشرفت و عملکرد تحصیلی بالاتری برخوردار بودند.