نسیم خواجه پور؛ کیومرث بشلیده؛ مصطفی بهارلو
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی طردشدگی در محیط کار با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل با میانجیگری خشنودی شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و نیروی شهر گتوند و شرکتهای همکار تشکیل میدهند که با توجه به حجم گسترهی جامعهی آماری از روش سرشماری استفاده گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی طردشدگی در محیط کار با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل با میانجیگری خشنودی شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و نیروی شهر گتوند و شرکتهای همکار تشکیل میدهند که با توجه به حجم گسترهی جامعهی آماری از روش سرشماری استفاده گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای طردشدگی در محیط کار فریس، براون، بری و لیان، خشنودی شغلی جاج و بونو، عملکرد شغلی پاترسون، رفتار شهروندی سازمانی اسمیت، ارگان و نیر، و قصد ترک شغل کامان، فیچمن، جنکینز و کلش، بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر طردشدگی در محیط کار بر خشنودی شغلی، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل، اثر خشنودی شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل و اثر غیرمستقیم طردشدگی در محیط کار بر رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل از طریق خشنودی شغلی بود. بنابراین سازمانها میتوانند با تقویت ارتباطات اجتماعی در محیط کار از کاهش خشنودی شغلی، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین افزایش قصد ترک شغل جلوگیری به عمل آورند.
شهلا نظرپور؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ ایران داودی؛ سید مسعود سیدیان
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 139-174
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، تعیین پیشبینهای ابتلا به بیماری قلبی – عروقی و تیپ 2 دیابت در شهر اهواز. به همین منظور 450 نفر (سه نمونه 150 نفری سالم، دیابتی و قلبی – عروقی) به صورت تصادفی از میان کلیهی بیماران دیابتی و قلبی – عروقی مراجعهکننده به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر اهواز و پرسنل شاغل در مراکز فوق انتخاب گردید. جهت جمعآوری ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، تعیین پیشبینهای ابتلا به بیماری قلبی – عروقی و تیپ 2 دیابت در شهر اهواز. به همین منظور 450 نفر (سه نمونه 150 نفری سالم، دیابتی و قلبی – عروقی) به صورت تصادفی از میان کلیهی بیماران دیابتی و قلبی – عروقی مراجعهکننده به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر اهواز و پرسنل شاغل در مراکز فوق انتخاب گردید. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه تابآوری، پرسشنامه پنج عاملی نئو، پرسشنامه سبک زندگی، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و آزمایشات بالینی همانند (قندخون، چربی خوب و ...) نمونهها استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون لوجستیک مالتی نامینال استفاده شد. یافتهها نشان دادند که تابآوری، روانرنجورخویی، برونگرایی، سبک زندگی و قندخون پیشبین ابتلا به تیپ 2 دیابت و تابآوری، روانرنجورخویی، برونگرایی، وجدانی بودن، سبک زندگی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی پیشبین ابتلا به بیماری قلبی - عروقی است. وجدانی بودن، وضعیت اقتصادی – اجتماعی، سابقه خانوادگی، وزن، فشار خون و فاکتورهای خونی LDL، HDL، تریگلیسرید و کلسترول در پیشبینی بیماری تیپ 2 دیابت نقشی ایفا نمیکنند. به علاوه، در ابتلا به بیماری قلبی – عروقی سابقه خانوادگی، وزن، فشارخون و فاکتورهای خونی LDL، HDL، تریگلیسرید و کلسترول نقشی ندارند.
پریسا حسینی کوکمری؛ کیومرث بشلیده؛ نسرین ارشدی
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 139-164
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی جوّ توانمندسازی، رفتارهای توانمندساز رهبری، تناسب شخص- شغل، تناسب شخص – سازمان، استقلال، تنوّع مهارت و وجدانیبودن با توانمندسازی روانشناختی و ابعاد آن (معناداری، شایستگی، خودمختاری و اثرگذاری) انجام گرفت. شرکتکنندگان پژوهش شامل 200 نفر از کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون بودند که به ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی جوّ توانمندسازی، رفتارهای توانمندساز رهبری، تناسب شخص- شغل، تناسب شخص – سازمان، استقلال، تنوّع مهارت و وجدانیبودن با توانمندسازی روانشناختی و ابعاد آن (معناداری، شایستگی، خودمختاری و اثرگذاری) انجام گرفت. شرکتکنندگان پژوهش شامل 200 نفر از کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای ژاف و اسکات (1992)؛ رفتارهای توانمندساز رهبری آهن (2005)؛ تناسب شخص- شغل کیبل و درو (2002)؛ تناسب شخص -سازمان پیاسنتین و چیمن(2006)؛ ویژگیهای شغلی هاکمن و اولدهام (1980)؛ پرسشنامه تجدیدنظر شدهی پنج عاملی شخصیّت نئو (1985) و توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) استفاده شد. نتایج نشان دادند که تمامی متغیّرهای پیشبین با توانمندسازی روانشناختی و ابعاد آن رابطه مثبت معناداری دارند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ترکیب خطی متغیّرهای پیشبین با ترکیب خطی معناداری، شایستگی، خودمختاری و اثرگذاری رابطهی معناداری دارند. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که متغیّرهای پیشبین 60 درصد از واریانس توانمندسازی روانشناختی به عنوان متغیر وابسته را تبیین میکنند.
علی رحیمی قلعه عبدشاهی؛ مرتضی امیدیان؛ حمید فرهادی راد
چکیده
دوران بلوغ یکی از مهمترین ابعاد رشد نوجوانان است و دورهای است که با تغییرات زیاد روانی و جنسی همراه است. بررسیهای انجام شده دربارة بلوغ نشان میدهد تجارب نوجوانان از این تغییرات یکسان نیست. به همین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تجربهی زیستهی روانی و اجتماعی نوجوانان پسر از بلوغ جنسی است. به دلیل اینکه هدف پژوهش حاضر کشف عوامل ...
بیشتر
دوران بلوغ یکی از مهمترین ابعاد رشد نوجوانان است و دورهای است که با تغییرات زیاد روانی و جنسی همراه است. بررسیهای انجام شده دربارة بلوغ نشان میدهد تجارب نوجوانان از این تغییرات یکسان نیست. به همین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تجربهی زیستهی روانی و اجتماعی نوجوانان پسر از بلوغ جنسی است. به دلیل اینکه هدف پژوهش حاضر کشف عوامل زمینهساز، عوامل فرایندی و پیامدهای بلوغ جنسی افراد و تأثیر این عوامل بر روی تجارب زیستة افراد از بلوغ جنسی بود، روش «نظریة داده بنیاد» برای تحقق این هدف انتخاب شد. جامعة پژوهش حاضر شامل پسران متولد سالهای 1999تا 2003 شهرستان دزفول بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری، 18 نفر بهعنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمهساختاریافته برای جمعآوری دادهها بهره برده شد. پس از انجام مصاحبهها فرآیند کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نتایج پژوهش 20 مقولة اصلی و 50 مقولة فرعی را مشخص ساخت که در شش بلوک به هم مرتبط در کنار هم قرار گرفته و الگوی پارادایمی را تشکیل دادند. مقولاتی از قبیل: فقدان و یا نقص در آموزش، ضعف دانش جنسی، عوامل اجتماعی، خانواده، عوامل اقتصادی، عوامل تکنولوژیکی و تجارب جنسی خاص از مهمترین تعیین کنندههای تجربة زیستة نوجوانان از بلوغ جنسی میباشد.
مائده سادات رقیب؛ سید علی سیادت؛ بهزاد حکیمی نیا؛ سید جعفر احمدی
دوره 17، شماره 1 ، تیر 1389، ، صفحه 141-164
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI-24) بر روی دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شده است. جامعهی آماری مورد مطالعه شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال 87- 88 میباشد که از این تعداد 250 نفر به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش توصیفی استفاده شده است. گردآوری دادهها با ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI-24) بر روی دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شده است. جامعهی آماری مورد مطالعه شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال 87- 88 میباشد که از این تعداد 250 نفر به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش توصیفی استفاده شده است. گردآوری دادهها با استفاده از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI-24) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای آماری SPSS-15 و Amos Graphicsاستفاده شده است. پایایی این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 88/0 برآورد شد. روایی صوری و محتوایی مقیاس توسط متخصصان روانشناسی مورد تایید قرار گرفت. برای برآورد روایی همگرایی از پرسشنامهی تجربهی معنوی غباری بناب به طور همزمان استفاده شده که ضرایب همبستگی این دو پرسشنامه 66/0 به دست آمده است. برای محاسبهی روایی سازه مقیاس از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی مرتبهی اول استفاده شد. یافتهها ساختار سه عاملی 24 گویهیی مقیاس سنجش هوش معنوی را تایید نمودند. نتیجههای به دست آمده نشان داد که این مقیاس ابزاری پایا برای سنجش هوش معنوی است و با توجه به روایی و پایایی مناسب، آن را میتوان در محیطهای آموزشی و پژوهشی مانند دانشگاه استفاده نمود.
محمد نریمانی؛ عبدالله قاسم پور؛ عباس ابوالقاسمی؛ شهناز حسنزاده
دوره 17، شماره 2 ، دی 1389، ، صفحه 143-164
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (آشفته و پارانوئید) و افراد بهنجار میباشد. روش پژوهش حاضر علّی – مقایسهای است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (30 نفر پارانوئید و 30 نفر آشفته) و 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ جنس، سن و تحصیلات با گروه بیمار همتا شده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (آشفته و پارانوئید) و افراد بهنجار میباشد. روش پژوهش حاضر علّی – مقایسهای است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (30 نفر پارانوئید و 30 نفر آشفته) و 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ جنس، سن و تحصیلات با گروه بیمار همتا شده بودند، با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون بازشناسی بیان چهرهای هیجان، آزمون حافظه وکسلر، آزمون استروپ و پرسشنامه پردازش اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبیLSD استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین سه گروه در بازشناسی بیان چهرهای هیجان تفاوت معنیدار وجود دارد و افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در بازشناسی چهرهای هیجان نقص دارند. همچنین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید از نظر متغیر فوق بهتر از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی آشفته عمل کردند. علاوه بر این، بین سه گروه در سرعت پردازش، پردازش اطلاعات و حافظه کلامی و غیرکلامی تفاوت معنادار وجود داشت. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از نوع آشفته از نظر متغیرهای پردازش اطلاعات، حافظه کلامی و غیرکلامی نسبت به دو گروه دیگر در وضعیت پایینتری قرار داشتند، از لحاظ سرعت پردازش افراد بهنجار در وضعیت بالاتر نسبت به دو گروه دیگر قرار داشتند. نقص در بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران اسکیزوفرنی عمیقتر از افراد بهنجار میباشد، همچنین این نقایص در بیماران آشفته برجستهتر از بیماران پارانوئید میباشد. این نتیجهها تلویحات مهمی برای پیگیری و درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی دارد.
عباس حبیب زاده
دوره 21، شماره 2 ، دی 1393، ، صفحه 145-168
چکیده
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی تصوری معلمان انجام گرفته است. درس پژوهی روشی نوین و برخاسته از آموزش و پرورش ژاپن است که شامل طراحی، تدریس، مشاهده، ارزشیابی و بازنگری مشارکتی گروهی از معلمان در کلاس درس میشود. خودکارآمدی تصوری یکی از مؤلفههای مهم نظریه بندوراست. این تحقیق به شیوه پیش آزمون– پس آزمون ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی تصوری معلمان انجام گرفته است. درس پژوهی روشی نوین و برخاسته از آموزش و پرورش ژاپن است که شامل طراحی، تدریس، مشاهده، ارزشیابی و بازنگری مشارکتی گروهی از معلمان در کلاس درس میشود. خودکارآمدی تصوری یکی از مؤلفههای مهم نظریه بندوراست. این تحقیق به شیوه پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری شامل معلمان کلاس سوم مدارس ابتدایی پسرانه نواحی چهارگانه شهرستان قم بود و نمونه شامل 24 معلم از 8 مدرسه میشد که به طور تصادفی ساده انتخاب و در گروههای آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمعآوری دادهها فرم بلند مقیاس احساس کارآمدی معلمان تشانن– موران و هوی بود. پس از اجرای پیش آزمون و برگزاری پنج جلسه آموزش برای گروه آزمایشی و یک جلسه هماهنگی برای گروه کنترل، درس پژوهی به مدت 12 هفته و در 12 موضوع درسی ریاضی در گروه آزمایشی اجرا و در نهایت پس آزمون اجرا و نمرات اختلاف با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که درس پژوهی موجب تقویت خودکارآمدی تصوری معلمان در عوامل مدیریت کلاس درس، فعال کردن دانشآموزان و استفاده از راهبردهای آموزشی میشود.
مجید عزیزی؛ اقبال زارعی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره شهر بندرعباس ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره شهر بندرعباس با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان بود. در این پژوهش تعداد 30 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه). گروه آزمایشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه 2 ساعته دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان Klonsky و پرسشنامه تحمل پریشانی Simons and Gahr بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی مؤثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای خودآسیبرسان و تحمل پریشانی در نوجوانان شود. از این رو، بکارگیری آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان یک مداخله مؤثر میتواند در کاهش رفتارهای ضرب و جرح خویشتن و کاهش پریشانی در نوجوانان پسر مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا شاملی؛ شکوفه متقی دستنایی؛ ملیحه حسین جانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربهشده با نقش تعدیلکنندگی خوشبینی انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، 225 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان شرکت کردند. جهت جمعآوری دادهها، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و از پرسشنامههای خوشبینی-بدبینی (LOT)، شکنندگی شادی (FHS) و شادی درونی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربهشده با نقش تعدیلکنندگی خوشبینی انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، 225 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان شرکت کردند. جهت جمعآوری دادهها، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و از پرسشنامههای خوشبینی-بدبینی (LOT)، شکنندگی شادی (FHS) و شادی درونی (SHS) استفاده شد. دادهها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسه مراتبی و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که شکنندگی باورهای شادی رابطه منفی معنیداری با شادمانی تجربهشده دارد. علاوه بر این، خوش-بینی توانست رابطه میان این متغیرها را تعدیل کند. به عبارت دیگر، خوشبینی رابطهی شکنندگی باورهای شادی را بر شادمانی تجربهشده کاهش داد. بر این اساس، میتوان با طراحی و اجرای مجموعه برنامههای آموزشی جهت ارتقای خوشبینی در دانشجویان به کاهش ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربهشده در آنان دست یافت
سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 153-168
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج ویژگی شخصیتی شامل روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق جویی، باز بودن نسبت به تجربه و وظیفه شناسی با عملکرد شغلی افسران پلیس نیروی انتظامی بود. شرکت کنندگان 148 پلیس بودند که با شرکت در پژوهش موافقت کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه پنج عامل شخصیتی NEO-FFI و پرسشنامه سنجش عملکرد شغلی بودند که از اعتبار ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج ویژگی شخصیتی شامل روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق جویی، باز بودن نسبت به تجربه و وظیفه شناسی با عملکرد شغلی افسران پلیس نیروی انتظامی بود. شرکت کنندگان 148 پلیس بودند که با شرکت در پژوهش موافقت کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه پنج عامل شخصیتی NEO-FFI و پرسشنامه سنجش عملکرد شغلی بودند که از اعتبار و پایایی کافی برخوردار بودند. ضرایب همبستگی نشان دادند که به استثنای ویژگی شخصیتی باز بودن نسبت به تجربه، سایر ویژگیهای شخصیتی با عملکرد شغلی همبستگی معنیدار داشتند. به طور اخص، روان رنجورخویی با عملکرد شغلی همبستگی منفی و برونگرایی، وظیفه شناسی و توافق جویی با آن رابطه مثبت داشتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ترکیبی خطی از متغیرهای شخصیتی، عملکرد شغلی را به طور معنیداری پیشبینی کردند و در این پیشبینی برونگرایی و وظیفه شناسی نقش معنیداری داشتند و سایر ویژگیها تأثیری در پیشبینی عملکرد شغلی نداشتند. در پایان یافتهها بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
کرامت کرامتی؛ ید اله زرگر؛ عبدالزهرا نعامی؛ کیومرث بشلیده؛ ایران داودی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری گروهی کودک و مادر - کودک بر اضطراب اجتماعی، عزتنفس و جرات ورزی دانشآموزان پایههای پنجم و ششم شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایههای پنجم و ششم مدارس شهر اهواز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. از بین 525 دانشآموزا که به صورت تصادفی چند مرحلهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری گروهی کودک و مادر - کودک بر اضطراب اجتماعی، عزتنفس و جرات ورزی دانشآموزان پایههای پنجم و ششم شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایههای پنجم و ششم مدارس شهر اهواز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. از بین 525 دانشآموزا که به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند تعداد 36 نفر که دارای 1 انحراف استاندارد اضطراب اجتماعی بالاتر از میانگین بودند در سه گروه 12 نفره گمارده شدند. گروه یک، در درمان شناختی – رفتاری کودک و گروه دو در درمان شناختی – رفتاری مادر – کودک شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل در هیچ درمانی شرکت داده نشدند. ابزارهای مورداستفاده شامل آزمون اضطراب اسپنس فرم کودکان، سیاهه اضطراب و فوبی اجتماعی کودکان و پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ است. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل میباشد. نتایج تحلیل فرضیهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان شناختی – رفتاری مادر –کودک باعث کاهش معنی دار اضطراب اجتماعی، افزایش جرات ورزی و عزتنفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل گردید، درحالیکه گروه شناختی – رفتاری کودک در مقایسه با گروه کنترل فقطسبب کاهش معنیدار اضطراب اجتماعی و افزایش جرات ورزی گردید. مرحله پیگیری بین گروههای آزمایشی (کودک و مادر – کودک) و گروه گواه در متغیر اضطراب اجتماعی وجود دارد درحالیکه در دو متغیر دیگر تفاوت معنیدار نیست.
ناصر بهروزی؛ کیومرث بشلیده؛ سیده معصومه رسولی
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 155-180
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطهی علّی بین متغیرهای هوش عمومی و هوش سیال با عملکرد تحصیلی با میانجیگری ویژگیهای شخصیت و رویکردهای یادگیری در دانشآموزان دختر سال دوم و سوم دبیرستانهای شهرستان ازنا بود. نمونهی این تحقیق متشکل از 260 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنیها پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطهی علّی بین متغیرهای هوش عمومی و هوش سیال با عملکرد تحصیلی با میانجیگری ویژگیهای شخصیت و رویکردهای یادگیری در دانشآموزان دختر سال دوم و سوم دبیرستانهای شهرستان ازنا بود. نمونهی این تحقیق متشکل از 260 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنیها پرسشنامههای اطلاعات شخصی، آزمون هوشی ریون، آزمون هوش سیال، فرم خلاصه شده پرسشنامهی پنج عاملی و پرسشنامهی فرآیند مطالعه را تکمیل کردند. عملکرد تحصیلی دانشآموزان از روی معدل پایان سال تحصیلی آنها به دست آمد. روش آماری استفاده شده مدلیابی معادلات ساختاری بود. نتایج تحقیق نشان دادند که مدل پیشنهادی برازنده دادههاست و مسیرهای مستقیم از هوش عمومی به عملکرد تحصیلی و از سازگاری به عملکرد تحصیلی مثبت و معنیدار است. مسیرهای مستقیم از رویکرد یادگیری عمیق به عملکرد تحصیلی و از هوش عمومی به رویکرد یادگیری عمیق مثبت و معنیدار است. همچنین مسیر مستقیم از هوش عمومی به باز بودن به تجربه و هوش عمومی به سازگاری مثبت و معنیدار است. نقش میانجیگر ویژگیهای شخصیت و رویکردهای یادگیری نیز تأیید شد. اثر غیر مستقیم هوش عمومی از طریق بازبودن به تجربه و رویکرد یادگیری عمیق بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنیدار به دست آمد و اثر غیرمستقیم هوش عمومی از طریق وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنیدار به دست آمد. اثر غیرمستقیم هوش عمومی از طریق سازگاری بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنیدار به دست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم هوش سیال از طریق وظیفهشناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنیدار به دست آمد.
محمد غسگری؛ مریم کاظمی؛ حمید علیزاده
چکیده
اینپژوهش با هدف تاًثیر آموزش بخششدرمانی بر کنترل خشم دانشآموزان دختر پایه اولمتوسطه انجام گرفت. بدین منظور از بین دانشآموزان دختر پایهی اول متوسطه شهرتهران در سال تحصیلی 91-90 نمونهای با حجم 50 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از طرح گروههای ...
بیشتر
اینپژوهش با هدف تاًثیر آموزش بخششدرمانی بر کنترل خشم دانشآموزان دختر پایه اولمتوسطه انجام گرفت. بدین منظور از بین دانشآموزان دختر پایهی اول متوسطه شهرتهران در سال تحصیلی 91-90 نمونهای با حجم 50 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از طرح گروههای نامعادل استفاده شد. میزانخشم آزمودنیها با پرسشنامهی خشم صفت - حالت اسپیلبرگر STAXI-2 اندازهگیری شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد، پساز آن، گروه آزمایش به مدت10 جلسهی 90 دقیقهای برنامهی آموزش بخششدرمانیدریافت کرد، و در پایان از هر دو گروه پسآزمون بعمل آمد. تحلیل دادهها بااستفاده از آزمونMANOVA نشان داد که آموزش بخشش درمانی بر کنترل خشمدانشآموزان دختر پایه اول متوسطه تأثیر داشت. همچنین آموزش بخششدرمانی بر خردهمقیاسهای حالت خشم، صفت خشم، درون ریزی خشم دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه تأثیر داشت. اماآموزش بخششدرمانی بر خرده مقیاسهای بیرونریزی خشم، کنترل بیرونی و کنترل درونی خشمتأثیر معنیدار نداشت. پس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش بخششدرمانی بر کنترلخشم دختران نوجوان تاثیر دارد و از آن میتوان برای کنترل خشم و پرخاشگری استفادهکرد. آلفایتعدیل شده: (0083/0p≤ ).
اصغر پوراسمعلی؛ مهری مولایی؛ جابر علیزاده گورادل؛ جواد هاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سه صفت تیره شخصیتی با خودافشاگری اینترنتی در دانشجویان میباشد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی میباشد که از بین آنها 375 نفر (175 دختر و 200 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای نسبتی، انتخاب و به پرسشنامه خودافشاگری اینترنتی (نگرشها و ایدهها، علایق و سلایق، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سه صفت تیره شخصیتی با خودافشاگری اینترنتی در دانشجویان میباشد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی میباشد که از بین آنها 375 نفر (175 دختر و 200 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای نسبتی، انتخاب و به پرسشنامه خودافشاگری اینترنتی (نگرشها و ایدهها، علایق و سلایق، کار یا مطالعه، پول و دارایی، شخصیت و ظاهربدنی) و سه صفت تیره شخصیتی (خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعهستیزی) پاسخ دادند. دادههای پژوهش، با روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ماکیاولیسم با سه زیرمولفه خودافشاگریِ اینترنتی شامل کار یا مطالعه، شخصیت، ظاهربدنی و خودافشاگری اینترنتی کل و بین صفت شخصیتی جامعه ستیزی با زیرمولفه ظاهربدنی و خودافشاگری اینترنتی کل همبستگی مثبت وجود دارد. بین صفت شخصیتی خودشیفتگی با زیرمؤلفههای علایق و سلایق، کار یا مطالعه، شخصیت و خودافشاگری اینترنتی کل همبستگی مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه گام بهگام نشان داد که از بین سه صفت شخصیتی تیره، دو صفت خودشیفتگی و ماکیاولیسم، به ترتیب قویترین پیشبینیکنندههای خودافشاگری اینترنتی است. با توجه به نتایج این پژوهش، نقش دو صفت شخصیتی تیره، خودشیفتگی و ماکیاولیسم در خودافشاگری اینترنتی مورد تأیید قرار گرفت، این یافته میتواند در پی بردن به علایق و ویژگیهای شخصیتی افراد با خودافشاگریی بالا در فضای مجازی و افزایش آگاهی و پیشگیری از برخی سودجوییهای این افراد به کاربران اینترنتی به ویژه دانشجویان کمک کند.
نیما اسدزاده؛ بهنام مکوندی؛ پرویز عسکری؛ رضا پاشا؛ فرح نادری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیتدرمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیری که در سال 1396 به کلینیکهای درمانی روانشناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 نفر بهصورت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیتدرمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیری که در سال 1396 به کلینیکهای درمانی روانشناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش گمارش تصادفی ساده در گروه آزمایشی و گروه گواه قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع تجربی پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس سازگاری اجتماعی ویسمن و پیکل، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس خودانتقادی گیلبرت و همکاران استفاده شد. مداخله واقعیتدرمانی بر روی گروه آزمایشی در 8 جلسه 120 دقیقهای به مدت دو ماه اجرا گردید. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که واقعیتدرمانی بر بهزیستی روانشناختی و خودانتقادی در مراجعین مبتلا به اضطراب فراگیر تأثیر داشت اما، این مداخله بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر سازگاری اجتماعی تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
مرضیه ملکیها؛ محمدرضا عابدی؛ ایران باغبان؛ عباس جوهری؛ مریم فاتحی زاده
دوره 20، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 161-178
چکیده
در سالهای گذشته تحقیقات زیادی در خصوص مطالعهی تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تأثیر این تعارض بر افراد جامعه و سازمانها انجام شده است اما تعداد کمی از پژوهشها به بررسی تأثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداختهاند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت ...
بیشتر
در سالهای گذشته تحقیقات زیادی در خصوص مطالعهی تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تأثیر این تعارض بر افراد جامعه و سازمانها انجام شده است اما تعداد کمی از پژوهشها به بررسی تأثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداختهاند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت زناشویی زنان شاغل دانشگاه اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند که بطور تصادفی در گروه آزمایش(31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) جایگزین شدند. در ابتدای پژوهش میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار-خانواده نت مایر و رضایت زناشویی اینریچ جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل کواریانس و کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گروه آزمایش به مدت 7 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجدداً میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت زناشویی نشان داد (01/0< P). در مجموع میتوان نتیجه گرفت که با ارایه مداخلات لازم جهت کمک به کارکنان در تسهیل تعارض کار- خانواده و خانواده- کار میتوان از عوارض سوء این تعارض بر زندگی خانوادگی آنها کاست و شاهد افزایش رضایت کارکنان از این بعد زندگیشان بود.
جهانگیر کرمی؛ خلیل شریفی؛ کیومرث بشلیده
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 167-188
چکیده
سرسختی روانشناختی یک ساختار شخصیتی محافظتکننده در مقابل فشارهای زندگی است، که در قالب یک سازهی سه مؤلفهیی مرکب از تعهد، کنترل و مبارزهجویی توسط کوباسا مفهومسازی شده است. نقش این ویژگی در پژوهشهای گوناگونی تأیید شده، اما زمینههای شکلگیری و پیشایندهای محیطی آن کمتر مورد مطالعه بوده است. این پژوهش به منظور شناسایی عملکردهای ...
بیشتر
سرسختی روانشناختی یک ساختار شخصیتی محافظتکننده در مقابل فشارهای زندگی است، که در قالب یک سازهی سه مؤلفهیی مرکب از تعهد، کنترل و مبارزهجویی توسط کوباسا مفهومسازی شده است. نقش این ویژگی در پژوهشهای گوناگونی تأیید شده، اما زمینههای شکلگیری و پیشایندهای محیطی آن کمتر مورد مطالعه بوده است. این پژوهش به منظور شناسایی عملکردهای (تعاملات خانوادگی) مرتبط با سرسختی در یک نمونهی 324 نفری (170 دختر و 154 پسر) از دانشآموزان دورهی سه ساله متوسطه شهر کرمانشاه انجام شده است. برای سنجش تعاملات خانوادگی، مقیاس 75 پرسشی عملکرد خانواده برنارد بلوم (FFS) که پانزده بُعد از عملکرد خانواده را میسنجد، و برای سنجش سرسختی، مقیاس 45 پرسشی سرسختی نوجوانان (AHS) که سه مؤلفهی سرسختی را میسنجد، به کار رفته است. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانهی آزمون، تحلیل شدند. و شواهد لازم دال بر وجود ارتباط معنیدار بین عملکرد خانواده و سرسختی به دست آمده است. یافتهها نشان دهندهی آن است که برای پیشبینی نمرههای سرسختی، ضریبهای ابعاد سبک خانوادهی آزادمنش، جامعه پذیری خانواده، سبک خانوادهی قانونمند و انعطافپذیری خانواده معنیدار بودهاند. یافتههای این پژوهش اهمیت تعاملات مثبت در خانواده و ضرورت اجتناب از تعاملات منفی را متذکر شده و رهگشای یاوران خانواده برای راهنمایی و اصلاح تعاملات آنها میباشد.
کیومرث بشلیده
دوره 21، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 143-160
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگر عزتنفس در رابطه رضایت زناشویی با رضایت شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر ماهشهر است. نمونه مورد مطالعه شامل 200 معلم زن و مرد بود که با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است، از ابزارهایی شامل پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ، مقیاس رضایت زناشویی، ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگر عزتنفس در رابطه رضایت زناشویی با رضایت شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر ماهشهر است. نمونه مورد مطالعه شامل 200 معلم زن و مرد بود که با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است، از ابزارهایی شامل پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ، مقیاس رضایت زناشویی، پرسشنامه خشنودی شغلی استفاده شد که همهی این ابزارها از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بودند. به منظور تحلیل دادهها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد و تجزیه و تحلیل مدل پژوهش با استفاده از نرمافزار Amos18 انجام گرفت. شاخصهای برازش مدلیابی معادلات ساختاری، مدل کلّی پژوهش را تأیید کردند؛ به عبارت دیگر، نتایج نشان دادند که رضایت زناشویی به طور کامل از طریق عزتنفس بر خشنودی شغلی تأثیر میگذارد. نتایج حاصل از روش خود راهانداز و فاصلهی اطمینان حاصل از آن نشان داد که اندازهی اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی از طریق عزتنفس بر خشنودی شغلی برابر با 153/0 است که در سطح 001/0p= معنیدار است. همچنین اثرمستقیم رضایت زناشویی بر خشنودی شغلی غیر معنیدار شد. به بیان دیگر، عزتنفس یک متغیر میانجیگر کامل است. تلویحات نظری مهمی از کارکرد رضایت زناشویی بر خشنودی شغلی از طریق عزتنفس در معلمان حاصل شده است که در متن مقاله به آن پرداخته میشود.
سامان حدادی احمدسرائی؛ عبدالزهرا نعامی؛ امین حسینی مقدم
چکیده
با توجه به اهمیت مدیریت احساسات و هیجانها در محیط کاری، مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر تحمیل عواطف ناهمخوان بر سلامت روانشناختی و تعهد عاطفی کارکنان با نقش تعدیلکنندگی هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، 121 نفر از کارکنان شعب بانک مسکن اهواز شرکت نمودند. جهت جمعآوری دادهها، از روش تصادفی ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مدیریت احساسات و هیجانها در محیط کاری، مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر تحمیل عواطف ناهمخوان بر سلامت روانشناختی و تعهد عاطفی کارکنان با نقش تعدیلکنندگی هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، 121 نفر از کارکنان شعب بانک مسکن اهواز شرکت نمودند. جهت جمعآوری دادهها، از روش تصادفی چندمرحلهای و از پرسشنامههای تحمیل عواطف ناهمخوان، سلامت روانی، تعهد عاطفی، هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی استفاده گردید. دادهها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و با استفاده از نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که تحمیل عواطف ناهمخوان نقش معنیداری در کاهش سلامت روانی و تعهد عاطفی کارکنان دارد. علاوه بر این، هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی توانستند رابطهی میان این متغیرها را تعدیل کنند. به عبارت دیگر، هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی توانستند اثر تحمیل عواطف ناهمخوان را بر سلامت روانی و تعهد عاطفی کاهش دهند. بر این اساس، پیشنهاد میشود برای کاهش اثر تحمیل عواطف ناهمخوان بر سلامت روانی و تعهد عاطفی کارکنان سازمان ها باید مجموعه ای از برنامههای آموزشی بهمنظور افزایش هوش هیجانی و سرمایهی روانشناختی، طراحی و اجرا نمایند.
قاسم عبدل پور؛ زینب خانجانی؛ مجیدمحمود علیلو؛ علی فخاری
چکیده
اختلال استرس پس از سانحه مجموعهای از علایم است که در پی مواجهه با حوادث آسیبزای زندگی پیدا میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه اجرا شده است. جامعه آماری ...
بیشتر
اختلال استرس پس از سانحه مجموعهای از علایم است که در پی مواجهه با حوادث آسیبزای زندگی پیدا میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه اجرا شده است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در شهر تبریز در سال 93 تشکیل میدهند. نمونه این پژوهش، شامل سه نفر از افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه از مراجعهکنندگان به روانپزشک بودند که به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و دردسترس انتخاب شدند. بیماران در مراحل پیش از درمان، حین درمان و دوره شش هفتگی پیگیری با استفاده از مقیاس راهبردهای کنترل فکر ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها و تعیین تغییرات بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان فراشناختی هم از لحاظ آماری و هم بالینی به طور معنیداری موجب کاهش استفاده از راهبردهای کنترل فکر آزمودنیهای مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در مرحله پس از درمان و دوره پیگیری شده است. نتایج این 3 آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناخت در فرهنگی متفاوت از فرهنگ سازنده این پروتکل درمانی بود. درمان فراشناخت از طریق تاثیر بر باورهای فراشناختی، منجر به کاهش استفاده از راهبردهای کنترل فکر افراد در پاسخ به رویدادهای آسیبزا میشود.
حسین کارسازی؛ حامد فرداینی سفلی؛ میلاد جعفرپور رضائی؛ نعیمه ماشینچی عباسی؛ تورج هاشمی نصرت آباد
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است. برای انتخاب نمونه، 240نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شده و به این پرسشنامهها پاسخ دادند: مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری کارور و وایت، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است. برای انتخاب نمونه، 240نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شده و به این پرسشنامهها پاسخ دادند: مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری کارور و وایت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر ((GAD-Q-ΙV برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. ارزیابی مدل ساختاری با استفاده از شاخصهای مجذور کای، نسبت مجذور کای به درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده، شاخص نیکویی برازش، شاخص برازش مقایسهای، شاخص برازش هنجار شده، شاخص برازندگی فزآینده و شاخص توکر- لوئیس نشان داد که سیستمهای مغزی- رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان روابط معنیداری با نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارد و مدل فرضی از برازندگی مناسبی برخوردار است. با تکیه بر این یافتهها میتوان دریافت، دشواری در تنظیم هیجان میتواند نقش واسطهای قابل توجهی بین سیستمهای مغزی رفتاری و اختلال اضطراب فراگیر ایفا کند.
لیلا جعفری نژاد؛ رضا خجسته مهر؛ غلامرضا رجبی
دوره 19، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 159-176
چکیده
مطالعات نشان میدهد که ایدئولوژی برابری جنسیتی میتواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرها از جمله ادراک انصاف باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ایدئوژی برابری جنسیتی از طریق ادراک انصاف بر هماهنگی و ناهماهنگی رابطهی ...
بیشتر
مطالعات نشان میدهد که ایدئولوژی برابری جنسیتی میتواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرها از جمله ادراک انصاف باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ایدئوژی برابری جنسیتی از طریق ادراک انصاف بر هماهنگی و ناهماهنگی رابطهی زناشویی زوجین انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 150 زوج بودند که از بین والدین دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر اهواز، با روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به مقیاسهای ایدئولوژی برابری جنسیتی(GIS)، پرسشنامه هماهنگی زناشویی (MHQ)، پرسشنامه ناهماهنگی زناشویی(MDQ) و سنجه ادراک انصاف (MEP) پاسخ دادند. تحلیل دادهها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. مدل ارزیابی شده از شاخصهای برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان داد که ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی زناشویی و ناهماهنگی زناشویی مردان و زنان به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر میگذارد.
فرهاد ملایی امجز؛ علی فرنام
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیتهای کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادهها بهوسیله پرسشنامه ذهنآگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. دادههای به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-PLS3 تجزیهوتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهنآگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهنآگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روانشناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه بین ذهنآگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهنآگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روانشناختی باعث بهبود خردمندی آنان میشود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همهگیری بیماریهای نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روانشناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهنآگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخهای خردمندانه مدافعان سلامت میشود.
سید جواد سید محمودی؛ چنگیز رحیمی؛ نوراله محمدی؛ حبیب هادیان فرد
دوره 17، شماره 2 ، دی 1389، ، صفحه 165-186
چکیده
یکی از موضوعهای مطرح شده در روانشناسی سلامت، بررسی اثرات مثبت ضربههای روانی روی افراد مواجه شده با حوادث ناگوار و تعیین متغیرهایی است که این اثرات مثبت را تسهیل میکنند. هدف این تحقیق بررسی نقش سبکهای مقابلهای و خوشبینی در افزایش میزان رشد پس از سانحه روی نمونهای از افراد مبتلا به ویروس HIV در طول یک دوره 6 ماهه بود. برای ...
بیشتر
یکی از موضوعهای مطرح شده در روانشناسی سلامت، بررسی اثرات مثبت ضربههای روانی روی افراد مواجه شده با حوادث ناگوار و تعیین متغیرهایی است که این اثرات مثبت را تسهیل میکنند. هدف این تحقیق بررسی نقش سبکهای مقابلهای و خوشبینی در افزایش میزان رشد پس از سانحه روی نمونهای از افراد مبتلا به ویروس HIV در طول یک دوره 6 ماهه بود. برای این منظور، نمونهای از افراد آلوده به ویروس HIV (80 = N) که به تازگی این تشخیص را دریافت کرده بودند (کمتر از دو ماه) و به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری خاص تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. از آنجا که هدف تحقیق بررسی تغییرات رشد پس از سانحه در طی یک مدت 6 ماهه بود، پرسشنامههای رشد پس از سانحه، جهتگیری زندگی و سبکهای مقابلهای در ابتدای تحقیق و پرسشنامه رشد پس از سانحه 6 ماه بعد مجدداً روی همان افراد اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل آماری فرضیهها از روش t – test همبسته و تحلیل رگرسیون استفاد شد. تحلیل آماری نشان داد که رشد پس از سانحه به طور معناداری در طی 6 ماه افزایش یافته است (001/0 ≥ P، 86/3 = t). به علاوه تحلیل رگرسیون روشن کرد که سبکهای انطباقی مسألهمدار و هیجانمدار با توجه به زمان استفاده از آنها، تأثیر متفاوتی در رشد پس از سانحه دارند. رابطه خوشبینی با رشد پس از سانحه معنادار نبود. این نتایج تلویحات مهمی هنگام کار روی افراد مواجه شده با ضربه روانی دارد. بر این اساس متخصصان بالینی باید از امکان وقوع رشد آگاه باشند و آن را تسهیل نمایند.
سمیرا احدی؛ رضا رستمی؛ حجت اله فراهانی
دوره 20، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 165-182
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع مشکلات تحولی احتمالی و عوامل خطرساز مرتبط با آن در کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی شهرستان تهران بود. بدین منظور والدین 228 نفر از کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی که تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان تهران بودند از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سنین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع مشکلات تحولی احتمالی و عوامل خطرساز مرتبط با آن در کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی شهرستان تهران بود. بدین منظور والدین 228 نفر از کودکان 5-2 ساله مهدهای خصوصی که تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان تهران بودند از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سنین و مراحل (ASQ) را تکمیل کنند. دادههای پژوهش با استفاده از شاخصهای آماری خطر مطلق، نسبی، قابل انتساب و آزمون دقیق فیشر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد در نمونه مورد مطالعه 61 کودک (24/0%) مشکوک به داشتن تأخیر در روند تحولشان بودند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد در کودکانی که مشکوک به داشتن تأخیر در روند تحولشان بودند بین سن بالاتر کودک و تحصیلات پایین پدر با مشکلات تحولی احتمالی رابطه معنادار وجود داشت.